کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بدو آتبین گفت کای تند مرد
    زبان تو مغز مرا بنده کرد
    بدان گه که بابت بیفگند خوار
    به بیشه درون زار و بیچاره وار
    اگر من تو را اندر آن تیره خاک
    رها کردمی، گشته بودی هلاک
    نه امروز بودی تو او را پسر
    نه باب تو را نیز نام پدر
    تو نیواسب را ز آن بکشتی درست
    که او مر تو را خواست کشتن نخست
    به من برسپاسی نباید نهاد
    درِ داد بر خود بباید گشاد
    اگر تو مر او نکشتی به جنگ
    ندادی تو را او زمانی درنگ
    گرامی پسر با تو همشیره بود
    ز دل دوستی بر تو بر خیره بود
    بیامد چنانچون برادر پَسَت
    نکوهش کند زین همی هرکست
    مر او را به بیهوده کردی تباه
    به تو بازگردد ز هر سو گناه

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha