به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمانرباعی هاشمارهٔ ۳۰۲: چشم و دهن آن صنم لاله رخان

1030عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چشم و دهن آن صنم لاله رخان

از پسته و بادام کشیده ست نشان

از بس تنگی که دارد این چشم و دهان

نه گریه در این گنجد نه خنده در آن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۰۱: چون دانش بود مهربان دایه من 2شمارهٔ ۳۰۲: چشم و دهن آن صنم لاله رخان 3شمارهٔ ۳۰۳: با کس غم تو بیش نخواهم گفتم 4شمارهٔ ۳۰۴: این دیبه دو روی به کلک دو زبان 5شمارهٔ ۳۰۵: تا نسبت کرد اخوت شعر به من 6شمارهٔ ۳۰۶: آنکو دارد چو سیم و شر لب و تن 7شمارهٔ ۳۰۷: از چشم من ار سرشک بتوان رفتن 8شمارهٔ ۳۰۸: از کفر کشد زریر شیبانی کین 9شمارهٔ ۳۰۹: ای برتر من کرده هزاران احسان 10شمارهٔ ۳۱۰: در خدمت طاهر علی بارم جان 11شمارهٔ ۳۱۱: ایزد که همی کرد مرکب تن و جان 12شمارهٔ ۳۱۲: ای پای برنجن من ای بند گران 13شمارهٔ ۳۱۳: چون قمری زار زار می نالم من 14شمارهٔ ۳۱۴: ای شاه به بیشه عزم ناگاهان کن 15شمارهٔ ۳۱۵: زنده به تو مانده ام من ای جان جها ...16شمارهٔ ۳۱۶: انده چه خورم چراست اندر خوردن 17شمارهٔ ۳۱۷: صد بار به نیکی هنرم کرد ضمان 18شمارهٔ ۳۱۸: گر خسته شوم ز تیر پیکار تو من 19شمارهٔ ۳۱۹: نه روزم هیزم است و نه شب روغن 20شمارهٔ ۳۲۰: ای روز مرا جز شب دیجور مدان 21شمارهٔ ۳۲۱: کس را چو بنفشه سر فرو نارم من 22شمارهٔ ۳۲۲: از چنگ قضا همی چو نتوان جستن 23شمارهٔ ۳۲۳: گردنده چو روز نوبهاری با من 24شمارهٔ ۳۲۴: ای چون گل نوشکفته بر طرف چمن 25شمارهٔ ۳۲۵: چرخم چو بخواست کشت بی هیچ گمان 26شمارهٔ ۳۲۶: امروز منم تفته دل و رفته روان 27شمارهٔ ۳۲۷: بگشای چو گل به وعده راست دهن 28شمارهٔ ۳۲۸: مشک از سر زلفین تو بویم پس ازین 29شمارهٔ ۳۲۹: زاری و دعا کن به سحرگاه ای تن 30شمارهٔ ۳۳۰: دیدی که غلام داشتم چندان من 31شمارهٔ ۳۳۱: روزم تیره ست از آن رخ مهوش تو 32شمارهٔ ۳۳۲: دل بست شود چو سرفرازد با تو 33شمارهٔ ۳۳۳: آنی که بری دست نیازد با تو 34شمارهٔ ۳۳۴: هر جان که بود برتر از آن باشی تو 35شمارهٔ ۳۳۵: نورست ای ماه حسن سرمایه تو 36شمارهٔ ۳۳۶: ای نای تو را نقل و می روشن کو 37شمارهٔ ۳۳۷: ای شاه بترس از آنکه پرسند از تو 38شمارهٔ ۳۳۸: سلطان ملک اقبال عنان داد به تو 39شمارهٔ ۳۳۹: صالح پس ازین طرب نباید بی تو 40شمارهٔ ۳۴۰: ای شمع شدم به عشق پروانه تو 41شمارهٔ ۳۴۱: ای نای ندیده ام دلی شاد از تو 42شمارهٔ ۳۴۲: مادر که مرا بزاد زاد از پی تو 43شمارهٔ ۳۴۳: هرگز نرسد به لطف در مهر چو تو 44شمارهٔ ۳۴۴: خوردم همه زهر عشق تو شکر کو 45شمارهٔ ۳۴۵: روی و بر من تا بشدم از بر تو 46شمارهٔ ۳۴۶: از کوفتن پای تو و گشتن تو 47شمارهٔ ۳۴۷: با من به میان رسول باید با تو 48شمارهٔ ۳۴۸: ای ملک به دولت تو دارا گشته 49شمارهٔ ۳۴۹: آنی که ز فالها همه فال تو به 50شمارهٔ ۳۵۰: از هر جنسم چو شاه بگشادی راه 51شمارهٔ ۳۵۱: چندان داری ز حسن و خوبی مایه 52شمارهٔ ۳۵۲: هر چند که بر کوهم در شب ز اندوه 53شمارهٔ ۳۵۳: آمد بر من به چشمکان خواب زده 54شمارهٔ ۳۵۴: چون دولت تو جهان جوانست ای شاه 55شمارهٔ ۳۵۵: این خوشرویان که ایستادند همه 56شمارهٔ ۳۵۶: امروز منم چو ماری اندر سله ای 57شمارهٔ ۳۵۷: دانم که وفا ز دل برانداخته ای 58شمارهٔ ۳۵۸: ای ابر ز بحر تا هوایی شده ای 59شمارهٔ ۳۵۹: بر شعر مرا دلیست ای بار خدای 60شمارهٔ ۳۶۰: ای غم سختی تو ای دل از غم نرمی 61شمارهٔ ۳۶۱: روزی که چو باد پیش من برگذری 62شمارهٔ ۳۶۲: مفروق دو دیده ای و مقرون دلی 63شمارهٔ ۳۶۳: مرهم گفتم تو با دل ریش همی 64شمارهٔ ۳۶۴: دولت ز علاء دولت عالی رای 65شمارهٔ ۳۶۵: از شیرینی چون به سخن بنشینی 66شمارهٔ ۳۶۶: با هر تاری ساخته چون پود شوی 67شمارهٔ ۳۶۷: ای گل نه ز گل ز دل همی بر رویی 68شمارهٔ ۳۶۸: آخر نگذاردم فلک چون زاری 69شمارهٔ ۳۶۹: ای دولت هند را جمالی دادی 70شمارهٔ ۳۷۰: شوخی صنمی خوشی کشی خندانی 71شمارهٔ ۳۷۱: عشق آتشی افروخت که از بسیاری 72شمارهٔ ۳۷۲: ای بخت مرا سوخته خرمن کردی 73شمارهٔ ۳۷۳: در پیش گل وصال ما را بویی 74شمارهٔ ۳۷۴: گر چه کندت مساعدت روز بهی 75شمارهٔ ۳۷۵: فر ابدی و نعمت جاویدی 76شمارهٔ ۳۷۶: ای حورا زاده لعبت نوشادی 77شمارهٔ ۳۷۷: بنمودی مقنعی مهی ناگاهی 78شمارهٔ ۳۷۸: ای نای هوا بریدم از نای دمی 79شمارهٔ ۳۷۹: عشوه دهیم همی سرابی گویی 80شمارهٔ ۳۸۰: ای راوه اگر بهشت پیداست تویی 81شمارهٔ ۳۸۱: ای شاه عدو بندی و هم قلعه گشای 82شمارهٔ ۳۸۲: چون بلبل داریم برای رازی 83شمارهٔ ۳۸۳: امید به زندگانیم نیست بسی 84شمارهٔ ۳۸۴: مسعود چو دربند گرفتار شدی 85شمارهٔ ۳۸۵: نالنده تر از نایم در قلعه نای 86شمارهٔ ۳۸۶: ای شاه جهان ز ملک باقی شادی 87شمارهٔ ۳۸۷: بر شاهان جمله پادشاهی داری 88شمارهٔ ۳۸۸: آمد بر من خیال زیبا یاری 89شمارهٔ ۳۸۹: ای چرخ همه کار به پرگار زدی 90شمارهٔ ۳۹۰: از غنچه ناشکفته مستورتری 91شمارهٔ ۳۹۱: از بلبل بر سرو طربناک تری 92شمارهٔ ۳۹۲: ای قلعه نای مادر ملک تویی 93شمارهٔ ۳۹۳: ای تن تو به طبع بار بیمار کشی 94شمارهٔ ۳۹۴: چون موی شدم رنج هر بیدادی 95شمارهٔ ۳۹۵: ای تن چه تنی که تا شدی فرهنگی 96شمارهٔ ۳۹۶: چون دید که بر عزم سفر دارم رای 97شمارهٔ ۳۹۷: این چرخ بسی بدل کند نوها را

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ