کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    میرود سرو من و رفتار می ماند به دل
    وز گل رخسار او صد خار می ماند به دل
    جان چو از تن شد برون در دل نمی ماند فغان
    در فراق او فغان زار می ماند به دل
    نیش های تیر هجرانش ز بهر یادگار
    نی چو پیکان بلکه چو مسمار می ماند به دل
    راست چون تیری که ز خمش ماند چون از دل گذشت
    میرود قدش وزان آزار می ماند به دل
    چون مسافر کو درم در خانه مدفون کرد و رفت
    داغ پنهانش ازو بسیار می ماند به دل
    هم بزخم هر یکی شادم اگر چه در شدن
    خارها زان سرو گلرخسار می ماند به دل
    باده صافم ده ای ساقی که زهر غم بسی
    از غم آن شوخ شیرین کار می ماند به دل
    آن پری از خانه چشمم به صورت گر رود
    نقش او چون صورت دیوار می ماند به دل
    فانیا زان کافرت نبود خلاصی کت ز هجر
    از خیال کاکلش زنار می ماند به دل

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha