کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقیا می ده که از هشیاریم دیوانگی است
    میکند مجنون و ما را از تهی پیمانگی است
    عاقبت بیگانه اند این آشنایان خرم آن
    کش طریق آشنایان جهان بیگانگی است
    مرد آن نبود که آرد چار زن را در نکاح
    کز زن و زن سیرتان بستن نظر مردانگی است
    ای دل ار ویران شدی از جور دوران غم مخور
    زانکه اندر راه عشق آبادی از ویرانگی است
    هست زهد و عافیت افسانه وزین هم خوشم
    گه بکوی عشق در رسواییم افسانگی است
    عرش پروازند رندان همایونفر ز عشق
    شیخ در خلوت فرو رفته چو مرغ خانگی است
    خلق روشن چشم ازان شمع شبستان وصال
    در گداز و سوز ما را منصب پروانگی است
    مست در کوی او فتادم کرده ترک خانمان
    در میان راه خواب سگ ز بی کاشانگی است
    فانی آنانی که در عالم به هیچی قانعند
    نیست از عجز و زبونی بلکه از فرزانگی است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha