کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو ایرانیان شاد و آراسته
    به ایران رسیدند با خواسته
    از ایشان بپرسید شاه بزرگ
    ز کردار و از کار کوش سترگ
    همه بازگفتندش آن سرگذشت
    که گردنده گردان بر ایشان بگشت
    ز رزم سیاهان مازندران
    همه یاد کردند و جنگاوران
    ز کوه کلنگان وز رنج اوی
    ز شهر و ز دریا، وز جنگ اوی
    یکی گفت کای شاه با فرّ و داد
    دبیرانت را بندها بر نهاد
    چنین گفت کاین نام برده سپاه
    شما دور کردید از این بارگاه
    شهنشاه را بر من آزرده اید
    یکایک به جایم بدی کرده اید
    بمانده ست مردان به نزدیک اوی
    بدو شادمان جان تاریک اوی
    سپاه و کسانش بماندند نیز
    توانگر شدند از همه گونه چیز
    دژم شد فریدون ز مردان و گفت
    که نتوان نهان بد از کس نهفت
    نیای وی از پُشت خویش من است
    مر او را بسی رنج پیش من است
    وگرنه بر آوردمی من دمار
    ز پیوند مردان و خویش و تبار
    کنون از سرِ کار او بگذرید
    ز دیوانها نامشان بسترید
    وزآن روی مردان پولادپوش
    شد از ویژگان سرافراز کوش
    کلاهش به پروین برآمد ز خاک
    سپه زیر فرمان او گشت پاک

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha