به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمانرباعی هاشمارهٔ ۲۱۸: من در عدم از جود تو موجود شدم

950عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

من در عدم از جود تو موجود شدم

در دولت تو بر سر مقصود شدم

مسعود نبودم از تو مسعود شدم

در حبس چنان شدم که محسود شدم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۱۷: هر چند که این بند ز پای افکندم 2شمارهٔ ۲۱۸: من در عدم از جود تو موجود شدم 3شمارهٔ ۲۱۹: ای طبع بده ور ندهی بستانم 4شمارهٔ ۲۲۰: ای غمزه تو کشفته بنیاد دلم 5شمارهٔ ۲۲۱: ای طبع چو آتش از تو بس خوشنودم 6شمارهٔ ۲۲۲: گر من برم از مردم بد سازم برم 7شمارهٔ ۲۲۳: جان و دل و دین به وصلت ای مهر صنم 8شمارهٔ ۲۲۴: ای زرین نام لعبت سیم اندام 9شمارهٔ ۲۲۵: تن کوبم و سرپیچم و بر روی زنم 10شمارهٔ ۲۲۶: جان هر ساعت ز کار زاری دهدم 11شمارهٔ ۲۲۷: من دوش که از هجر تو در تاب شدم 12شمارهٔ ۲۲۸: تا کی غم یار و درد فرزند کشم 13شمارهٔ ۲۲۹: هر روز همی فلک به تیری زندم 14شمارهٔ ۲۳۰: گفتم که تو بی وفایی ای نامردم 15شمارهٔ ۲۳۱: ای فاخته دل چو من به رویت نگرم 16شمارهٔ ۲۳۲: بر بسته شد از بستن ماتم دستم 17شمارهٔ ۲۳۳: سروی خواهم ز چرخ داری زندم 18شمارهٔ ۲۳۴: همچون قلمم ز بیخ کندی به ستم 19شمارهٔ ۲۳۵: چون پیش دل از هجر تو هنگامه نهم 20شمارهٔ ۲۳۶: ای سرو سپاه خسرو ای ماه حشم 21شمارهٔ ۲۳۷: ای کرده مرا به عشق گمراه تمام 22شمارهٔ ۲۳۸: جستم از توبه بی زبانی جستم 23شمارهٔ ۲۳۹: شب زار به جای بستر آتش ریزم 24شمارهٔ ۲۴۰: گفتم کایندل به داغ نام تو کنم 25شمارهٔ ۲۴۱: ای چرخ ز هر گزند رنج تو کشم 26شمارهٔ ۲۴۲: وصف لب رنگین تو از دل جویم 27شمارهٔ ۲۴۳: چون از گل روی تو بهاری رسدم 28شمارهٔ ۲۴۴: تا چنگ به مهر آن دلارام زدم 29شمارهٔ ۲۴۵: بر آتش اگر بی تو نخفتم خفتم 30شمارهٔ ۲۴۶: کوهی که بر او بلا ببارند منم 31شمارهٔ ۲۴۷: امروز ز هر دوست گزندی دارم 32شمارهٔ ۲۴۸: از عشق تو در چشم خرد میل زدم 33شمارهٔ ۲۴۹: بونصر من ار عاشق ایام توام 34شمارهٔ ۲۵۰: گفتم شکرت به خلق کیهان گویم 35شمارهٔ ۲۵۱: جز در غم عشق تو سفر می نکنم 36شمارهٔ ۲۵۲: من به الم ای صنم گرفتار نیم 37شمارهٔ ۲۵۳: گر تیز به روی خوب تو درنگرم 38شمارهٔ ۲۵۴: هر یک چندی به قلعه ای آرندم 39شمارهٔ ۲۵۵: صالح دل اگر به جای جامه بدرم 40شمارهٔ ۲۵۶: بر روی تو مهربان و دلسوز منم 41شمارهٔ ۲۵۷: گنجی که ز پیش آن بجستند منم 42شمارهٔ ۲۵۸: نه از همه خلق حق گزاری دارم 43شمارهٔ ۲۵۹: گر حور بود بدان که نازش نکشم 44شمارهٔ ۲۶۰: از آتش دل همیشه اندر تابم 45شمارهٔ ۲۶۱: ای دشمن و دوست مر تو را یک عالم 46شمارهٔ ۲۶۲: هرگه که به پیراهن تو درنگرم 47شمارهٔ ۲۶۳: دلخسته چشم ناوک انداز توام 48شمارهٔ ۲۶۴: در خواب گه از دل به شب آتش بیزم 49شمارهٔ ۲۶۵: شب ز انده تو همی نیاید خوابم 50شمارهٔ ۲۶۶: دانم که ز چرخ بخش بیرون نکنم 51شمارهٔ ۲۶۷: من دوش که از هجر تو در تاب شدم 52شمارهٔ ۲۶۸: از بند رحم ببند مهد افتادم 53شمارهٔ ۲۶۹: شه پندارد که ما خردمندانیم 54شمارهٔ ۲۷۰: در آرزوی بوی گل نوروزم 55شمارهٔ ۲۷۱: لرزان ز بلا چو برگ داند یارم 56شمارهٔ ۲۷۲: تا روز همه شب از هوس بیدارم 57شمارهٔ ۲۷۳: بر دیده خیال دوست بنگاشته ام 58شمارهٔ ۲۷۴: امروز در این حبس من آن ممتحنم 59شمارهٔ ۲۷۵: از دل بدم آتشی برانگیخته ام 60شمارهٔ ۲۷۶: عمری بدو کف دو رخ نگارا خستم 61شمارهٔ ۲۷۷: گفتی خبرت کنم کسی بفرستم 62شمارهٔ ۲۷۸: آن مرد که در سخن جهانیست منم 63شمارهٔ ۲۷۹: هر جای که آتش نبردیست منم 64شمارهٔ ۲۸۰: هر جا که ز فضل پیشگاهی است منم 65شمارهٔ ۲۸۱: با ناله همی چو ابر بهمن گریم 66شمارهٔ ۲۸۲: از بلبل نالنده تر و زارترم 67شمارهٔ ۲۸۳: روزان و شبان در آن غم و تیمارم 68شمارهٔ ۲۸۴: ای جان جهان تا خبرت یافته ام 69شمارهٔ ۲۸۵: از خود به تو من بتا گمانها دارم 70شمارهٔ ۲۸۶: سیراب گلابی تو بر آتش خارم 71شمارهٔ ۲۸۷: از هر چه بگفته اند پندی دارم 72شمارهٔ ۲۸۸: من بستر برف و بالش یخ دارم 73شمارهٔ ۲۸۹: در تاریکی ز بس که می بنشینم 74شمارهٔ ۲۹۰: آنم که اگر به خلد جایی سازم 75شمارهٔ ۲۹۱: هر گه که تو را به رهگذاری بینم 76شمارهٔ ۲۹۲: دیده همه شب ز خواب خوش بردوزم 77شمارهٔ ۲۹۳: با خود گفتم که من عیال تو شدم 78شمارهٔ ۲۹۴: آنکو گوید هست قضا تیشه من 79شمارهٔ ۲۹۵: تا خسته دل مرا بریده ست ز تن 80شمارهٔ ۲۹۶: در سمجی چون توانم آرامیدن 81شمارهٔ ۲۹۷: هر شب که تو را نبینم ای شاخ سمن 82شمارهٔ ۲۹۸: چون گل ز غمت دریده ام پیراهن 83شمارهٔ ۲۹۹: سر کردمت ای نگار چون تو سر من 84شمارهٔ ۳۰۰: چنگم به چهار شاخ زد پیراهن 85شمارهٔ ۳۰۱: چون دانش بود مهربان دایه من 86شمارهٔ ۳۰۲: چشم و دهن آن صنم لاله رخان 87شمارهٔ ۳۰۳: با کس غم تو بیش نخواهم گفتم 88شمارهٔ ۳۰۴: این دیبه دو روی به کلک دو زبان 89شمارهٔ ۳۰۵: تا نسبت کرد اخوت شعر به من 90شمارهٔ ۳۰۶: آنکو دارد چو سیم و شر لب و تن 91شمارهٔ ۳۰۷: از چشم من ار سرشک بتوان رفتن 92شمارهٔ ۳۰۸: از کفر کشد زریر شیبانی کین 93شمارهٔ ۳۰۹: ای برتر من کرده هزاران احسان 94شمارهٔ ۳۱۰: در خدمت طاهر علی بارم جان 95شمارهٔ ۳۱۱: ایزد که همی کرد مرکب تن و جان 96شمارهٔ ۳۱۲: ای پای برنجن من ای بند گران 97شمارهٔ ۳۱۳: چون قمری زار زار می نالم من 98شمارهٔ ۳۱۴: ای شاه به بیشه عزم ناگاهان کن 99شمارهٔ ۳۱۵: زنده به تو مانده ام من ای جان جها ...100شمارهٔ ۳۱۶: انده چه خورم چراست اندر خوردن 101شمارهٔ ۳۱۷: صد بار به نیکی هنرم کرد ضمان 102شمارهٔ ۳۱۸: گر خسته شوم ز تیر پیکار تو من 103شمارهٔ ۳۱۹: نه روزم هیزم است و نه شب روغن 104شمارهٔ ۳۲۰: ای روز مرا جز شب دیجور مدان 105شمارهٔ ۳۲۱: کس را چو بنفشه سر فرو نارم من 106شمارهٔ ۳۲۲: از چنگ قضا همی چو نتوان جستن 107شمارهٔ ۳۲۳: گردنده چو روز نوبهاری با من 108شمارهٔ ۳۲۴: ای چون گل نوشکفته بر طرف چمن 109شمارهٔ ۳۲۵: چرخم چو بخواست کشت بی هیچ گمان 110شمارهٔ ۳۲۶: امروز منم تفته دل و رفته روان 111شمارهٔ ۳۲۷: بگشای چو گل به وعده راست دهن 112شمارهٔ ۳۲۸: مشک از سر زلفین تو بویم پس ازین 113شمارهٔ ۳۲۹: زاری و دعا کن به سحرگاه ای تن 114شمارهٔ ۳۳۰: دیدی که غلام داشتم چندان من 115شمارهٔ ۳۳۱: روزم تیره ست از آن رخ مهوش تو 116شمارهٔ ۳۳۲: دل بست شود چو سرفرازد با تو 117شمارهٔ ۳۳۳: آنی که بری دست نیازد با تو 118شمارهٔ ۳۳۴: هر جان که بود برتر از آن باشی تو 119شمارهٔ ۳۳۵: نورست ای ماه حسن سرمایه تو 120شمارهٔ ۳۳۶: ای نای تو را نقل و می روشن کو 121شمارهٔ ۳۳۷: ای شاه بترس از آنکه پرسند از تو 122شمارهٔ ۳۳۸: سلطان ملک اقبال عنان داد به تو 123شمارهٔ ۳۳۹: صالح پس ازین طرب نباید بی تو 124شمارهٔ ۳۴۰: ای شمع شدم به عشق پروانه تو 125شمارهٔ ۳۴۱: ای نای ندیده ام دلی شاد از تو 126شمارهٔ ۳۴۲: مادر که مرا بزاد زاد از پی تو 127شمارهٔ ۳۴۳: هرگز نرسد به لطف در مهر چو تو 128شمارهٔ ۳۴۴: خوردم همه زهر عشق تو شکر کو 129شمارهٔ ۳۴۵: روی و بر من تا بشدم از بر تو 130شمارهٔ ۳۴۶: از کوفتن پای تو و گشتن تو 131شمارهٔ ۳۴۷: با من به میان رسول باید با تو 132شمارهٔ ۳۴۸: ای ملک به دولت تو دارا گشته 133شمارهٔ ۳۴۹: آنی که ز فالها همه فال تو به 134شمارهٔ ۳۵۰: از هر جنسم چو شاه بگشادی راه 135شمارهٔ ۳۵۱: چندان داری ز حسن و خوبی مایه 136شمارهٔ ۳۵۲: هر چند که بر کوهم در شب ز اندوه 137شمارهٔ ۳۵۳: آمد بر من به چشمکان خواب زده 138شمارهٔ ۳۵۴: چون دولت تو جهان جوانست ای شاه 139شمارهٔ ۳۵۵: این خوشرویان که ایستادند همه 140شمارهٔ ۳۵۶: امروز منم چو ماری اندر سله ای 141شمارهٔ ۳۵۷: دانم که وفا ز دل برانداخته ای 142شمارهٔ ۳۵۸: ای ابر ز بحر تا هوایی شده ای 143شمارهٔ ۳۵۹: بر شعر مرا دلیست ای بار خدای 144شمارهٔ ۳۶۰: ای غم سختی تو ای دل از غم نرمی 145شمارهٔ ۳۶۱: روزی که چو باد پیش من برگذری 146شمارهٔ ۳۶۲: مفروق دو دیده ای و مقرون دلی 147شمارهٔ ۳۶۳: مرهم گفتم تو با دل ریش همی 148شمارهٔ ۳۶۴: دولت ز علاء دولت عالی رای 149شمارهٔ ۳۶۵: از شیرینی چون به سخن بنشینی 150شمارهٔ ۳۶۶: با هر تاری ساخته چون پود شوی 151شمارهٔ ۳۶۷: ای گل نه ز گل ز دل همی بر رویی 152شمارهٔ ۳۶۸: آخر نگذاردم فلک چون زاری 153شمارهٔ ۳۶۹: ای دولت هند را جمالی دادی 154شمارهٔ ۳۷۰: شوخی صنمی خوشی کشی خندانی 155شمارهٔ ۳۷۱: عشق آتشی افروخت که از بسیاری 156شمارهٔ ۳۷۲: ای بخت مرا سوخته خرمن کردی 157شمارهٔ ۳۷۳: در پیش گل وصال ما را بویی 158شمارهٔ ۳۷۴: گر چه کندت مساعدت روز بهی 159شمارهٔ ۳۷۵: فر ابدی و نعمت جاویدی 160شمارهٔ ۳۷۶: ای حورا زاده لعبت نوشادی 161شمارهٔ ۳۷۷: بنمودی مقنعی مهی ناگاهی 162شمارهٔ ۳۷۸: ای نای هوا بریدم از نای دمی 163شمارهٔ ۳۷۹: عشوه دهیم همی سرابی گویی 164شمارهٔ ۳۸۰: ای راوه اگر بهشت پیداست تویی 165شمارهٔ ۳۸۱: ای شاه عدو بندی و هم قلعه گشای 166شمارهٔ ۳۸۲: چون بلبل داریم برای رازی 167شمارهٔ ۳۸۳: امید به زندگانیم نیست بسی 168شمارهٔ ۳۸۴: مسعود چو دربند گرفتار شدی 169شمارهٔ ۳۸۵: نالنده تر از نایم در قلعه نای 170شمارهٔ ۳۸۶: ای شاه جهان ز ملک باقی شادی 171شمارهٔ ۳۸۷: بر شاهان جمله پادشاهی داری 172شمارهٔ ۳۸۸: آمد بر من خیال زیبا یاری 173شمارهٔ ۳۸۹: ای چرخ همه کار به پرگار زدی 174شمارهٔ ۳۹۰: از غنچه ناشکفته مستورتری 175شمارهٔ ۳۹۱: از بلبل بر سرو طربناک تری 176شمارهٔ ۳۹۲: ای قلعه نای مادر ملک تویی 177شمارهٔ ۳۹۳: ای تن تو به طبع بار بیمار کشی 178شمارهٔ ۳۹۴: چون موی شدم رنج هر بیدادی 179شمارهٔ ۳۹۵: ای تن چه تنی که تا شدی فرهنگی 180شمارهٔ ۳۹۶: چون دید که بر عزم سفر دارم رای 181شمارهٔ ۳۹۷: این چرخ بسی بدل کند نوها را

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ