به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمانرباعی هاشمارهٔ ۳۱۳: چون قمری زار زار می نالم من

620عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چون قمری زار زار می نالم من

چون بلبل آلوده به خون پیراهن

چون طوطی بر وصف تو بگشاده دهن

چون فاخته طوق عشقت اندر گردن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۱۲: ای پای برنجن من ای بند گران 2شمارهٔ ۳۱۳: چون قمری زار زار می نالم من 3شمارهٔ ۳۱۴: ای شاه به بیشه عزم ناگاهان کن 4شمارهٔ ۳۱۵: زنده به تو مانده ام من ای جان جها ...5شمارهٔ ۳۱۶: انده چه خورم چراست اندر خوردن 6شمارهٔ ۳۱۷: صد بار به نیکی هنرم کرد ضمان 7شمارهٔ ۳۱۸: گر خسته شوم ز تیر پیکار تو من 8شمارهٔ ۳۱۹: نه روزم هیزم است و نه شب روغن 9شمارهٔ ۳۲۰: ای روز مرا جز شب دیجور مدان 10شمارهٔ ۳۲۱: کس را چو بنفشه سر فرو نارم من 11شمارهٔ ۳۲۲: از چنگ قضا همی چو نتوان جستن 12شمارهٔ ۳۲۳: گردنده چو روز نوبهاری با من 13شمارهٔ ۳۲۴: ای چون گل نوشکفته بر طرف چمن 14شمارهٔ ۳۲۵: چرخم چو بخواست کشت بی هیچ گمان 15شمارهٔ ۳۲۶: امروز منم تفته دل و رفته روان 16شمارهٔ ۳۲۷: بگشای چو گل به وعده راست دهن 17شمارهٔ ۳۲۸: مشک از سر زلفین تو بویم پس ازین 18شمارهٔ ۳۲۹: زاری و دعا کن به سحرگاه ای تن 19شمارهٔ ۳۳۰: دیدی که غلام داشتم چندان من 20شمارهٔ ۳۳۱: روزم تیره ست از آن رخ مهوش تو 21شمارهٔ ۳۳۲: دل بست شود چو سرفرازد با تو 22شمارهٔ ۳۳۳: آنی که بری دست نیازد با تو 23شمارهٔ ۳۳۴: هر جان که بود برتر از آن باشی تو 24شمارهٔ ۳۳۵: نورست ای ماه حسن سرمایه تو 25شمارهٔ ۳۳۶: ای نای تو را نقل و می روشن کو 26شمارهٔ ۳۳۷: ای شاه بترس از آنکه پرسند از تو 27شمارهٔ ۳۳۸: سلطان ملک اقبال عنان داد به تو 28شمارهٔ ۳۳۹: صالح پس ازین طرب نباید بی تو 29شمارهٔ ۳۴۰: ای شمع شدم به عشق پروانه تو 30شمارهٔ ۳۴۱: ای نای ندیده ام دلی شاد از تو 31شمارهٔ ۳۴۲: مادر که مرا بزاد زاد از پی تو 32شمارهٔ ۳۴۳: هرگز نرسد به لطف در مهر چو تو 33شمارهٔ ۳۴۴: خوردم همه زهر عشق تو شکر کو 34شمارهٔ ۳۴۵: روی و بر من تا بشدم از بر تو 35شمارهٔ ۳۴۶: از کوفتن پای تو و گشتن تو 36شمارهٔ ۳۴۷: با من به میان رسول باید با تو 37شمارهٔ ۳۴۸: ای ملک به دولت تو دارا گشته 38شمارهٔ ۳۴۹: آنی که ز فالها همه فال تو به 39شمارهٔ ۳۵۰: از هر جنسم چو شاه بگشادی راه 40شمارهٔ ۳۵۱: چندان داری ز حسن و خوبی مایه 41شمارهٔ ۳۵۲: هر چند که بر کوهم در شب ز اندوه 42شمارهٔ ۳۵۳: آمد بر من به چشمکان خواب زده 43شمارهٔ ۳۵۴: چون دولت تو جهان جوانست ای شاه 44شمارهٔ ۳۵۵: این خوشرویان که ایستادند همه 45شمارهٔ ۳۵۶: امروز منم چو ماری اندر سله ای 46شمارهٔ ۳۵۷: دانم که وفا ز دل برانداخته ای 47شمارهٔ ۳۵۸: ای ابر ز بحر تا هوایی شده ای 48شمارهٔ ۳۵۹: بر شعر مرا دلیست ای بار خدای 49شمارهٔ ۳۶۰: ای غم سختی تو ای دل از غم نرمی 50شمارهٔ ۳۶۱: روزی که چو باد پیش من برگذری 51شمارهٔ ۳۶۲: مفروق دو دیده ای و مقرون دلی 52شمارهٔ ۳۶۳: مرهم گفتم تو با دل ریش همی 53شمارهٔ ۳۶۴: دولت ز علاء دولت عالی رای 54شمارهٔ ۳۶۵: از شیرینی چون به سخن بنشینی 55شمارهٔ ۳۶۶: با هر تاری ساخته چون پود شوی 56شمارهٔ ۳۶۷: ای گل نه ز گل ز دل همی بر رویی 57شمارهٔ ۳۶۸: آخر نگذاردم فلک چون زاری 58شمارهٔ ۳۶۹: ای دولت هند را جمالی دادی 59شمارهٔ ۳۷۰: شوخی صنمی خوشی کشی خندانی 60شمارهٔ ۳۷۱: عشق آتشی افروخت که از بسیاری 61شمارهٔ ۳۷۲: ای بخت مرا سوخته خرمن کردی 62شمارهٔ ۳۷۳: در پیش گل وصال ما را بویی 63شمارهٔ ۳۷۴: گر چه کندت مساعدت روز بهی 64شمارهٔ ۳۷۵: فر ابدی و نعمت جاویدی 65شمارهٔ ۳۷۶: ای حورا زاده لعبت نوشادی 66شمارهٔ ۳۷۷: بنمودی مقنعی مهی ناگاهی 67شمارهٔ ۳۷۸: ای نای هوا بریدم از نای دمی 68شمارهٔ ۳۷۹: عشوه دهیم همی سرابی گویی 69شمارهٔ ۳۸۰: ای راوه اگر بهشت پیداست تویی 70شمارهٔ ۳۸۱: ای شاه عدو بندی و هم قلعه گشای 71شمارهٔ ۳۸۲: چون بلبل داریم برای رازی 72شمارهٔ ۳۸۳: امید به زندگانیم نیست بسی 73شمارهٔ ۳۸۴: مسعود چو دربند گرفتار شدی 74شمارهٔ ۳۸۵: نالنده تر از نایم در قلعه نای 75شمارهٔ ۳۸۶: ای شاه جهان ز ملک باقی شادی 76شمارهٔ ۳۸۷: بر شاهان جمله پادشاهی داری 77شمارهٔ ۳۸۸: آمد بر من خیال زیبا یاری 78شمارهٔ ۳۸۹: ای چرخ همه کار به پرگار زدی 79شمارهٔ ۳۹۰: از غنچه ناشکفته مستورتری 80شمارهٔ ۳۹۱: از بلبل بر سرو طربناک تری 81شمارهٔ ۳۹۲: ای قلعه نای مادر ملک تویی 82شمارهٔ ۳۹۳: ای تن تو به طبع بار بیمار کشی 83شمارهٔ ۳۹۴: چون موی شدم رنج هر بیدادی 84شمارهٔ ۳۹۵: ای تن چه تنی که تا شدی فرهنگی 85شمارهٔ ۳۹۶: چون دید که بر عزم سفر دارم رای 86شمارهٔ ۳۹۷: این چرخ بسی بدل کند نوها را

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ