کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به دریا سوی مرز ماچین شتافت
    کرا از جزیره بدان مرز یافت
    ز هرگونه ای دادشان برگ و ساز
    به سوی جزیره فرستاد باز
    سه سال اندر آن مرز ماچین و چین
    بر و بار برداشت پاک از زمین
    ز تخم بهک هرکه را یافت نیز
    همه مهتری داد و هرگونه چیز
    فرستاد چندان ز پرمایه گنج
    که بود از گرانیش دریا به رنج
    جزیره شد آبادتر زآن که بود
    به آب و به باغ و به کشت و درود
    بزرگان ماچین چو دیدند داد
    به طیهور خرسند گشتند و شاد
    چنان دست کردند با او یکی
    که با کوش از ایشان نماند اندکی
    نکردند فرمانِ او زآن سپس
    سپاه آن که بر در بماندند و بس
    ز لشکر همی هر که را خواند پیش
    ستمکاره خواندندش و زشت کیش
    به خمدان همی بود با او سپاه
    که همواره بودند بر بارگاه
    ز دست سپاهش همی روز و شب
    به دندان بخایید دست و دو لب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha