به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمانرباعی هاشمارهٔ ۳۱۱: ایزد که همی کرد مرکب تن و جان

770عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ایزد که همی کرد مرکب تن و جان

در هر عضوی مصلحتی کرد نهان

گر مفسدیی ندیده بودی به زبان

محبوس نکردیش به زندان دهان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۱۰: در خدمت طاهر علی بارم جان 2شمارهٔ ۳۱۱: ایزد که همی کرد مرکب تن و جان 3شمارهٔ ۳۱۲: ای پای برنجن من ای بند گران 4شمارهٔ ۳۱۳: چون قمری زار زار می نالم من 5شمارهٔ ۳۱۴: ای شاه به بیشه عزم ناگاهان کن 6شمارهٔ ۳۱۵: زنده به تو مانده ام من ای جان جها ...7شمارهٔ ۳۱۶: انده چه خورم چراست اندر خوردن 8شمارهٔ ۳۱۷: صد بار به نیکی هنرم کرد ضمان 9شمارهٔ ۳۱۸: گر خسته شوم ز تیر پیکار تو من 10شمارهٔ ۳۱۹: نه روزم هیزم است و نه شب روغن 11شمارهٔ ۳۲۰: ای روز مرا جز شب دیجور مدان 12شمارهٔ ۳۲۱: کس را چو بنفشه سر فرو نارم من 13شمارهٔ ۳۲۲: از چنگ قضا همی چو نتوان جستن 14شمارهٔ ۳۲۳: گردنده چو روز نوبهاری با من 15شمارهٔ ۳۲۴: ای چون گل نوشکفته بر طرف چمن 16شمارهٔ ۳۲۵: چرخم چو بخواست کشت بی هیچ گمان 17شمارهٔ ۳۲۶: امروز منم تفته دل و رفته روان 18شمارهٔ ۳۲۷: بگشای چو گل به وعده راست دهن 19شمارهٔ ۳۲۸: مشک از سر زلفین تو بویم پس ازین 20شمارهٔ ۳۲۹: زاری و دعا کن به سحرگاه ای تن 21شمارهٔ ۳۳۰: دیدی که غلام داشتم چندان من 22شمارهٔ ۳۳۱: روزم تیره ست از آن رخ مهوش تو 23شمارهٔ ۳۳۲: دل بست شود چو سرفرازد با تو 24شمارهٔ ۳۳۳: آنی که بری دست نیازد با تو 25شمارهٔ ۳۳۴: هر جان که بود برتر از آن باشی تو 26شمارهٔ ۳۳۵: نورست ای ماه حسن سرمایه تو 27شمارهٔ ۳۳۶: ای نای تو را نقل و می روشن کو 28شمارهٔ ۳۳۷: ای شاه بترس از آنکه پرسند از تو 29شمارهٔ ۳۳۸: سلطان ملک اقبال عنان داد به تو 30شمارهٔ ۳۳۹: صالح پس ازین طرب نباید بی تو 31شمارهٔ ۳۴۰: ای شمع شدم به عشق پروانه تو 32شمارهٔ ۳۴۱: ای نای ندیده ام دلی شاد از تو 33شمارهٔ ۳۴۲: مادر که مرا بزاد زاد از پی تو 34شمارهٔ ۳۴۳: هرگز نرسد به لطف در مهر چو تو 35شمارهٔ ۳۴۴: خوردم همه زهر عشق تو شکر کو 36شمارهٔ ۳۴۵: روی و بر من تا بشدم از بر تو 37شمارهٔ ۳۴۶: از کوفتن پای تو و گشتن تو 38شمارهٔ ۳۴۷: با من به میان رسول باید با تو 39شمارهٔ ۳۴۸: ای ملک به دولت تو دارا گشته 40شمارهٔ ۳۴۹: آنی که ز فالها همه فال تو به 41شمارهٔ ۳۵۰: از هر جنسم چو شاه بگشادی راه 42شمارهٔ ۳۵۱: چندان داری ز حسن و خوبی مایه 43شمارهٔ ۳۵۲: هر چند که بر کوهم در شب ز اندوه 44شمارهٔ ۳۵۳: آمد بر من به چشمکان خواب زده 45شمارهٔ ۳۵۴: چون دولت تو جهان جوانست ای شاه 46شمارهٔ ۳۵۵: این خوشرویان که ایستادند همه 47شمارهٔ ۳۵۶: امروز منم چو ماری اندر سله ای 48شمارهٔ ۳۵۷: دانم که وفا ز دل برانداخته ای 49شمارهٔ ۳۵۸: ای ابر ز بحر تا هوایی شده ای 50شمارهٔ ۳۵۹: بر شعر مرا دلیست ای بار خدای 51شمارهٔ ۳۶۰: ای غم سختی تو ای دل از غم نرمی 52شمارهٔ ۳۶۱: روزی که چو باد پیش من برگذری 53شمارهٔ ۳۶۲: مفروق دو دیده ای و مقرون دلی 54شمارهٔ ۳۶۳: مرهم گفتم تو با دل ریش همی 55شمارهٔ ۳۶۴: دولت ز علاء دولت عالی رای 56شمارهٔ ۳۶۵: از شیرینی چون به سخن بنشینی 57شمارهٔ ۳۶۶: با هر تاری ساخته چون پود شوی 58شمارهٔ ۳۶۷: ای گل نه ز گل ز دل همی بر رویی 59شمارهٔ ۳۶۸: آخر نگذاردم فلک چون زاری 60شمارهٔ ۳۶۹: ای دولت هند را جمالی دادی 61شمارهٔ ۳۷۰: شوخی صنمی خوشی کشی خندانی 62شمارهٔ ۳۷۱: عشق آتشی افروخت که از بسیاری 63شمارهٔ ۳۷۲: ای بخت مرا سوخته خرمن کردی 64شمارهٔ ۳۷۳: در پیش گل وصال ما را بویی 65شمارهٔ ۳۷۴: گر چه کندت مساعدت روز بهی 66شمارهٔ ۳۷۵: فر ابدی و نعمت جاویدی 67شمارهٔ ۳۷۶: ای حورا زاده لعبت نوشادی 68شمارهٔ ۳۷۷: بنمودی مقنعی مهی ناگاهی 69شمارهٔ ۳۷۸: ای نای هوا بریدم از نای دمی 70شمارهٔ ۳۷۹: عشوه دهیم همی سرابی گویی 71شمارهٔ ۳۸۰: ای راوه اگر بهشت پیداست تویی 72شمارهٔ ۳۸۱: ای شاه عدو بندی و هم قلعه گشای 73شمارهٔ ۳۸۲: چون بلبل داریم برای رازی 74شمارهٔ ۳۸۳: امید به زندگانیم نیست بسی 75شمارهٔ ۳۸۴: مسعود چو دربند گرفتار شدی 76شمارهٔ ۳۸۵: نالنده تر از نایم در قلعه نای 77شمارهٔ ۳۸۶: ای شاه جهان ز ملک باقی شادی 78شمارهٔ ۳۸۷: بر شاهان جمله پادشاهی داری 79شمارهٔ ۳۸۸: آمد بر من خیال زیبا یاری 80شمارهٔ ۳۸۹: ای چرخ همه کار به پرگار زدی 81شمارهٔ ۳۹۰: از غنچه ناشکفته مستورتری 82شمارهٔ ۳۹۱: از بلبل بر سرو طربناک تری 83شمارهٔ ۳۹۲: ای قلعه نای مادر ملک تویی 84شمارهٔ ۳۹۳: ای تن تو به طبع بار بیمار کشی 85شمارهٔ ۳۹۴: چون موی شدم رنج هر بیدادی 86شمارهٔ ۳۹۵: ای تن چه تنی که تا شدی فرهنگی 87شمارهٔ ۳۹۶: چون دید که بر عزم سفر دارم رای 88شمارهٔ ۳۹۷: این چرخ بسی بدل کند نوها را

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ