کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در شوق لعل تو که دلم خون ناب ریخت
    شور آبه ایست آنکه بر آتش کباب ریخت
    نقش سواد زلف تو بر صفحه دلم
    شد چون سیاهی ئیکه به روی کتاب ریخت
    رستست در بهار رخت لاله ها مگر
    از اشک خونفشان منش ابر آب ریخت
    در دیر روشنی و صفا بین که مغبچه
    یاقوت ناب در قدح آفتاب ریخت
    شادم به معنی دگرش اینکه محتسب
    گویند سوی میکده رفت و شراب ریخت
    گو در حساب عمر نویس آنکه سیم و زر
    بهر نشات مطرب و می بیحساب ریخت
    در میکده به کهنه سفالی گدا نیم
    هر کس که باده ریخت ز بهر ثواب ریخت
    گلبوی گشت باده مگر از خوی عذار
    ساقی درون باده گلگون گلاب ریخت
    فانی به پیری اشک به رخ ریختن خوشست
    می در قدح خوش آنکه به عهد شباب ریخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha