کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شهنشاه چین با سپاهش نژند
    فرود آمد از پشت اسب سمند
    سران سپه را همه کشته دید
    سپاه تبت پاک برگشته دید
    شکسته دلِ لشکر خویشتن
    ز بس کُشته و خسته زآن انجمن
    دلیری و نیروی ایرانیان
    شده هر سواری چو شیر ژیان
    چو از بازگشتن ندید ایچ رای
    بماندند خرگاه و خیمه به جای
    سپه برگرفت و بُنه برنهاد
    همی رفت تا شهر خمدان چو باد
    چو روز آمد و قارن آگاه شد
    به لشکرگه کوشِ بدخواه شد
    بفرمود تا از پسش سی هزار
    برفتند از ایران گزیده سوار
    سپه رفت و کرد آن نبرده درنگ
    ببخشید ایشان که بودند به جنگ
    ز خرگاه وز خیمه و چارپای
    که ماندند گردان چینی به جای
    سوم روز بازآمدند آن سپاه
    گرفته فراوان اسیران به راه
    ز کوش آگهی داد خسرو پرست
    که در شهر خمدان شد و در ببست
    سپهدار از دادگر یاد کرد
    اسیران چین را تن آزاد کرد
    یکی را بفرمود کشتن ز کین
    همه بازگشتند شادان به چین
    به روز چهارم سپه برگرفت
    در و دشت و کهسار لشکر گرفت
    به فرسنگ خمدان فرود آمدند
    در آن بیشه و دشت و رود آمدند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha