علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۲۰ - تتبع خواجه: نسیم صبح بگو آن نهال رعنا را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نسیم صبح بگو آن نهال رعنا را که باغ عمر خزان دیده از تو شد ما را بیک قدح که کشیدی ز آب آتش رنگ چه آتشی که زدی عاشقان شیدا را شدم بزهد قوی غره و ندانستم که روزی عشق به عجز افکند توانا را تو ای جوان که شکیبا ز خیل عشاقی ترحمی بکن این پیر ناشکیبا را فروز مشعله حسن از آتش عشق است مدار حیف ز اهل نظر تماشا را لبت چو آب حیات است زانکه پیشش نیست بگاه نطق ره دم زدن مسیحا را بیا که حاصل کونین برگ کاهی نیست بکوی میکده رندان باده پیما را به جان قبول کنم هر چه شیخ فرماید اگر نه منع کند عشق و جام صهبا را فتاد فانی بیخانمان به رسوایی چو دید بزم خراباتیان رسوا را علی شیر نوایی