کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر چه پیر مغانم پیاله داد به دست
    به عشوه مغبچه ام کرد مست و باده پرست
    ز شیخ و خانقه و حور و روضه ام فارغ
    مرا که پیر و جوانی چنین میسر هست
    ببین بلندی چرخ برین و پستی خاک
    نگون شدن چو نخواهی بساز خود را پست
    خوشم ز مستی جام فنا به شکر همین
    که نیستم ز می عجب و خود پرستی مست
    بهر شکست که در زلف دلکش افکندی
    هزار دل که درو بسته بود یافت شکست
    دلا در آتش می سوز نقش هستی خویش
    که هر کسی که نکرد این عمل ز خویش نرست
    مده به رند خرابات عهد می ای شیخ
    که قسمت این شده از ساقیان عهد الست
    بیار باده بی اختیاری ای ساقی
    که اختیار درین کارگه به دل نه نشست
    وصال بایدت از خویش بگسل ای فانی
    که هر که او ز خودی شد جدا باو پیوست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha