کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صبح رندان صبوحی در میخانه زدند
    در خرابات مغان ساغر مستانه زدند
    می رنگین به خم عشق که بد مالامال
    دوره کرده قدح و جام به پیمانه زدند
    رازهایی که شنیدن نتوانست ملک
    می ز پیمانه بآن نکته و افسانه زدند
    چونکه من دیر رسیدم به لبم یکجرعه
    ریخته دم به دم و طعنه جرمانه زدند
    شکر باری که ازان باده نماندم محروم
    که دران انجمن آن زمره فرزانه زدند
    ز آتش شمع نه تنها دل پروانه بسوخت
    کاتش شمع هم از شعله پروانه زدند
    دل عشاق فتادند بخاک ره دیر
    طره مغبچگانرا ز چه رو شانه زدند
    خوشم از شادی طفلان پریوش گر چه
    سنگ بیداد و ستم بر من دیوانه زدند
    فانیا بیش مکن ناله ز ویرانی ازانک
    گنج معنی طلبان خیمه به ویرانه زدند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha