کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چنان بود یک روز کز مرز چین
    ز فرزانه پنجاه مرد گزین
    خروشان به درگاه شاه آمدند
    ستمدیدگان دادخواه آمدند
    که زنهار، شاها، به فریادرس
    که جز تو نداریم فریادرس
    جهان پاک کردی ز ضحاکیان
    به نیروی یزدان و فرّ کیان
    ز داد تو آباد شد هند و روم
    نمانده ست ویران یک انگشت بوم
    زمین را تو آباد کردی به گرز
    تو کردی به هر جای تابنده برز
    ز تیغ تو پنهان ستم در جهان
    ز داد تو بدخواه یکسر نهان
    جهان اندر آسانی و ما به رنج
    نه فرزند ماند و نه کاخ و نه گنج
    گرازی نشسته ست بر تخت چین
    به رنج اندر از دست او آن زمین
    درم دارِ آن مرز درویش گشت
    ستمکار و بدخو و بدکیش گشت
    نخواند همی خویشتن جز خدای
    تو مپسند از وی شه پاکرای

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha