به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمانرباعی هاشمارهٔ ۸۷: گیتی و فلک به کشتن من یارند

1000عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گیتی و فلک به کشتن من یارند

زان بر من روز و شب همی غم بارند

نشگفت گرم ز دست می نگذارند

در معرکه دست تو مبارز دارند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۶: جان و دل و دین دست فراهم کردند 2شمارهٔ ۸۷: گیتی و فلک به کشتن من یارند 3شمارهٔ ۸۸: باز این تن مستمند زندانی شد 4شمارهٔ ۸۹: چون چرخ زهر چه بود درویشم کرد 5شمارهٔ ۹۰: در محنت شو خوش و مکن نعمت یاد 6شمارهٔ ۹۱: احسان خداوند به من بنده رسید 7شمارهٔ ۹۲: گر تو به سفر شدی نگارا شاید 8شمارهٔ ۹۳: از مال فلک برهنه چون شیرم کرد 9شمارهٔ ۹۴: چون بند تو بنده را همی پند بود 10شمارهٔ ۹۵: گر صبر کنم عمر همی باد شود 11شمارهٔ ۹۶: گر باد هوای کوی سرایت سپرد 12شمارهٔ ۹۷: تا این دل من تو را خریدار آمد 13شمارهٔ ۹۸: تا دل به هوای تو گرفتار آمد 14شمارهٔ ۹۹: سودای تو آتش دلم افزون کرد 15شمارهٔ ۱۰۰: کارم همه جز مهر تو دلجوی نبود 16شمارهٔ ۱۰۱: امید وصال چون مرا بفریبد 17شمارهٔ ۱۰۲: هر مرد که لاف زد شدش مردی باد 18شمارهٔ ۱۰۳: ای دیده کشد همی ز بی خوابی درد 19شمارهٔ ۱۰۴: مونس همه شب خیال دلجوی تو بود 20شمارهٔ ۱۰۵: از باغ طرب گشت گل وصل پدید 21شمارهٔ ۱۰۶: با من در مهر گرم چون آتش بود 22شمارهٔ ۱۰۷: چون باره فتح تو به میدان تازد 23شمارهٔ ۱۰۸: بر عارض نو مشک همی افزاید 24شمارهٔ ۱۰۹: آنی که ز کبر ما نپسندی مهد 25شمارهٔ ۱۱۰: در بند تو ای شاه ملکشه باید 26شمارهٔ ۱۱۱: دل بیش کشد رنج چو دلبر دو شود 27شمارهٔ ۱۱۲: دوشم چو شب از بنفشه رویی ننمود 28شمارهٔ ۱۱۳: چون غنچه رهی راز تو در دل دارد 29شمارهٔ ۱۱۴: گوشم ز تو نشنود بتا جز همه سرد 30شمارهٔ ۱۱۵: تیری که بزد چرخ مرا پنهان زد 31شمارهٔ ۱۱۶: ای شاه جهان جهان شد از داد تو شاد 32شمارهٔ ۱۱۷: ای شاه شبانگاه تو شبگیر شود 33شمارهٔ ۱۱۸: تا چرخ مرا به چنگ عشق تو سپرد 34شمارهٔ ۱۱۹: هنگام گل ار به باغ بلبل نبود 35شمارهٔ ۱۲۰: هر گه که فلک دل مرا ریش کند 36شمارهٔ ۱۲۱: گردون همه در بند گرانم دارد 37شمارهٔ ۱۲۲: شاها ملکا همه ثناگوی تواند 38شمارهٔ ۱۲۳: گردون شرف و جاه در انگشت تو دید 39شمارهٔ ۱۲۴: شاها ملکا جهان به فرمان تو باد 40شمارهٔ ۱۲۵: آنی که جهانی ز تو سامان گیرد 41شمارهٔ ۱۲۶: بورشد رشید کز فلک ماه آورد 42شمارهٔ ۱۲۷: آن کوه گذار آهوی دشت نورد 43شمارهٔ ۱۲۸: چون موج سیاه روی هامون گیرد 44شمارهٔ ۱۲۹: خاک از رخم ار برو نهم زرد شود 45شمارهٔ ۱۳۰: تا دعوت دولت تو در گوشم شد 46شمارهٔ ۱۳۱: اول گردون ز رنج در تابم کرد 47شمارهٔ ۱۳۲: بر هم زده بود عشقت اسباب خرد 48شمارهٔ ۱۳۳: من شاهم و شاعران سواران منند 49شمارهٔ ۱۳۴: گر زر گردی جفا عیار تو بود 50شمارهٔ ۱۳۵: چون در چشمم ز حسن تو زیبی زد 51شمارهٔ ۱۳۶: رویی که چو او چرخ فلک ننگارد 52شمارهٔ ۱۳۷: چون روی هوا دوش به قیر اندودند 53شمارهٔ ۱۳۸: گر خون نشود قوت جانم که دهد 54شمارهٔ ۱۳۹: اندر ریشم همه خسک پاک برید 55شمارهٔ ۱۴۰: ترسم ما را ستارگان چشم کنند 56شمارهٔ ۱۴۱: چرخ فلک از قضا یکی پیکان زد 57شمارهٔ ۱۴۲: در هند کمال جود موجود آمد 58شمارهٔ ۱۴۳: چون بنشینند و مطربان بنشانند 59شمارهٔ ۱۴۴: آن را که ز بخت دستیاری باشد 60شمارهٔ ۱۴۵: در عشق تو جانم انده ناب خورد 61شمارهٔ ۱۴۶: آنان که سر نشاط عالم دارند 62شمارهٔ ۱۴۷: خون در تن من که اصل نیروست نماند 63شمارهٔ ۱۴۸: تا خط چو دود تو دل از من بربود 64شمارهٔ ۱۴۹: آن بت که دل مرا فرا چنگ آورد 65شمارهٔ ۱۵۰: با من فلک از خشم همی دندان زد 66شمارهٔ ۱۵۱: ای شاه فلک متابع کام تو باد 67شمارهٔ ۱۵۲: در باغ هنر تخم وفا کاشت خرد 68شمارهٔ ۱۵۳: صالح تن من ز عشق دامن بفشاند 69شمارهٔ ۱۵۴: در محنت شو خوش و مکن نعمت یاد 70شمارهٔ ۱۵۵: دیدار تو از نعمت دو جهان خوشتر 71شمارهٔ ۱۵۶: یک بوسه زدم بر لب و بر چشم دگر 72شمارهٔ ۱۵۷: ز اول به میان ما به هنگام کنار 73شمارهٔ ۱۵۸: هر ابر که بنگرم غباری شده گیر 74شمارهٔ ۱۵۹: خورشید رخ تو تافت بر سایه عمر 75شمارهٔ ۱۶۰: تعریف مرا عشق تو ای ساده شکر 76شمارهٔ ۱۶۱: سلطان ملک است در دل سلطان نور 77شمارهٔ ۱۶۲: چاه ز نخ تو ای دلارام پسر 78شمارهٔ ۱۶۳: یک چشم تو گر تباه گشت ای دلبر 79شمارهٔ ۱۶۴: ای روی تو آفتاب و من نیلوفر 80شمارهٔ ۱۶۵: آمد به وداعم آن نگار دلبر 81شمارهٔ ۱۶۶: ز اندیشه هجران و ز نادیدن یار 82شمارهٔ ۱۶۷: در عشق تو همچو ابر می گریم زار 83شمارهٔ ۱۶۸: ای پیل سوار خسرو شیر شکار 84شمارهٔ ۱۶۹: پیوست فلک با من پیکار دگر 85شمارهٔ ۱۷۰: این ابر چراست روز وشب چشم تو تر 86شمارهٔ ۱۷۱: اکنون که شدی به بتکده عاشق زار 87شمارهٔ ۱۷۲: مشکین کله تو گر شبست ای دلدار 88شمارهٔ ۱۷۳: نا رفته هنوز بوی شیرت ز شکر 89شمارهٔ ۱۷۴: تا دیده ام آن روی چو خورشید انور 90شمارهٔ ۱۷۵: اندیشه مکن به کارها در بسیار 91شمارهٔ ۱۷۶: ای مهر تو چون چهار طبع اندر خور 92شمارهٔ ۱۷۷: اندک اثر آبله بر دو رخ یار 93شمارهٔ ۱۷۸: در زندان تا کرد مرا گردون پیر 94شمارهٔ ۱۷۹: سلطان ملک ای عزیز فرزند پدر 95شمارهٔ ۱۸۰: چون پیرهنت گرفته ام تنگ به بر 96شمارهٔ ۱۸۱: از سنگم یا ز چیستم جان پدر 97شمارهٔ ۱۸۲: بر مرگ تو چون نمویم ای جان پدر 98شمارهٔ ۱۸۳: می گویمت ای سعادت ای نیک پسر 99شمارهٔ ۱۸۴: در غور فلک تعبیه ای ساخت چو ابر 100شمارهٔ ۱۸۵: گویی که هوا به زیر گردست امروز 101شمارهٔ ۱۸۶: عشقت کشتم که غم درودم شب و روز 102شمارهٔ ۱۸۷: ای فقر بخاست روز بازار تو خیز 103شمارهٔ ۱۸۸: ای شاه علاء دولت ملک افروز 104شمارهٔ ۱۸۹: چرخ از دم کون برنمی گردد باز 105شمارهٔ ۱۹۰: خورشید رخا وصل تو جویم همه روز 106شمارهٔ ۱۹۱: ای سود و زیان عمر فرسوده بترس 107شمارهٔ ۱۹۲: ای یار چو صبر هیچ یاری مشناس 108شمارهٔ ۱۹۳: از بخشش دست من ز سیم و زر پرس 109شمارهٔ ۱۹۴: مسعود که بود سعد سلمان پدرش 110شمارهٔ ۱۹۵: مسعود که بود سعد سلمان پدرش 111شمارهٔ ۱۹۶: تا از من می جهی چو دود از آتش 112شمارهٔ ۱۹۷: معشوقه دلم به آتش انباشت چو شمع 113شمارهٔ ۱۹۸: آتش به سرم همی فرو ریزد عشق 114شمارهٔ ۱۹۹: ای چرخ مدور خسیس بی باک 115شمارهٔ ۲۰۰: گردون نکشد کمال مسعود ملک 116شمارهٔ ۲۰۱: من همت باز دارم و کبر پلنگ 117شمارهٔ ۲۰۲: من چون دل لاله ام تو چون رنگ به ر ...118شمارهٔ ۲۰۳: ای بدر شده من از غمان تو هلال 119شمارهٔ ۲۰۴: ای کلک ملک وصف تو گویم همه سال 120شمارهٔ ۲۰۵: عیبم که ز من زمانی ای مشکین خال 121شمارهٔ ۲۰۶: دل می ندهد که از تو بردارم دل 122شمارهٔ ۲۰۷: آن دل که نخواستت چه نامست آن دل 123شمارهٔ ۲۰۸: سرما چون شد ز دست صحرا شد گل 124شمارهٔ ۲۰۹: رویت بر من چنان که گل بر بلبل 125شمارهٔ ۲۱۰: نامد به کف آن زلف سمن مال به مال 126شمارهٔ ۲۱۱: بنگر که ز شاخ می چه گوید صلصل 127شمارهٔ ۲۱۲: چون روی بتان گشت به باغ اندر گل 128شمارهٔ ۲۱۳: خامش نشود همی ز غلغل بلبل 129شمارهٔ ۲۱۴: من ادهمم از خون دل ابرش گردم 130شمارهٔ ۲۱۵: در دولت شاه چون قوی شد رایم 131شمارهٔ ۲۱۶: غمهای تو از راندن خونها کارم 132شمارهٔ ۲۱۷: هر چند که این بند ز پای افکندم 133شمارهٔ ۲۱۸: من در عدم از جود تو موجود شدم 134شمارهٔ ۲۱۹: ای طبع بده ور ندهی بستانم 135شمارهٔ ۲۲۰: ای غمزه تو کشفته بنیاد دلم 136شمارهٔ ۲۲۱: ای طبع چو آتش از تو بس خوشنودم 137شمارهٔ ۲۲۲: گر من برم از مردم بد سازم برم 138شمارهٔ ۲۲۳: جان و دل و دین به وصلت ای مهر صنم 139شمارهٔ ۲۲۴: ای زرین نام لعبت سیم اندام 140شمارهٔ ۲۲۵: تن کوبم و سرپیچم و بر روی زنم 141شمارهٔ ۲۲۶: جان هر ساعت ز کار زاری دهدم 142شمارهٔ ۲۲۷: من دوش که از هجر تو در تاب شدم 143شمارهٔ ۲۲۸: تا کی غم یار و درد فرزند کشم 144شمارهٔ ۲۲۹: هر روز همی فلک به تیری زندم 145شمارهٔ ۲۳۰: گفتم که تو بی وفایی ای نامردم 146شمارهٔ ۲۳۱: ای فاخته دل چو من به رویت نگرم 147شمارهٔ ۲۳۲: بر بسته شد از بستن ماتم دستم 148شمارهٔ ۲۳۳: سروی خواهم ز چرخ داری زندم 149شمارهٔ ۲۳۴: همچون قلمم ز بیخ کندی به ستم 150شمارهٔ ۲۳۵: چون پیش دل از هجر تو هنگامه نهم 151شمارهٔ ۲۳۶: ای سرو سپاه خسرو ای ماه حشم 152شمارهٔ ۲۳۷: ای کرده مرا به عشق گمراه تمام 153شمارهٔ ۲۳۸: جستم از توبه بی زبانی جستم 154شمارهٔ ۲۳۹: شب زار به جای بستر آتش ریزم 155شمارهٔ ۲۴۰: گفتم کایندل به داغ نام تو کنم 156شمارهٔ ۲۴۱: ای چرخ ز هر گزند رنج تو کشم 157شمارهٔ ۲۴۲: وصف لب رنگین تو از دل جویم 158شمارهٔ ۲۴۳: چون از گل روی تو بهاری رسدم 159شمارهٔ ۲۴۴: تا چنگ به مهر آن دلارام زدم 160شمارهٔ ۲۴۵: بر آتش اگر بی تو نخفتم خفتم 161شمارهٔ ۲۴۶: کوهی که بر او بلا ببارند منم 162شمارهٔ ۲۴۷: امروز ز هر دوست گزندی دارم 163شمارهٔ ۲۴۸: از عشق تو در چشم خرد میل زدم 164شمارهٔ ۲۴۹: بونصر من ار عاشق ایام توام 165شمارهٔ ۲۵۰: گفتم شکرت به خلق کیهان گویم 166شمارهٔ ۲۵۱: جز در غم عشق تو سفر می نکنم 167شمارهٔ ۲۵۲: من به الم ای صنم گرفتار نیم 168شمارهٔ ۲۵۳: گر تیز به روی خوب تو درنگرم 169شمارهٔ ۲۵۴: هر یک چندی به قلعه ای آرندم 170شمارهٔ ۲۵۵: صالح دل اگر به جای جامه بدرم 171شمارهٔ ۲۵۶: بر روی تو مهربان و دلسوز منم 172شمارهٔ ۲۵۷: گنجی که ز پیش آن بجستند منم 173شمارهٔ ۲۵۸: نه از همه خلق حق گزاری دارم 174شمارهٔ ۲۵۹: گر حور بود بدان که نازش نکشم 175شمارهٔ ۲۶۰: از آتش دل همیشه اندر تابم 176شمارهٔ ۲۶۱: ای دشمن و دوست مر تو را یک عالم 177شمارهٔ ۲۶۲: هرگه که به پیراهن تو درنگرم 178شمارهٔ ۲۶۳: دلخسته چشم ناوک انداز توام 179شمارهٔ ۲۶۴: در خواب گه از دل به شب آتش بیزم 180شمارهٔ ۲۶۵: شب ز انده تو همی نیاید خوابم 181شمارهٔ ۲۶۶: دانم که ز چرخ بخش بیرون نکنم 182شمارهٔ ۲۶۷: من دوش که از هجر تو در تاب شدم 183شمارهٔ ۲۶۸: از بند رحم ببند مهد افتادم 184شمارهٔ ۲۶۹: شه پندارد که ما خردمندانیم 185شمارهٔ ۲۷۰: در آرزوی بوی گل نوروزم 186شمارهٔ ۲۷۱: لرزان ز بلا چو برگ داند یارم 187شمارهٔ ۲۷۲: تا روز همه شب از هوس بیدارم 188شمارهٔ ۲۷۳: بر دیده خیال دوست بنگاشته ام 189شمارهٔ ۲۷۴: امروز در این حبس من آن ممتحنم 190شمارهٔ ۲۷۵: از دل بدم آتشی برانگیخته ام 191شمارهٔ ۲۷۶: عمری بدو کف دو رخ نگارا خستم 192شمارهٔ ۲۷۷: گفتی خبرت کنم کسی بفرستم 193شمارهٔ ۲۷۸: آن مرد که در سخن جهانیست منم 194شمارهٔ ۲۷۹: هر جای که آتش نبردیست منم 195شمارهٔ ۲۸۰: هر جا که ز فضل پیشگاهی است منم 196شمارهٔ ۲۸۱: با ناله همی چو ابر بهمن گریم 197شمارهٔ ۲۸۲: از بلبل نالنده تر و زارترم 198شمارهٔ ۲۸۳: روزان و شبان در آن غم و تیمارم 199شمارهٔ ۲۸۴: ای جان جهان تا خبرت یافته ام 200شمارهٔ ۲۸۵: از خود به تو من بتا گمانها دارم 201شمارهٔ ۲۸۶: سیراب گلابی تو بر آتش خارم 202شمارهٔ ۲۸۷: از هر چه بگفته اند پندی دارم 203شمارهٔ ۲۸۸: من بستر برف و بالش یخ دارم 204شمارهٔ ۲۸۹: در تاریکی ز بس که می بنشینم 205شمارهٔ ۲۹۰: آنم که اگر به خلد جایی سازم 206شمارهٔ ۲۹۱: هر گه که تو را به رهگذاری بینم 207شمارهٔ ۲۹۲: دیده همه شب ز خواب خوش بردوزم 208شمارهٔ ۲۹۳: با خود گفتم که من عیال تو شدم 209شمارهٔ ۲۹۴: آنکو گوید هست قضا تیشه من 210شمارهٔ ۲۹۵: تا خسته دل مرا بریده ست ز تن 211شمارهٔ ۲۹۶: در سمجی چون توانم آرامیدن 212شمارهٔ ۲۹۷: هر شب که تو را نبینم ای شاخ سمن 213شمارهٔ ۲۹۸: چون گل ز غمت دریده ام پیراهن 214شمارهٔ ۲۹۹: سر کردمت ای نگار چون تو سر من 215شمارهٔ ۳۰۰: چنگم به چهار شاخ زد پیراهن 216شمارهٔ ۳۰۱: چون دانش بود مهربان دایه من 217شمارهٔ ۳۰۲: چشم و دهن آن صنم لاله رخان 218شمارهٔ ۳۰۳: با کس غم تو بیش نخواهم گفتم 219شمارهٔ ۳۰۴: این دیبه دو روی به کلک دو زبان 220شمارهٔ ۳۰۵: تا نسبت کرد اخوت شعر به من 221شمارهٔ ۳۰۶: آنکو دارد چو سیم و شر لب و تن 222شمارهٔ ۳۰۷: از چشم من ار سرشک بتوان رفتن 223شمارهٔ ۳۰۸: از کفر کشد زریر شیبانی کین 224شمارهٔ ۳۰۹: ای برتر من کرده هزاران احسان 225شمارهٔ ۳۱۰: در خدمت طاهر علی بارم جان 226شمارهٔ ۳۱۱: ایزد که همی کرد مرکب تن و جان 227شمارهٔ ۳۱۲: ای پای برنجن من ای بند گران 228شمارهٔ ۳۱۳: چون قمری زار زار می نالم من 229شمارهٔ ۳۱۴: ای شاه به بیشه عزم ناگاهان کن 230شمارهٔ ۳۱۵: زنده به تو مانده ام من ای جان جها ...231شمارهٔ ۳۱۶: انده چه خورم چراست اندر خوردن 232شمارهٔ ۳۱۷: صد بار به نیکی هنرم کرد ضمان 233شمارهٔ ۳۱۸: گر خسته شوم ز تیر پیکار تو من 234شمارهٔ ۳۱۹: نه روزم هیزم است و نه شب روغن 235شمارهٔ ۳۲۰: ای روز مرا جز شب دیجور مدان 236شمارهٔ ۳۲۱: کس را چو بنفشه سر فرو نارم من 237شمارهٔ ۳۲۲: از چنگ قضا همی چو نتوان جستن 238شمارهٔ ۳۲۳: گردنده چو روز نوبهاری با من 239شمارهٔ ۳۲۴: ای چون گل نوشکفته بر طرف چمن 240شمارهٔ ۳۲۵: چرخم چو بخواست کشت بی هیچ گمان 241شمارهٔ ۳۲۶: امروز منم تفته دل و رفته روان 242شمارهٔ ۳۲۷: بگشای چو گل به وعده راست دهن 243شمارهٔ ۳۲۸: مشک از سر زلفین تو بویم پس ازین 244شمارهٔ ۳۲۹: زاری و دعا کن به سحرگاه ای تن 245شمارهٔ ۳۳۰: دیدی که غلام داشتم چندان من 246شمارهٔ ۳۳۱: روزم تیره ست از آن رخ مهوش تو 247شمارهٔ ۳۳۲: دل بست شود چو سرفرازد با تو 248شمارهٔ ۳۳۳: آنی که بری دست نیازد با تو 249شمارهٔ ۳۳۴: هر جان که بود برتر از آن باشی تو 250شمارهٔ ۳۳۵: نورست ای ماه حسن سرمایه تو 251شمارهٔ ۳۳۶: ای نای تو را نقل و می روشن کو 252شمارهٔ ۳۳۷: ای شاه بترس از آنکه پرسند از تو 253شمارهٔ ۳۳۸: سلطان ملک اقبال عنان داد به تو 254شمارهٔ ۳۳۹: صالح پس ازین طرب نباید بی تو 255شمارهٔ ۳۴۰: ای شمع شدم به عشق پروانه تو 256شمارهٔ ۳۴۱: ای نای ندیده ام دلی شاد از تو 257شمارهٔ ۳۴۲: مادر که مرا بزاد زاد از پی تو 258شمارهٔ ۳۴۳: هرگز نرسد به لطف در مهر چو تو 259شمارهٔ ۳۴۴: خوردم همه زهر عشق تو شکر کو 260شمارهٔ ۳۴۵: روی و بر من تا بشدم از بر تو 261شمارهٔ ۳۴۶: از کوفتن پای تو و گشتن تو 262شمارهٔ ۳۴۷: با من به میان رسول باید با تو 263شمارهٔ ۳۴۸: ای ملک به دولت تو دارا گشته 264شمارهٔ ۳۴۹: آنی که ز فالها همه فال تو به 265شمارهٔ ۳۵۰: از هر جنسم چو شاه بگشادی راه 266شمارهٔ ۳۵۱: چندان داری ز حسن و خوبی مایه 267شمارهٔ ۳۵۲: هر چند که بر کوهم در شب ز اندوه 268شمارهٔ ۳۵۳: آمد بر من به چشمکان خواب زده 269شمارهٔ ۳۵۴: چون دولت تو جهان جوانست ای شاه 270شمارهٔ ۳۵۵: این خوشرویان که ایستادند همه 271شمارهٔ ۳۵۶: امروز منم چو ماری اندر سله ای 272شمارهٔ ۳۵۷: دانم که وفا ز دل برانداخته ای 273شمارهٔ ۳۵۸: ای ابر ز بحر تا هوایی شده ای 274شمارهٔ ۳۵۹: بر شعر مرا دلیست ای بار خدای 275شمارهٔ ۳۶۰: ای غم سختی تو ای دل از غم نرمی 276شمارهٔ ۳۶۱: روزی که چو باد پیش من برگذری 277شمارهٔ ۳۶۲: مفروق دو دیده ای و مقرون دلی 278شمارهٔ ۳۶۳: مرهم گفتم تو با دل ریش همی 279شمارهٔ ۳۶۴: دولت ز علاء دولت عالی رای 280شمارهٔ ۳۶۵: از شیرینی چون به سخن بنشینی 281شمارهٔ ۳۶۶: با هر تاری ساخته چون پود شوی 282شمارهٔ ۳۶۷: ای گل نه ز گل ز دل همی بر رویی 283شمارهٔ ۳۶۸: آخر نگذاردم فلک چون زاری 284شمارهٔ ۳۶۹: ای دولت هند را جمالی دادی 285شمارهٔ ۳۷۰: شوخی صنمی خوشی کشی خندانی 286شمارهٔ ۳۷۱: عشق آتشی افروخت که از بسیاری 287شمارهٔ ۳۷۲: ای بخت مرا سوخته خرمن کردی 288شمارهٔ ۳۷۳: در پیش گل وصال ما را بویی 289شمارهٔ ۳۷۴: گر چه کندت مساعدت روز بهی 290شمارهٔ ۳۷۵: فر ابدی و نعمت جاویدی 291شمارهٔ ۳۷۶: ای حورا زاده لعبت نوشادی 292شمارهٔ ۳۷۷: بنمودی مقنعی مهی ناگاهی 293شمارهٔ ۳۷۸: ای نای هوا بریدم از نای دمی 294شمارهٔ ۳۷۹: عشوه دهیم همی سرابی گویی 295شمارهٔ ۳۸۰: ای راوه اگر بهشت پیداست تویی 296شمارهٔ ۳۸۱: ای شاه عدو بندی و هم قلعه گشای 297شمارهٔ ۳۸۲: چون بلبل داریم برای رازی 298شمارهٔ ۳۸۳: امید به زندگانیم نیست بسی 299شمارهٔ ۳۸۴: مسعود چو دربند گرفتار شدی 300شمارهٔ ۳۸۵: نالنده تر از نایم در قلعه نای 301شمارهٔ ۳۸۶: ای شاه جهان ز ملک باقی شادی 302شمارهٔ ۳۸۷: بر شاهان جمله پادشاهی داری 303شمارهٔ ۳۸۸: آمد بر من خیال زیبا یاری 304شمارهٔ ۳۸۹: ای چرخ همه کار به پرگار زدی 305شمارهٔ ۳۹۰: از غنچه ناشکفته مستورتری 306شمارهٔ ۳۹۱: از بلبل بر سرو طربناک تری 307شمارهٔ ۳۹۲: ای قلعه نای مادر ملک تویی 308شمارهٔ ۳۹۳: ای تن تو به طبع بار بیمار کشی 309شمارهٔ ۳۹۴: چون موی شدم رنج هر بیدادی 310شمارهٔ ۳۹۵: ای تن چه تنی که تا شدی فرهنگی 311شمارهٔ ۳۹۶: چون دید که بر عزم سفر دارم رای 312شمارهٔ ۳۹۷: این چرخ بسی بدل کند نوها را

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ