کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به مانوش پس نامه فرمود کی
    نبیسنده برداشت باریک نی
    سرنامه از شاه گردان و کین
    سر تازیان شاه ایران زمین
    نیا، خسرو گرد گیتی گشای
    نداردْش کوه گران پیش پای
    به نزدیک مانوش سالار روم
    سر مرزبانان آن مرز و بوم
    سپاس از خداوند کیوان و هور
    که او داد فیروزی و فرّ و زور
    بدان تا بدان را ز بن برکنیم
    تن بت پرستان به خاک افگنیم
    بتان را همه زیر پای آوریم
    ره پاک یزدان بجای آوریم
    چو کار سیاهان سرآمد کنون
    ز نوبی و زنگی براندیم خون
    جهان از بداندیش خود بستدیم
    همان تازیان را بهم برزدیم
    همانا چنان است از اختر پدید
    که از رومیان کینه باید کشید
    کنون آگهت کردم از کار خویش
    تو را بد رسد گر نیایی به پیش
    چو در نامه کوتاه شد داوری
    بر آن نامه خسرو زد انگشتری
    فرستاده ای مهربان برگزید
    که دانست گفتار رومی شنید
    نوند شتابان به هامون و کوه
    برفت و نیامد ز رفتن ستوه

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha