کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر اول آتش عشق آسان نمود ما را
    زد یک شرر بر آورد از سینه دود ما را
    آرام و خواب از ما ای همدمان مجویید
    رفت آنکه چشم راحت خوش می غنود ما را
    شام وصال را مه خوشید بود از هجر
    در روز تیره افکند چرخ حسود ما را
    بس دیر اگر میسر شد بزمگاه معشوق
    زانجا فلک برون راند بسیار زود ما را
    زین سان که وصل معدوم افتاد و هجر موجود
    نابود بهتر ای دل صد ره ز بود ما را
    سنگ جنون فکنده در قتل کوشد امروز
    آن کاو بزنده داری شب می ستود ما را
    از کفر عشق در دین شد رخنه ها که کردند
    صد گونه سرزنش ها گبر و جهود ما را
    ساقی ز حد فزون ده می کز ملال دوران
    هر دم ملال دیگر در دل فزود ما را
    فانی چسان توان بد در شهر بند هستی
    چون ره به نیستی ها هجران نمود ما را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha