به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمانرباعی هاشمارهٔ ۲۲۳: جان و دل و دین به وصلت ای مهر صنم

990عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

جان و دل و دین به وصلت ای مهر صنم

عهدی بسته ست و اینت عهدی محکم

هجرت چو به صافی کشد اندر عالم

دانی چه زنند این دو سه هم مشت به هم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۲۲: گر من برم از مردم بد سازم برم 2شمارهٔ ۲۲۳: جان و دل و دین به وصلت ای مهر صنم 3شمارهٔ ۲۲۴: ای زرین نام لعبت سیم اندام 4شمارهٔ ۲۲۵: تن کوبم و سرپیچم و بر روی زنم 5شمارهٔ ۲۲۶: جان هر ساعت ز کار زاری دهدم 6شمارهٔ ۲۲۷: من دوش که از هجر تو در تاب شدم 7شمارهٔ ۲۲۸: تا کی غم یار و درد فرزند کشم 8شمارهٔ ۲۲۹: هر روز همی فلک به تیری زندم 9شمارهٔ ۲۳۰: گفتم که تو بی وفایی ای نامردم 10شمارهٔ ۲۳۱: ای فاخته دل چو من به رویت نگرم 11شمارهٔ ۲۳۲: بر بسته شد از بستن ماتم دستم 12شمارهٔ ۲۳۳: سروی خواهم ز چرخ داری زندم 13شمارهٔ ۲۳۴: همچون قلمم ز بیخ کندی به ستم 14شمارهٔ ۲۳۵: چون پیش دل از هجر تو هنگامه نهم 15شمارهٔ ۲۳۶: ای سرو سپاه خسرو ای ماه حشم 16شمارهٔ ۲۳۷: ای کرده مرا به عشق گمراه تمام 17شمارهٔ ۲۳۸: جستم از توبه بی زبانی جستم 18شمارهٔ ۲۳۹: شب زار به جای بستر آتش ریزم 19شمارهٔ ۲۴۰: گفتم کایندل به داغ نام تو کنم 20شمارهٔ ۲۴۱: ای چرخ ز هر گزند رنج تو کشم 21شمارهٔ ۲۴۲: وصف لب رنگین تو از دل جویم 22شمارهٔ ۲۴۳: چون از گل روی تو بهاری رسدم 23شمارهٔ ۲۴۴: تا چنگ به مهر آن دلارام زدم 24شمارهٔ ۲۴۵: بر آتش اگر بی تو نخفتم خفتم 25شمارهٔ ۲۴۶: کوهی که بر او بلا ببارند منم 26شمارهٔ ۲۴۷: امروز ز هر دوست گزندی دارم 27شمارهٔ ۲۴۸: از عشق تو در چشم خرد میل زدم 28شمارهٔ ۲۴۹: بونصر من ار عاشق ایام توام 29شمارهٔ ۲۵۰: گفتم شکرت به خلق کیهان گویم 30شمارهٔ ۲۵۱: جز در غم عشق تو سفر می نکنم 31شمارهٔ ۲۵۲: من به الم ای صنم گرفتار نیم 32شمارهٔ ۲۵۳: گر تیز به روی خوب تو درنگرم 33شمارهٔ ۲۵۴: هر یک چندی به قلعه ای آرندم 34شمارهٔ ۲۵۵: صالح دل اگر به جای جامه بدرم 35شمارهٔ ۲۵۶: بر روی تو مهربان و دلسوز منم 36شمارهٔ ۲۵۷: گنجی که ز پیش آن بجستند منم 37شمارهٔ ۲۵۸: نه از همه خلق حق گزاری دارم 38شمارهٔ ۲۵۹: گر حور بود بدان که نازش نکشم 39شمارهٔ ۲۶۰: از آتش دل همیشه اندر تابم 40شمارهٔ ۲۶۱: ای دشمن و دوست مر تو را یک عالم 41شمارهٔ ۲۶۲: هرگه که به پیراهن تو درنگرم 42شمارهٔ ۲۶۳: دلخسته چشم ناوک انداز توام 43شمارهٔ ۲۶۴: در خواب گه از دل به شب آتش بیزم 44شمارهٔ ۲۶۵: شب ز انده تو همی نیاید خوابم 45شمارهٔ ۲۶۶: دانم که ز چرخ بخش بیرون نکنم 46شمارهٔ ۲۶۷: من دوش که از هجر تو در تاب شدم 47شمارهٔ ۲۶۸: از بند رحم ببند مهد افتادم 48شمارهٔ ۲۶۹: شه پندارد که ما خردمندانیم 49شمارهٔ ۲۷۰: در آرزوی بوی گل نوروزم 50شمارهٔ ۲۷۱: لرزان ز بلا چو برگ داند یارم 51شمارهٔ ۲۷۲: تا روز همه شب از هوس بیدارم 52شمارهٔ ۲۷۳: بر دیده خیال دوست بنگاشته ام 53شمارهٔ ۲۷۴: امروز در این حبس من آن ممتحنم 54شمارهٔ ۲۷۵: از دل بدم آتشی برانگیخته ام 55شمارهٔ ۲۷۶: عمری بدو کف دو رخ نگارا خستم 56شمارهٔ ۲۷۷: گفتی خبرت کنم کسی بفرستم 57شمارهٔ ۲۷۸: آن مرد که در سخن جهانیست منم 58شمارهٔ ۲۷۹: هر جای که آتش نبردیست منم 59شمارهٔ ۲۸۰: هر جا که ز فضل پیشگاهی است منم 60شمارهٔ ۲۸۱: با ناله همی چو ابر بهمن گریم 61شمارهٔ ۲۸۲: از بلبل نالنده تر و زارترم 62شمارهٔ ۲۸۳: روزان و شبان در آن غم و تیمارم 63شمارهٔ ۲۸۴: ای جان جهان تا خبرت یافته ام 64شمارهٔ ۲۸۵: از خود به تو من بتا گمانها دارم 65شمارهٔ ۲۸۶: سیراب گلابی تو بر آتش خارم 66شمارهٔ ۲۸۷: از هر چه بگفته اند پندی دارم 67شمارهٔ ۲۸۸: من بستر برف و بالش یخ دارم 68شمارهٔ ۲۸۹: در تاریکی ز بس که می بنشینم 69شمارهٔ ۲۹۰: آنم که اگر به خلد جایی سازم 70شمارهٔ ۲۹۱: هر گه که تو را به رهگذاری بینم 71شمارهٔ ۲۹۲: دیده همه شب ز خواب خوش بردوزم 72شمارهٔ ۲۹۳: با خود گفتم که من عیال تو شدم 73شمارهٔ ۲۹۴: آنکو گوید هست قضا تیشه من 74شمارهٔ ۲۹۵: تا خسته دل مرا بریده ست ز تن 75شمارهٔ ۲۹۶: در سمجی چون توانم آرامیدن 76شمارهٔ ۲۹۷: هر شب که تو را نبینم ای شاخ سمن 77شمارهٔ ۲۹۸: چون گل ز غمت دریده ام پیراهن 78شمارهٔ ۲۹۹: سر کردمت ای نگار چون تو سر من 79شمارهٔ ۳۰۰: چنگم به چهار شاخ زد پیراهن 80شمارهٔ ۳۰۱: چون دانش بود مهربان دایه من 81شمارهٔ ۳۰۲: چشم و دهن آن صنم لاله رخان 82شمارهٔ ۳۰۳: با کس غم تو بیش نخواهم گفتم 83شمارهٔ ۳۰۴: این دیبه دو روی به کلک دو زبان 84شمارهٔ ۳۰۵: تا نسبت کرد اخوت شعر به من 85شمارهٔ ۳۰۶: آنکو دارد چو سیم و شر لب و تن 86شمارهٔ ۳۰۷: از چشم من ار سرشک بتوان رفتن 87شمارهٔ ۳۰۸: از کفر کشد زریر شیبانی کین 88شمارهٔ ۳۰۹: ای برتر من کرده هزاران احسان 89شمارهٔ ۳۱۰: در خدمت طاهر علی بارم جان 90شمارهٔ ۳۱۱: ایزد که همی کرد مرکب تن و جان 91شمارهٔ ۳۱۲: ای پای برنجن من ای بند گران 92شمارهٔ ۳۱۳: چون قمری زار زار می نالم من 93شمارهٔ ۳۱۴: ای شاه به بیشه عزم ناگاهان کن 94شمارهٔ ۳۱۵: زنده به تو مانده ام من ای جان جها ...95شمارهٔ ۳۱۶: انده چه خورم چراست اندر خوردن 96شمارهٔ ۳۱۷: صد بار به نیکی هنرم کرد ضمان 97شمارهٔ ۳۱۸: گر خسته شوم ز تیر پیکار تو من 98شمارهٔ ۳۱۹: نه روزم هیزم است و نه شب روغن 99شمارهٔ ۳۲۰: ای روز مرا جز شب دیجور مدان 100شمارهٔ ۳۲۱: کس را چو بنفشه سر فرو نارم من 101شمارهٔ ۳۲۲: از چنگ قضا همی چو نتوان جستن 102شمارهٔ ۳۲۳: گردنده چو روز نوبهاری با من 103شمارهٔ ۳۲۴: ای چون گل نوشکفته بر طرف چمن 104شمارهٔ ۳۲۵: چرخم چو بخواست کشت بی هیچ گمان 105شمارهٔ ۳۲۶: امروز منم تفته دل و رفته روان 106شمارهٔ ۳۲۷: بگشای چو گل به وعده راست دهن 107شمارهٔ ۳۲۸: مشک از سر زلفین تو بویم پس ازین 108شمارهٔ ۳۲۹: زاری و دعا کن به سحرگاه ای تن 109شمارهٔ ۳۳۰: دیدی که غلام داشتم چندان من 110شمارهٔ ۳۳۱: روزم تیره ست از آن رخ مهوش تو 111شمارهٔ ۳۳۲: دل بست شود چو سرفرازد با تو 112شمارهٔ ۳۳۳: آنی که بری دست نیازد با تو 113شمارهٔ ۳۳۴: هر جان که بود برتر از آن باشی تو 114شمارهٔ ۳۳۵: نورست ای ماه حسن سرمایه تو 115شمارهٔ ۳۳۶: ای نای تو را نقل و می روشن کو 116شمارهٔ ۳۳۷: ای شاه بترس از آنکه پرسند از تو 117شمارهٔ ۳۳۸: سلطان ملک اقبال عنان داد به تو 118شمارهٔ ۳۳۹: صالح پس ازین طرب نباید بی تو 119شمارهٔ ۳۴۰: ای شمع شدم به عشق پروانه تو 120شمارهٔ ۳۴۱: ای نای ندیده ام دلی شاد از تو 121شمارهٔ ۳۴۲: مادر که مرا بزاد زاد از پی تو 122شمارهٔ ۳۴۳: هرگز نرسد به لطف در مهر چو تو 123شمارهٔ ۳۴۴: خوردم همه زهر عشق تو شکر کو 124شمارهٔ ۳۴۵: روی و بر من تا بشدم از بر تو 125شمارهٔ ۳۴۶: از کوفتن پای تو و گشتن تو 126شمارهٔ ۳۴۷: با من به میان رسول باید با تو 127شمارهٔ ۳۴۸: ای ملک به دولت تو دارا گشته 128شمارهٔ ۳۴۹: آنی که ز فالها همه فال تو به 129شمارهٔ ۳۵۰: از هر جنسم چو شاه بگشادی راه 130شمارهٔ ۳۵۱: چندان داری ز حسن و خوبی مایه 131شمارهٔ ۳۵۲: هر چند که بر کوهم در شب ز اندوه 132شمارهٔ ۳۵۳: آمد بر من به چشمکان خواب زده 133شمارهٔ ۳۵۴: چون دولت تو جهان جوانست ای شاه 134شمارهٔ ۳۵۵: این خوشرویان که ایستادند همه 135شمارهٔ ۳۵۶: امروز منم چو ماری اندر سله ای 136شمارهٔ ۳۵۷: دانم که وفا ز دل برانداخته ای 137شمارهٔ ۳۵۸: ای ابر ز بحر تا هوایی شده ای 138شمارهٔ ۳۵۹: بر شعر مرا دلیست ای بار خدای 139شمارهٔ ۳۶۰: ای غم سختی تو ای دل از غم نرمی 140شمارهٔ ۳۶۱: روزی که چو باد پیش من برگذری 141شمارهٔ ۳۶۲: مفروق دو دیده ای و مقرون دلی 142شمارهٔ ۳۶۳: مرهم گفتم تو با دل ریش همی 143شمارهٔ ۳۶۴: دولت ز علاء دولت عالی رای 144شمارهٔ ۳۶۵: از شیرینی چون به سخن بنشینی 145شمارهٔ ۳۶۶: با هر تاری ساخته چون پود شوی 146شمارهٔ ۳۶۷: ای گل نه ز گل ز دل همی بر رویی 147شمارهٔ ۳۶۸: آخر نگذاردم فلک چون زاری 148شمارهٔ ۳۶۹: ای دولت هند را جمالی دادی 149شمارهٔ ۳۷۰: شوخی صنمی خوشی کشی خندانی 150شمارهٔ ۳۷۱: عشق آتشی افروخت که از بسیاری 151شمارهٔ ۳۷۲: ای بخت مرا سوخته خرمن کردی 152شمارهٔ ۳۷۳: در پیش گل وصال ما را بویی 153شمارهٔ ۳۷۴: گر چه کندت مساعدت روز بهی 154شمارهٔ ۳۷۵: فر ابدی و نعمت جاویدی 155شمارهٔ ۳۷۶: ای حورا زاده لعبت نوشادی 156شمارهٔ ۳۷۷: بنمودی مقنعی مهی ناگاهی 157شمارهٔ ۳۷۸: ای نای هوا بریدم از نای دمی 158شمارهٔ ۳۷۹: عشوه دهیم همی سرابی گویی 159شمارهٔ ۳۸۰: ای راوه اگر بهشت پیداست تویی 160شمارهٔ ۳۸۱: ای شاه عدو بندی و هم قلعه گشای 161شمارهٔ ۳۸۲: چون بلبل داریم برای رازی 162شمارهٔ ۳۸۳: امید به زندگانیم نیست بسی 163شمارهٔ ۳۸۴: مسعود چو دربند گرفتار شدی 164شمارهٔ ۳۸۵: نالنده تر از نایم در قلعه نای 165شمارهٔ ۳۸۶: ای شاه جهان ز ملک باقی شادی 166شمارهٔ ۳۸۷: بر شاهان جمله پادشاهی داری 167شمارهٔ ۳۸۸: آمد بر من خیال زیبا یاری 168شمارهٔ ۳۸۹: ای چرخ همه کار به پرگار زدی 169شمارهٔ ۳۹۰: از غنچه ناشکفته مستورتری 170شمارهٔ ۳۹۱: از بلبل بر سرو طربناک تری 171شمارهٔ ۳۹۲: ای قلعه نای مادر ملک تویی 172شمارهٔ ۳۹۳: ای تن تو به طبع بار بیمار کشی 173شمارهٔ ۳۹۴: چون موی شدم رنج هر بیدادی 174شمارهٔ ۳۹۵: ای تن چه تنی که تا شدی فرهنگی 175شمارهٔ ۳۹۶: چون دید که بر عزم سفر دارم رای 176شمارهٔ ۳۹۷: این چرخ بسی بدل کند نوها را

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ