کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سواری که از چین فرستاده بود
    به ایران و پندش بسی داده بود
    بیامد، بیاورد یکسر نشان
    ز شاه و دلیران و گردنکشان
    چنین گفت کان شهریار بلند
    ندارد سرِ رزم و رای گزند
    به داد و دهش دل نهاده ست شاه
    پراگنده بر گرد گیتی سپاه
    به ایران همه کشور آباد کرد
    جهان را پر از بخشش و داد کرد
    به ایران زمین بر پراگند گنج
    تهی کرد گنج و بکاهید رنج
    شب و روز دل بسته در کار مرد
    شکسته دلِ کین به آزار و درد
    دل کوش از آن شادمان گشت و گفت
    که با اختر نیک بادی تو جُفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha