کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به گوش آگهی شد که خاور خدای
    که شد شاه خاور به دیگر سرای
    رمه بی شبان ماند و تختش تهی
    تو را گشت دیهیم شاهنشهی
    ز دشمن بترسید و بربست رخت
    سپه را همی راند تا پیش تخت
    به تاج پدر بر پراگند خاک
    ز سوگش همی جامه را کرد چاک
    یکی هفته با سوگ بود و دژم
    به هشتم روانش تهی شد ز غم
    چنین است کردار و کار پسر
    فزونی نباشدش مهر پدر
    که مرگ پدر چون گذارد سه روز
    شود مهرش از مغز وز دلش سوز
    نکو گفت دهقان فرزانه سر
    کرا دیده دوزی ز دل دورتر
    به هشتم نشست از بر تخت و گاه
    به درگاه او شد سراسر سپاه
    بر آن تاج بر گوهر افشاندند
    وراشاه خاور زمین خواندند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha