کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نسیم صبح بگو آن نهال رعنا را
    که باغ عمر خزان دیده از تو شد ما را
    بیک قدح که کشیدی ز آب آتش رنگ
    چه آتشی که زدی عاشقان شیدا را
    شدم بزهد قوی غره و ندانستم
    که روزی عشق به عجز افکند توانا را
    تو ای جوان که شکیبا ز خیل عشاقی
    ترحمی بکن این پیر ناشکیبا را
    فروز مشعله حسن از آتش عشق است
    مدار حیف ز اهل نظر تماشا را
    لبت چو آب حیات است زانکه پیشش نیست
    بگاه نطق ره دم زدن مسیحا را
    بیا که حاصل کونین برگ کاهی نیست
    بکوی میکده رندان باده پیما را
    به جان قبول کنم هر چه شیخ فرماید
    اگر نه منع کند عشق و جام صهبا را
    فتاد فانی بیخانمان به رسوایی
    چو دید بزم خراباتیان رسوا را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha