به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمانرباعی هاشمارهٔ ۲۷۲: تا روز همه شب از هوس بیدارم

990عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

تا روز همه شب از هوس بیدارم

تا شب همه روز در غم و تیمارم

یارب تو نکو کن که تبه شد کارم

دانم که کنی اگر چه بد کردارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۷۱: لرزان ز بلا چو برگ داند یارم 2شمارهٔ ۲۷۲: تا روز همه شب از هوس بیدارم 3شمارهٔ ۲۷۳: بر دیده خیال دوست بنگاشته ام 4شمارهٔ ۲۷۴: امروز در این حبس من آن ممتحنم 5شمارهٔ ۲۷۵: از دل بدم آتشی برانگیخته ام 6شمارهٔ ۲۷۶: عمری بدو کف دو رخ نگارا خستم 7شمارهٔ ۲۷۷: گفتی خبرت کنم کسی بفرستم 8شمارهٔ ۲۷۸: آن مرد که در سخن جهانیست منم 9شمارهٔ ۲۷۹: هر جای که آتش نبردیست منم 10شمارهٔ ۲۸۰: هر جا که ز فضل پیشگاهی است منم 11شمارهٔ ۲۸۱: با ناله همی چو ابر بهمن گریم 12شمارهٔ ۲۸۲: از بلبل نالنده تر و زارترم 13شمارهٔ ۲۸۳: روزان و شبان در آن غم و تیمارم 14شمارهٔ ۲۸۴: ای جان جهان تا خبرت یافته ام 15شمارهٔ ۲۸۵: از خود به تو من بتا گمانها دارم 16شمارهٔ ۲۸۶: سیراب گلابی تو بر آتش خارم 17شمارهٔ ۲۸۷: از هر چه بگفته اند پندی دارم 18شمارهٔ ۲۸۸: من بستر برف و بالش یخ دارم 19شمارهٔ ۲۸۹: در تاریکی ز بس که می بنشینم 20شمارهٔ ۲۹۰: آنم که اگر به خلد جایی سازم 21شمارهٔ ۲۹۱: هر گه که تو را به رهگذاری بینم 22شمارهٔ ۲۹۲: دیده همه شب ز خواب خوش بردوزم 23شمارهٔ ۲۹۳: با خود گفتم که من عیال تو شدم 24شمارهٔ ۲۹۴: آنکو گوید هست قضا تیشه من 25شمارهٔ ۲۹۵: تا خسته دل مرا بریده ست ز تن 26شمارهٔ ۲۹۶: در سمجی چون توانم آرامیدن 27شمارهٔ ۲۹۷: هر شب که تو را نبینم ای شاخ سمن 28شمارهٔ ۲۹۸: چون گل ز غمت دریده ام پیراهن 29شمارهٔ ۲۹۹: سر کردمت ای نگار چون تو سر من 30شمارهٔ ۳۰۰: چنگم به چهار شاخ زد پیراهن 31شمارهٔ ۳۰۱: چون دانش بود مهربان دایه من 32شمارهٔ ۳۰۲: چشم و دهن آن صنم لاله رخان 33شمارهٔ ۳۰۳: با کس غم تو بیش نخواهم گفتم 34شمارهٔ ۳۰۴: این دیبه دو روی به کلک دو زبان 35شمارهٔ ۳۰۵: تا نسبت کرد اخوت شعر به من 36شمارهٔ ۳۰۶: آنکو دارد چو سیم و شر لب و تن 37شمارهٔ ۳۰۷: از چشم من ار سرشک بتوان رفتن 38شمارهٔ ۳۰۸: از کفر کشد زریر شیبانی کین 39شمارهٔ ۳۰۹: ای برتر من کرده هزاران احسان 40شمارهٔ ۳۱۰: در خدمت طاهر علی بارم جان 41شمارهٔ ۳۱۱: ایزد که همی کرد مرکب تن و جان 42شمارهٔ ۳۱۲: ای پای برنجن من ای بند گران 43شمارهٔ ۳۱۳: چون قمری زار زار می نالم من 44شمارهٔ ۳۱۴: ای شاه به بیشه عزم ناگاهان کن 45شمارهٔ ۳۱۵: زنده به تو مانده ام من ای جان جها ...46شمارهٔ ۳۱۶: انده چه خورم چراست اندر خوردن 47شمارهٔ ۳۱۷: صد بار به نیکی هنرم کرد ضمان 48شمارهٔ ۳۱۸: گر خسته شوم ز تیر پیکار تو من 49شمارهٔ ۳۱۹: نه روزم هیزم است و نه شب روغن 50شمارهٔ ۳۲۰: ای روز مرا جز شب دیجور مدان 51شمارهٔ ۳۲۱: کس را چو بنفشه سر فرو نارم من 52شمارهٔ ۳۲۲: از چنگ قضا همی چو نتوان جستن 53شمارهٔ ۳۲۳: گردنده چو روز نوبهاری با من 54شمارهٔ ۳۲۴: ای چون گل نوشکفته بر طرف چمن 55شمارهٔ ۳۲۵: چرخم چو بخواست کشت بی هیچ گمان 56شمارهٔ ۳۲۶: امروز منم تفته دل و رفته روان 57شمارهٔ ۳۲۷: بگشای چو گل به وعده راست دهن 58شمارهٔ ۳۲۸: مشک از سر زلفین تو بویم پس ازین 59شمارهٔ ۳۲۹: زاری و دعا کن به سحرگاه ای تن 60شمارهٔ ۳۳۰: دیدی که غلام داشتم چندان من 61شمارهٔ ۳۳۱: روزم تیره ست از آن رخ مهوش تو 62شمارهٔ ۳۳۲: دل بست شود چو سرفرازد با تو 63شمارهٔ ۳۳۳: آنی که بری دست نیازد با تو 64شمارهٔ ۳۳۴: هر جان که بود برتر از آن باشی تو 65شمارهٔ ۳۳۵: نورست ای ماه حسن سرمایه تو 66شمارهٔ ۳۳۶: ای نای تو را نقل و می روشن کو 67شمارهٔ ۳۳۷: ای شاه بترس از آنکه پرسند از تو 68شمارهٔ ۳۳۸: سلطان ملک اقبال عنان داد به تو 69شمارهٔ ۳۳۹: صالح پس ازین طرب نباید بی تو 70شمارهٔ ۳۴۰: ای شمع شدم به عشق پروانه تو 71شمارهٔ ۳۴۱: ای نای ندیده ام دلی شاد از تو 72شمارهٔ ۳۴۲: مادر که مرا بزاد زاد از پی تو 73شمارهٔ ۳۴۳: هرگز نرسد به لطف در مهر چو تو 74شمارهٔ ۳۴۴: خوردم همه زهر عشق تو شکر کو 75شمارهٔ ۳۴۵: روی و بر من تا بشدم از بر تو 76شمارهٔ ۳۴۶: از کوفتن پای تو و گشتن تو 77شمارهٔ ۳۴۷: با من به میان رسول باید با تو 78شمارهٔ ۳۴۸: ای ملک به دولت تو دارا گشته 79شمارهٔ ۳۴۹: آنی که ز فالها همه فال تو به 80شمارهٔ ۳۵۰: از هر جنسم چو شاه بگشادی راه 81شمارهٔ ۳۵۱: چندان داری ز حسن و خوبی مایه 82شمارهٔ ۳۵۲: هر چند که بر کوهم در شب ز اندوه 83شمارهٔ ۳۵۳: آمد بر من به چشمکان خواب زده 84شمارهٔ ۳۵۴: چون دولت تو جهان جوانست ای شاه 85شمارهٔ ۳۵۵: این خوشرویان که ایستادند همه 86شمارهٔ ۳۵۶: امروز منم چو ماری اندر سله ای 87شمارهٔ ۳۵۷: دانم که وفا ز دل برانداخته ای 88شمارهٔ ۳۵۸: ای ابر ز بحر تا هوایی شده ای 89شمارهٔ ۳۵۹: بر شعر مرا دلیست ای بار خدای 90شمارهٔ ۳۶۰: ای غم سختی تو ای دل از غم نرمی 91شمارهٔ ۳۶۱: روزی که چو باد پیش من برگذری 92شمارهٔ ۳۶۲: مفروق دو دیده ای و مقرون دلی 93شمارهٔ ۳۶۳: مرهم گفتم تو با دل ریش همی 94شمارهٔ ۳۶۴: دولت ز علاء دولت عالی رای 95شمارهٔ ۳۶۵: از شیرینی چون به سخن بنشینی 96شمارهٔ ۳۶۶: با هر تاری ساخته چون پود شوی 97شمارهٔ ۳۶۷: ای گل نه ز گل ز دل همی بر رویی 98شمارهٔ ۳۶۸: آخر نگذاردم فلک چون زاری 99شمارهٔ ۳۶۹: ای دولت هند را جمالی دادی 100شمارهٔ ۳۷۰: شوخی صنمی خوشی کشی خندانی 101شمارهٔ ۳۷۱: عشق آتشی افروخت که از بسیاری 102شمارهٔ ۳۷۲: ای بخت مرا سوخته خرمن کردی 103شمارهٔ ۳۷۳: در پیش گل وصال ما را بویی 104شمارهٔ ۳۷۴: گر چه کندت مساعدت روز بهی 105شمارهٔ ۳۷۵: فر ابدی و نعمت جاویدی 106شمارهٔ ۳۷۶: ای حورا زاده لعبت نوشادی 107شمارهٔ ۳۷۷: بنمودی مقنعی مهی ناگاهی 108شمارهٔ ۳۷۸: ای نای هوا بریدم از نای دمی 109شمارهٔ ۳۷۹: عشوه دهیم همی سرابی گویی 110شمارهٔ ۳۸۰: ای راوه اگر بهشت پیداست تویی 111شمارهٔ ۳۸۱: ای شاه عدو بندی و هم قلعه گشای 112شمارهٔ ۳۸۲: چون بلبل داریم برای رازی 113شمارهٔ ۳۸۳: امید به زندگانیم نیست بسی 114شمارهٔ ۳۸۴: مسعود چو دربند گرفتار شدی 115شمارهٔ ۳۸۵: نالنده تر از نایم در قلعه نای 116شمارهٔ ۳۸۶: ای شاه جهان ز ملک باقی شادی 117شمارهٔ ۳۸۷: بر شاهان جمله پادشاهی داری 118شمارهٔ ۳۸۸: آمد بر من خیال زیبا یاری 119شمارهٔ ۳۸۹: ای چرخ همه کار به پرگار زدی 120شمارهٔ ۳۹۰: از غنچه ناشکفته مستورتری 121شمارهٔ ۳۹۱: از بلبل بر سرو طربناک تری 122شمارهٔ ۳۹۲: ای قلعه نای مادر ملک تویی 123شمارهٔ ۳۹۳: ای تن تو به طبع بار بیمار کشی 124شمارهٔ ۳۹۴: چون موی شدم رنج هر بیدادی 125شمارهٔ ۳۹۵: ای تن چه تنی که تا شدی فرهنگی 126شمارهٔ ۳۹۶: چون دید که بر عزم سفر دارم رای 127شمارهٔ ۳۹۷: این چرخ بسی بدل کند نوها را

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ