علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۵۶ - مخترع: ساقیا می ده که از هشیاریم دیوانگی است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ساقیا می ده که از هشیاریم دیوانگی است میکند مجنون و ما را از تهی پیمانگی است عاقبت بیگانه اند این آشنایان خرم آن کش طریق آشنایان جهان بیگانگی است مرد آن نبود که آرد چار زن را در نکاح کز زن و زن سیرتان بستن نظر مردانگی است ای دل ار ویران شدی از جور دوران غم مخور زانکه اندر راه عشق آبادی از ویرانگی است هست زهد و عافیت افسانه وزین هم خوشم گه بکوی عشق در رسواییم افسانگی است عرش پروازند رندان همایونفر ز عشق شیخ در خلوت فرو رفته چو مرغ خانگی است خلق روشن چشم ازان شمع شبستان وصال در گداز و سوز ما را منصب پروانگی است مست در کوی او فتادم کرده ترک خانمان در میان راه خواب سگ ز بی کاشانگی است فانی آنانی که در عالم به هیچی قانعند نیست از عجز و زبونی بلکه از فرزانگی است علی شیر نوایی