کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سوی گلشن رفتم و سرو خرامانم نبود
    گریه زور آورد کان گلبرگ خندانم نبود
    ابرسان خود را هوایی یافتم هر سو بباغ
    زانکه غیر از گریه و آشوب و افغانم نبود
    خواستم دلرا به سر حد شکیبایی کشم
    لیکن از اندوه هجران طاقت آنم نبود
    ز اضطراب دل اگر کارم به رسوایی کشد
    قوت آنم که کردن صبر بتوانم نبود
    سوی مسکن آمدن بایست بی آشوب لیک
    این تحمل در دل بی صبر و سامانم نبود
    با نگهبانان قاتل سر عشقم شد عیان
    زانکه از بدحالی آن ساعت غم جانم نبود
    فانیا در هجر آن رشک پری معذور دار
    کین چنین دیوانگی ناکردن امکانم نبود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha