کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به دستور فرمود تا کرد ساز
    در گنجهای کهن کرد باز
    بیاراست کارش چنانچون سزید
    کس آن ساز و آن شادکامی ندید
    همان آتبین گنجها برگشاد
    سه هفته همی ساز و مهمان نهاد
    فرستاد چندان گهر نزد شاه
    کز آن خیره گشتند شاه و سپاه
    ز بیجاده تاج و ز پیروزه تخت
    فرستاد نزد شه نیکبخت
    هم از تخت رومی و از پارسی
    ز هر جامه صد بار و ده بار، سی
    ده استر برایشان، ده از مهد زر
    نشانده در او هر یکی صدگهر
    ز زیور همه مهدها کرده پر
    دو صندوق پر لعل و یاقوت و دُر
    که از خسروان جهان آن ندید
    که شاه آتبین پیش خسرو کشید
    نه جمشید را بود چندان گهر
    نه کس گفت هرگز که دیدم دگر
    بزرگانِ شه را ز هرگونه چیز
    فرستاد، خویشان او را بنیز
    همه خواهران فرارنگ را
    سپاهی و شهری و فرهنگ را
    باندازه، هدیه فرستادشان
    گرانمایه تر چیزها دادشان
    نماند از بسیلا جوانی دگر
    که از شاه نستد کلاه و کمر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha