علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۹ - مخترع: سوی گلشن رفتم و سرو خرامانم نبود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سوی گلشن رفتم و سرو خرامانم نبود گریه زور آورد کان گلبرگ خندانم نبود ابرسان خود را هوایی یافتم هر سو بباغ زانکه غیر از گریه و آشوب و افغانم نبود خواستم دلرا به سر حد شکیبایی کشم لیکن از اندوه هجران طاقت آنم نبود ز اضطراب دل اگر کارم به رسوایی کشد قوت آنم که کردن صبر بتوانم نبود سوی مسکن آمدن بایست بی آشوب لیک این تحمل در دل بی صبر و سامانم نبود با نگهبانان قاتل سر عشقم شد عیان زانکه از بدحالی آن ساعت غم جانم نبود فانیا در هجر آن رشک پری معذور دار کین چنین دیوانگی ناکردن امکانم نبود علی شیر نوایی