کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    وز آن جا سوی شهر خمدان کشید
    همی برتر از خویشتن کس ندید
    یکی شیر دل مرد را پیش خواند
    ز کار فریدون فراوان بخواند
    به درگاه او رفت بایدت، گفت
    یکی بر رسیدن ز راز نهفت
    سپاهش بدیدن که چند است و چون
    هم از دیدنِ خود، هم از رهنمون
    ببین تا فریدون چه دارد به دل
    چه کرده ست با آن سپاه خجل
    اگر سوی ما دارد آهنگ شاه
    تو آهنگ ما کن نهانی به راه
    بدادش ز دیبا و دینار چند
    فرستاده شد بر ستور نوند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha