به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمانرباعی هاشمارهٔ ۲۶۴: در خواب گه از دل به شب آتش بیزم

1110عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

در خواب گه از دل به شب آتش بیزم

چون خاکستر هر روز ز آتش خیزم

هر گه که کند عشق تو آتش تیزم

چون شمع ز درد بر سر آتش ریزم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۶۳: دلخسته چشم ناوک انداز توام 2شمارهٔ ۲۶۴: در خواب گه از دل به شب آتش بیزم 3شمارهٔ ۲۶۵: شب ز انده تو همی نیاید خوابم 4شمارهٔ ۲۶۶: دانم که ز چرخ بخش بیرون نکنم 5شمارهٔ ۲۶۷: من دوش که از هجر تو در تاب شدم 6شمارهٔ ۲۶۸: از بند رحم ببند مهد افتادم 7شمارهٔ ۲۶۹: شه پندارد که ما خردمندانیم 8شمارهٔ ۲۷۰: در آرزوی بوی گل نوروزم 9شمارهٔ ۲۷۱: لرزان ز بلا چو برگ داند یارم 10شمارهٔ ۲۷۲: تا روز همه شب از هوس بیدارم 11شمارهٔ ۲۷۳: بر دیده خیال دوست بنگاشته ام 12شمارهٔ ۲۷۴: امروز در این حبس من آن ممتحنم 13شمارهٔ ۲۷۵: از دل بدم آتشی برانگیخته ام 14شمارهٔ ۲۷۶: عمری بدو کف دو رخ نگارا خستم 15شمارهٔ ۲۷۷: گفتی خبرت کنم کسی بفرستم 16شمارهٔ ۲۷۸: آن مرد که در سخن جهانیست منم 17شمارهٔ ۲۷۹: هر جای که آتش نبردیست منم 18شمارهٔ ۲۸۰: هر جا که ز فضل پیشگاهی است منم 19شمارهٔ ۲۸۱: با ناله همی چو ابر بهمن گریم 20شمارهٔ ۲۸۲: از بلبل نالنده تر و زارترم 21شمارهٔ ۲۸۳: روزان و شبان در آن غم و تیمارم 22شمارهٔ ۲۸۴: ای جان جهان تا خبرت یافته ام 23شمارهٔ ۲۸۵: از خود به تو من بتا گمانها دارم 24شمارهٔ ۲۸۶: سیراب گلابی تو بر آتش خارم 25شمارهٔ ۲۸۷: از هر چه بگفته اند پندی دارم 26شمارهٔ ۲۸۸: من بستر برف و بالش یخ دارم 27شمارهٔ ۲۸۹: در تاریکی ز بس که می بنشینم 28شمارهٔ ۲۹۰: آنم که اگر به خلد جایی سازم 29شمارهٔ ۲۹۱: هر گه که تو را به رهگذاری بینم 30شمارهٔ ۲۹۲: دیده همه شب ز خواب خوش بردوزم 31شمارهٔ ۲۹۳: با خود گفتم که من عیال تو شدم 32شمارهٔ ۲۹۴: آنکو گوید هست قضا تیشه من 33شمارهٔ ۲۹۵: تا خسته دل مرا بریده ست ز تن 34شمارهٔ ۲۹۶: در سمجی چون توانم آرامیدن 35شمارهٔ ۲۹۷: هر شب که تو را نبینم ای شاخ سمن 36شمارهٔ ۲۹۸: چون گل ز غمت دریده ام پیراهن 37شمارهٔ ۲۹۹: سر کردمت ای نگار چون تو سر من 38شمارهٔ ۳۰۰: چنگم به چهار شاخ زد پیراهن 39شمارهٔ ۳۰۱: چون دانش بود مهربان دایه من 40شمارهٔ ۳۰۲: چشم و دهن آن صنم لاله رخان 41شمارهٔ ۳۰۳: با کس غم تو بیش نخواهم گفتم 42شمارهٔ ۳۰۴: این دیبه دو روی به کلک دو زبان 43شمارهٔ ۳۰۵: تا نسبت کرد اخوت شعر به من 44شمارهٔ ۳۰۶: آنکو دارد چو سیم و شر لب و تن 45شمارهٔ ۳۰۷: از چشم من ار سرشک بتوان رفتن 46شمارهٔ ۳۰۸: از کفر کشد زریر شیبانی کین 47شمارهٔ ۳۰۹: ای برتر من کرده هزاران احسان 48شمارهٔ ۳۱۰: در خدمت طاهر علی بارم جان 49شمارهٔ ۳۱۱: ایزد که همی کرد مرکب تن و جان 50شمارهٔ ۳۱۲: ای پای برنجن من ای بند گران 51شمارهٔ ۳۱۳: چون قمری زار زار می نالم من 52شمارهٔ ۳۱۴: ای شاه به بیشه عزم ناگاهان کن 53شمارهٔ ۳۱۵: زنده به تو مانده ام من ای جان جها ...54شمارهٔ ۳۱۶: انده چه خورم چراست اندر خوردن 55شمارهٔ ۳۱۷: صد بار به نیکی هنرم کرد ضمان 56شمارهٔ ۳۱۸: گر خسته شوم ز تیر پیکار تو من 57شمارهٔ ۳۱۹: نه روزم هیزم است و نه شب روغن 58شمارهٔ ۳۲۰: ای روز مرا جز شب دیجور مدان 59شمارهٔ ۳۲۱: کس را چو بنفشه سر فرو نارم من 60شمارهٔ ۳۲۲: از چنگ قضا همی چو نتوان جستن 61شمارهٔ ۳۲۳: گردنده چو روز نوبهاری با من 62شمارهٔ ۳۲۴: ای چون گل نوشکفته بر طرف چمن 63شمارهٔ ۳۲۵: چرخم چو بخواست کشت بی هیچ گمان 64شمارهٔ ۳۲۶: امروز منم تفته دل و رفته روان 65شمارهٔ ۳۲۷: بگشای چو گل به وعده راست دهن 66شمارهٔ ۳۲۸: مشک از سر زلفین تو بویم پس ازین 67شمارهٔ ۳۲۹: زاری و دعا کن به سحرگاه ای تن 68شمارهٔ ۳۳۰: دیدی که غلام داشتم چندان من 69شمارهٔ ۳۳۱: روزم تیره ست از آن رخ مهوش تو 70شمارهٔ ۳۳۲: دل بست شود چو سرفرازد با تو 71شمارهٔ ۳۳۳: آنی که بری دست نیازد با تو 72شمارهٔ ۳۳۴: هر جان که بود برتر از آن باشی تو 73شمارهٔ ۳۳۵: نورست ای ماه حسن سرمایه تو 74شمارهٔ ۳۳۶: ای نای تو را نقل و می روشن کو 75شمارهٔ ۳۳۷: ای شاه بترس از آنکه پرسند از تو 76شمارهٔ ۳۳۸: سلطان ملک اقبال عنان داد به تو 77شمارهٔ ۳۳۹: صالح پس ازین طرب نباید بی تو 78شمارهٔ ۳۴۰: ای شمع شدم به عشق پروانه تو 79شمارهٔ ۳۴۱: ای نای ندیده ام دلی شاد از تو 80شمارهٔ ۳۴۲: مادر که مرا بزاد زاد از پی تو 81شمارهٔ ۳۴۳: هرگز نرسد به لطف در مهر چو تو 82شمارهٔ ۳۴۴: خوردم همه زهر عشق تو شکر کو 83شمارهٔ ۳۴۵: روی و بر من تا بشدم از بر تو 84شمارهٔ ۳۴۶: از کوفتن پای تو و گشتن تو 85شمارهٔ ۳۴۷: با من به میان رسول باید با تو 86شمارهٔ ۳۴۸: ای ملک به دولت تو دارا گشته 87شمارهٔ ۳۴۹: آنی که ز فالها همه فال تو به 88شمارهٔ ۳۵۰: از هر جنسم چو شاه بگشادی راه 89شمارهٔ ۳۵۱: چندان داری ز حسن و خوبی مایه 90شمارهٔ ۳۵۲: هر چند که بر کوهم در شب ز اندوه 91شمارهٔ ۳۵۳: آمد بر من به چشمکان خواب زده 92شمارهٔ ۳۵۴: چون دولت تو جهان جوانست ای شاه 93شمارهٔ ۳۵۵: این خوشرویان که ایستادند همه 94شمارهٔ ۳۵۶: امروز منم چو ماری اندر سله ای 95شمارهٔ ۳۵۷: دانم که وفا ز دل برانداخته ای 96شمارهٔ ۳۵۸: ای ابر ز بحر تا هوایی شده ای 97شمارهٔ ۳۵۹: بر شعر مرا دلیست ای بار خدای 98شمارهٔ ۳۶۰: ای غم سختی تو ای دل از غم نرمی 99شمارهٔ ۳۶۱: روزی که چو باد پیش من برگذری 100شمارهٔ ۳۶۲: مفروق دو دیده ای و مقرون دلی 101شمارهٔ ۳۶۳: مرهم گفتم تو با دل ریش همی 102شمارهٔ ۳۶۴: دولت ز علاء دولت عالی رای 103شمارهٔ ۳۶۵: از شیرینی چون به سخن بنشینی 104شمارهٔ ۳۶۶: با هر تاری ساخته چون پود شوی 105شمارهٔ ۳۶۷: ای گل نه ز گل ز دل همی بر رویی 106شمارهٔ ۳۶۸: آخر نگذاردم فلک چون زاری 107شمارهٔ ۳۶۹: ای دولت هند را جمالی دادی 108شمارهٔ ۳۷۰: شوخی صنمی خوشی کشی خندانی 109شمارهٔ ۳۷۱: عشق آتشی افروخت که از بسیاری 110شمارهٔ ۳۷۲: ای بخت مرا سوخته خرمن کردی 111شمارهٔ ۳۷۳: در پیش گل وصال ما را بویی 112شمارهٔ ۳۷۴: گر چه کندت مساعدت روز بهی 113شمارهٔ ۳۷۵: فر ابدی و نعمت جاویدی 114شمارهٔ ۳۷۶: ای حورا زاده لعبت نوشادی 115شمارهٔ ۳۷۷: بنمودی مقنعی مهی ناگاهی 116شمارهٔ ۳۷۸: ای نای هوا بریدم از نای دمی 117شمارهٔ ۳۷۹: عشوه دهیم همی سرابی گویی 118شمارهٔ ۳۸۰: ای راوه اگر بهشت پیداست تویی 119شمارهٔ ۳۸۱: ای شاه عدو بندی و هم قلعه گشای 120شمارهٔ ۳۸۲: چون بلبل داریم برای رازی 121شمارهٔ ۳۸۳: امید به زندگانیم نیست بسی 122شمارهٔ ۳۸۴: مسعود چو دربند گرفتار شدی 123شمارهٔ ۳۸۵: نالنده تر از نایم در قلعه نای 124شمارهٔ ۳۸۶: ای شاه جهان ز ملک باقی شادی 125شمارهٔ ۳۸۷: بر شاهان جمله پادشاهی داری 126شمارهٔ ۳۸۸: آمد بر من خیال زیبا یاری 127شمارهٔ ۳۸۹: ای چرخ همه کار به پرگار زدی 128شمارهٔ ۳۹۰: از غنچه ناشکفته مستورتری 129شمارهٔ ۳۹۱: از بلبل بر سرو طربناک تری 130شمارهٔ ۳۹۲: ای قلعه نای مادر ملک تویی 131شمارهٔ ۳۹۳: ای تن تو به طبع بار بیمار کشی 132شمارهٔ ۳۹۴: چون موی شدم رنج هر بیدادی 133شمارهٔ ۳۹۵: ای تن چه تنی که تا شدی فرهنگی 134شمارهٔ ۳۹۶: چون دید که بر عزم سفر دارم رای 135شمارهٔ ۳۹۷: این چرخ بسی بدل کند نوها را

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ