کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سوزیم تا برفروزی روی آتشناک را
    ساز آتش گیره ی آن شعله این خاشاک را
    از شکاف غنچه پنداری نمایان گشت گل
    گر ز چاک پهلویم بینی دل صد چاک را
    گردسان خیزد زمین زان رو که در وقت خرام
    جان دهد رفتار چون آب حیاتت خاک را
    حاجب قصرت گرم راند عجب نبود که نیست
    رسم ماندن پیش شه دیوانه بی باک را
    ساقیا از محنت دوران ضمیرم تیره گشت
    باده تا صیقل دهم آئینه ادراک را
    چون گدای دیر می نوشد بود صد گونه رشک
    از سفال کهنه ای او ساغر افلاک را
    گر نه مقصودش می گلرنگ باشد دست صنع
    خوشه های لعل یاقوت از چه بندد تاک را
    بنده پیر خراباتم که جام جود او
    سوزد از یک برق می صد خرمن امساک را
    فانیا کار جهان جز غم نباشد باده نوش
    لحظه ای گر شاد خواهی خاطر غمناک را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha