کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در میخانه کزو عقل پریشان آمد
    حلقه اش حلقه جمعیت رندان آمد
    نخرامد سوی باغ نظرم سرو قدش
    که گلش خون دل و خار ز مژگان آمد
    بنده پیر مغانم که گدایان درش
    هر یک از وسعت دل قیصر و خاقان آمد
    از می دور مناز وز خمارش مخروش
    کار دوران چو بهر لحظه دگر سان آمد
    باز در شهر چه غوغاست همانا که دگر
    مست آن کافر بی باک به میدان آمد
    رند و رسوا شو و آنگه سوی رندان بخرام
    که به تقوی طرف میکده نتوان آمد
    جانب اهل ریا صومعه را طوف مکن
    زانکه هر کس که شد آنسوی پشیمان آمد
    بدرای از خود و احرام حرم بند از آنک
    نتوان جانب این بادیه آسان آمد
    فانیا دیر فنا جای عجب دان که درو
    کافر عشق شد آنکس که مسلمان آمد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha