علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۶ - تتبع خواجه: اگر چه پیر مغانم پیاله داد به دست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر چه پیر مغانم پیاله داد به دست به عشوه مغبچه ام کرد مست و باده پرست ز شیخ و خانقه و حور و روضه ام فارغ مرا که پیر و جوانی چنین میسر هست ببین بلندی چرخ برین و پستی خاک نگون شدن چو نخواهی بساز خود را پست خوشم ز مستی جام فنا به شکر همین که نیستم ز می عجب و خود پرستی مست بهر شکست که در زلف دلکش افکندی هزار دل که درو بسته بود یافت شکست دلا در آتش می سوز نقش هستی خویش که هر کسی که نکرد این عمل ز خویش نرست مده به رند خرابات عهد می ای شیخ که قسمت این شده از ساقیان عهد الست بیار باده بی اختیاری ای ساقی که اختیار درین کارگه به دل نه نشست وصال بایدت از خویش بگسل ای فانی که هر که او ز خودی شد جدا باو پیوست علی شیر نوایی