به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمانرباعی هاشمارهٔ ۲۳۴: همچون قلمم ز بیخ کندی به ستم

640عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

همچون قلمم ز بیخ کندی به ستم

کردیم نوان و لاغر و زرد و دژم

وانگاه فرو بردیم ای شهره صنم

در آب سیاه و گل تیره چو قلم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۳۳: سروی خواهم ز چرخ داری زندم 2شمارهٔ ۲۳۴: همچون قلمم ز بیخ کندی به ستم 3شمارهٔ ۲۳۵: چون پیش دل از هجر تو هنگامه نهم 4شمارهٔ ۲۳۶: ای سرو سپاه خسرو ای ماه حشم 5شمارهٔ ۲۳۷: ای کرده مرا به عشق گمراه تمام 6شمارهٔ ۲۳۸: جستم از توبه بی زبانی جستم 7شمارهٔ ۲۳۹: شب زار به جای بستر آتش ریزم 8شمارهٔ ۲۴۰: گفتم کایندل به داغ نام تو کنم 9شمارهٔ ۲۴۱: ای چرخ ز هر گزند رنج تو کشم 10شمارهٔ ۲۴۲: وصف لب رنگین تو از دل جویم 11شمارهٔ ۲۴۳: چون از گل روی تو بهاری رسدم 12شمارهٔ ۲۴۴: تا چنگ به مهر آن دلارام زدم 13شمارهٔ ۲۴۵: بر آتش اگر بی تو نخفتم خفتم 14شمارهٔ ۲۴۶: کوهی که بر او بلا ببارند منم 15شمارهٔ ۲۴۷: امروز ز هر دوست گزندی دارم 16شمارهٔ ۲۴۸: از عشق تو در چشم خرد میل زدم 17شمارهٔ ۲۴۹: بونصر من ار عاشق ایام توام 18شمارهٔ ۲۵۰: گفتم شکرت به خلق کیهان گویم 19شمارهٔ ۲۵۱: جز در غم عشق تو سفر می نکنم 20شمارهٔ ۲۵۲: من به الم ای صنم گرفتار نیم 21شمارهٔ ۲۵۳: گر تیز به روی خوب تو درنگرم 22شمارهٔ ۲۵۴: هر یک چندی به قلعه ای آرندم 23شمارهٔ ۲۵۵: صالح دل اگر به جای جامه بدرم 24شمارهٔ ۲۵۶: بر روی تو مهربان و دلسوز منم 25شمارهٔ ۲۵۷: گنجی که ز پیش آن بجستند منم 26شمارهٔ ۲۵۸: نه از همه خلق حق گزاری دارم 27شمارهٔ ۲۵۹: گر حور بود بدان که نازش نکشم 28شمارهٔ ۲۶۰: از آتش دل همیشه اندر تابم 29شمارهٔ ۲۶۱: ای دشمن و دوست مر تو را یک عالم 30شمارهٔ ۲۶۲: هرگه که به پیراهن تو درنگرم 31شمارهٔ ۲۶۳: دلخسته چشم ناوک انداز توام 32شمارهٔ ۲۶۴: در خواب گه از دل به شب آتش بیزم 33شمارهٔ ۲۶۵: شب ز انده تو همی نیاید خوابم 34شمارهٔ ۲۶۶: دانم که ز چرخ بخش بیرون نکنم 35شمارهٔ ۲۶۷: من دوش که از هجر تو در تاب شدم 36شمارهٔ ۲۶۸: از بند رحم ببند مهد افتادم 37شمارهٔ ۲۶۹: شه پندارد که ما خردمندانیم 38شمارهٔ ۲۷۰: در آرزوی بوی گل نوروزم 39شمارهٔ ۲۷۱: لرزان ز بلا چو برگ داند یارم 40شمارهٔ ۲۷۲: تا روز همه شب از هوس بیدارم 41شمارهٔ ۲۷۳: بر دیده خیال دوست بنگاشته ام 42شمارهٔ ۲۷۴: امروز در این حبس من آن ممتحنم 43شمارهٔ ۲۷۵: از دل بدم آتشی برانگیخته ام 44شمارهٔ ۲۷۶: عمری بدو کف دو رخ نگارا خستم 45شمارهٔ ۲۷۷: گفتی خبرت کنم کسی بفرستم 46شمارهٔ ۲۷۸: آن مرد که در سخن جهانیست منم 47شمارهٔ ۲۷۹: هر جای که آتش نبردیست منم 48شمارهٔ ۲۸۰: هر جا که ز فضل پیشگاهی است منم 49شمارهٔ ۲۸۱: با ناله همی چو ابر بهمن گریم 50شمارهٔ ۲۸۲: از بلبل نالنده تر و زارترم 51شمارهٔ ۲۸۳: روزان و شبان در آن غم و تیمارم 52شمارهٔ ۲۸۴: ای جان جهان تا خبرت یافته ام 53شمارهٔ ۲۸۵: از خود به تو من بتا گمانها دارم 54شمارهٔ ۲۸۶: سیراب گلابی تو بر آتش خارم 55شمارهٔ ۲۸۷: از هر چه بگفته اند پندی دارم 56شمارهٔ ۲۸۸: من بستر برف و بالش یخ دارم 57شمارهٔ ۲۸۹: در تاریکی ز بس که می بنشینم 58شمارهٔ ۲۹۰: آنم که اگر به خلد جایی سازم 59شمارهٔ ۲۹۱: هر گه که تو را به رهگذاری بینم 60شمارهٔ ۲۹۲: دیده همه شب ز خواب خوش بردوزم 61شمارهٔ ۲۹۳: با خود گفتم که من عیال تو شدم 62شمارهٔ ۲۹۴: آنکو گوید هست قضا تیشه من 63شمارهٔ ۲۹۵: تا خسته دل مرا بریده ست ز تن 64شمارهٔ ۲۹۶: در سمجی چون توانم آرامیدن 65شمارهٔ ۲۹۷: هر شب که تو را نبینم ای شاخ سمن 66شمارهٔ ۲۹۸: چون گل ز غمت دریده ام پیراهن 67شمارهٔ ۲۹۹: سر کردمت ای نگار چون تو سر من 68شمارهٔ ۳۰۰: چنگم به چهار شاخ زد پیراهن 69شمارهٔ ۳۰۱: چون دانش بود مهربان دایه من 70شمارهٔ ۳۰۲: چشم و دهن آن صنم لاله رخان 71شمارهٔ ۳۰۳: با کس غم تو بیش نخواهم گفتم 72شمارهٔ ۳۰۴: این دیبه دو روی به کلک دو زبان 73شمارهٔ ۳۰۵: تا نسبت کرد اخوت شعر به من 74شمارهٔ ۳۰۶: آنکو دارد چو سیم و شر لب و تن 75شمارهٔ ۳۰۷: از چشم من ار سرشک بتوان رفتن 76شمارهٔ ۳۰۸: از کفر کشد زریر شیبانی کین 77شمارهٔ ۳۰۹: ای برتر من کرده هزاران احسان 78شمارهٔ ۳۱۰: در خدمت طاهر علی بارم جان 79شمارهٔ ۳۱۱: ایزد که همی کرد مرکب تن و جان 80شمارهٔ ۳۱۲: ای پای برنجن من ای بند گران 81شمارهٔ ۳۱۳: چون قمری زار زار می نالم من 82شمارهٔ ۳۱۴: ای شاه به بیشه عزم ناگاهان کن 83شمارهٔ ۳۱۵: زنده به تو مانده ام من ای جان جها ...84شمارهٔ ۳۱۶: انده چه خورم چراست اندر خوردن 85شمارهٔ ۳۱۷: صد بار به نیکی هنرم کرد ضمان 86شمارهٔ ۳۱۸: گر خسته شوم ز تیر پیکار تو من 87شمارهٔ ۳۱۹: نه روزم هیزم است و نه شب روغن 88شمارهٔ ۳۲۰: ای روز مرا جز شب دیجور مدان 89شمارهٔ ۳۲۱: کس را چو بنفشه سر فرو نارم من 90شمارهٔ ۳۲۲: از چنگ قضا همی چو نتوان جستن 91شمارهٔ ۳۲۳: گردنده چو روز نوبهاری با من 92شمارهٔ ۳۲۴: ای چون گل نوشکفته بر طرف چمن 93شمارهٔ ۳۲۵: چرخم چو بخواست کشت بی هیچ گمان 94شمارهٔ ۳۲۶: امروز منم تفته دل و رفته روان 95شمارهٔ ۳۲۷: بگشای چو گل به وعده راست دهن 96شمارهٔ ۳۲۸: مشک از سر زلفین تو بویم پس ازین 97شمارهٔ ۳۲۹: زاری و دعا کن به سحرگاه ای تن 98شمارهٔ ۳۳۰: دیدی که غلام داشتم چندان من 99شمارهٔ ۳۳۱: روزم تیره ست از آن رخ مهوش تو 100شمارهٔ ۳۳۲: دل بست شود چو سرفرازد با تو 101شمارهٔ ۳۳۳: آنی که بری دست نیازد با تو 102شمارهٔ ۳۳۴: هر جان که بود برتر از آن باشی تو 103شمارهٔ ۳۳۵: نورست ای ماه حسن سرمایه تو 104شمارهٔ ۳۳۶: ای نای تو را نقل و می روشن کو 105شمارهٔ ۳۳۷: ای شاه بترس از آنکه پرسند از تو 106شمارهٔ ۳۳۸: سلطان ملک اقبال عنان داد به تو 107شمارهٔ ۳۳۹: صالح پس ازین طرب نباید بی تو 108شمارهٔ ۳۴۰: ای شمع شدم به عشق پروانه تو 109شمارهٔ ۳۴۱: ای نای ندیده ام دلی شاد از تو 110شمارهٔ ۳۴۲: مادر که مرا بزاد زاد از پی تو 111شمارهٔ ۳۴۳: هرگز نرسد به لطف در مهر چو تو 112شمارهٔ ۳۴۴: خوردم همه زهر عشق تو شکر کو 113شمارهٔ ۳۴۵: روی و بر من تا بشدم از بر تو 114شمارهٔ ۳۴۶: از کوفتن پای تو و گشتن تو 115شمارهٔ ۳۴۷: با من به میان رسول باید با تو 116شمارهٔ ۳۴۸: ای ملک به دولت تو دارا گشته 117شمارهٔ ۳۴۹: آنی که ز فالها همه فال تو به 118شمارهٔ ۳۵۰: از هر جنسم چو شاه بگشادی راه 119شمارهٔ ۳۵۱: چندان داری ز حسن و خوبی مایه 120شمارهٔ ۳۵۲: هر چند که بر کوهم در شب ز اندوه 121شمارهٔ ۳۵۳: آمد بر من به چشمکان خواب زده 122شمارهٔ ۳۵۴: چون دولت تو جهان جوانست ای شاه 123شمارهٔ ۳۵۵: این خوشرویان که ایستادند همه 124شمارهٔ ۳۵۶: امروز منم چو ماری اندر سله ای 125شمارهٔ ۳۵۷: دانم که وفا ز دل برانداخته ای 126شمارهٔ ۳۵۸: ای ابر ز بحر تا هوایی شده ای 127شمارهٔ ۳۵۹: بر شعر مرا دلیست ای بار خدای 128شمارهٔ ۳۶۰: ای غم سختی تو ای دل از غم نرمی 129شمارهٔ ۳۶۱: روزی که چو باد پیش من برگذری 130شمارهٔ ۳۶۲: مفروق دو دیده ای و مقرون دلی 131شمارهٔ ۳۶۳: مرهم گفتم تو با دل ریش همی 132شمارهٔ ۳۶۴: دولت ز علاء دولت عالی رای 133شمارهٔ ۳۶۵: از شیرینی چون به سخن بنشینی 134شمارهٔ ۳۶۶: با هر تاری ساخته چون پود شوی 135شمارهٔ ۳۶۷: ای گل نه ز گل ز دل همی بر رویی 136شمارهٔ ۳۶۸: آخر نگذاردم فلک چون زاری 137شمارهٔ ۳۶۹: ای دولت هند را جمالی دادی 138شمارهٔ ۳۷۰: شوخی صنمی خوشی کشی خندانی 139شمارهٔ ۳۷۱: عشق آتشی افروخت که از بسیاری 140شمارهٔ ۳۷۲: ای بخت مرا سوخته خرمن کردی 141شمارهٔ ۳۷۳: در پیش گل وصال ما را بویی 142شمارهٔ ۳۷۴: گر چه کندت مساعدت روز بهی 143شمارهٔ ۳۷۵: فر ابدی و نعمت جاویدی 144شمارهٔ ۳۷۶: ای حورا زاده لعبت نوشادی 145شمارهٔ ۳۷۷: بنمودی مقنعی مهی ناگاهی 146شمارهٔ ۳۷۸: ای نای هوا بریدم از نای دمی 147شمارهٔ ۳۷۹: عشوه دهیم همی سرابی گویی 148شمارهٔ ۳۸۰: ای راوه اگر بهشت پیداست تویی 149شمارهٔ ۳۸۱: ای شاه عدو بندی و هم قلعه گشای 150شمارهٔ ۳۸۲: چون بلبل داریم برای رازی 151شمارهٔ ۳۸۳: امید به زندگانیم نیست بسی 152شمارهٔ ۳۸۴: مسعود چو دربند گرفتار شدی 153شمارهٔ ۳۸۵: نالنده تر از نایم در قلعه نای 154شمارهٔ ۳۸۶: ای شاه جهان ز ملک باقی شادی 155شمارهٔ ۳۸۷: بر شاهان جمله پادشاهی داری 156شمارهٔ ۳۸۸: آمد بر من خیال زیبا یاری 157شمارهٔ ۳۸۹: ای چرخ همه کار به پرگار زدی 158شمارهٔ ۳۹۰: از غنچه ناشکفته مستورتری 159شمارهٔ ۳۹۱: از بلبل بر سرو طربناک تری 160شمارهٔ ۳۹۲: ای قلعه نای مادر ملک تویی 161شمارهٔ ۳۹۳: ای تن تو به طبع بار بیمار کشی 162شمارهٔ ۳۹۴: چون موی شدم رنج هر بیدادی 163شمارهٔ ۳۹۵: ای تن چه تنی که تا شدی فرهنگی 164شمارهٔ ۳۹۶: چون دید که بر عزم سفر دارم رای 165شمارهٔ ۳۹۷: این چرخ بسی بدل کند نوها را

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ