کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هست در دیر آفتی هر دم به قصد جان مرا
    زنده بردن از سر کوی مغان نتوان مرا
    خانه دل بود آبادان ز تقوی وه که ساخت
    عشوه های ساقی و سیل قدح ویران مرا
    پرده زهدم چه سان پوشد که از آشوب می
    از گریبان هر دم افتد چاک تا دامان مرا
    خرقه در هجر بتی شد رهن می بنگر که زد
    باده و عشق از لباس عافیت عریان مرا
    گر به گرداب می افتادم مرا نبود گنه
    هست این سرگشتگی از گردش دوران مرا
    بحر عصیان از بلندی کرد پستم زانکه زد
    بر زمین از آسمان هر موج این طوفان مرا
    سازم از لوث ریا غسل طریق ای پیر دیر
    چون فقیه آید درون خم کنی پنهان مرا
    خواب دیدم کآب کوثر میخورم از دست حور
    فیض می از دست ساقی ده دوصد چندان مرا
    فانیا راه فنا هر چند مشکل بود شد
    قطع آن ز افکندن بار خودی آسان مرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha