به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمانرباعی هاشمارهٔ ۱۷۵: اندیشه مکن به کارها در بسیار

710عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

اندیشه مکن به کارها در بسیار

کاندیشه بسیار بپیچاند کار

کاری که به رویت آید آسان بگزار

ور نتوانی به کاردانان بسپار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۷۴: تا دیده ام آن روی چو خورشید انور 2شمارهٔ ۱۷۵: اندیشه مکن به کارها در بسیار 3شمارهٔ ۱۷۶: ای مهر تو چون چهار طبع اندر خور 4شمارهٔ ۱۷۷: اندک اثر آبله بر دو رخ یار 5شمارهٔ ۱۷۸: در زندان تا کرد مرا گردون پیر 6شمارهٔ ۱۷۹: سلطان ملک ای عزیز فرزند پدر 7شمارهٔ ۱۸۰: چون پیرهنت گرفته ام تنگ به بر 8شمارهٔ ۱۸۱: از سنگم یا ز چیستم جان پدر 9شمارهٔ ۱۸۲: بر مرگ تو چون نمویم ای جان پدر 10شمارهٔ ۱۸۳: می گویمت ای سعادت ای نیک پسر 11شمارهٔ ۱۸۴: در غور فلک تعبیه ای ساخت چو ابر 12شمارهٔ ۱۸۵: گویی که هوا به زیر گردست امروز 13شمارهٔ ۱۸۶: عشقت کشتم که غم درودم شب و روز 14شمارهٔ ۱۸۷: ای فقر بخاست روز بازار تو خیز 15شمارهٔ ۱۸۸: ای شاه علاء دولت ملک افروز 16شمارهٔ ۱۸۹: چرخ از دم کون برنمی گردد باز 17شمارهٔ ۱۹۰: خورشید رخا وصل تو جویم همه روز 18شمارهٔ ۱۹۱: ای سود و زیان عمر فرسوده بترس 19شمارهٔ ۱۹۲: ای یار چو صبر هیچ یاری مشناس 20شمارهٔ ۱۹۳: از بخشش دست من ز سیم و زر پرس 21شمارهٔ ۱۹۴: مسعود که بود سعد سلمان پدرش 22شمارهٔ ۱۹۵: مسعود که بود سعد سلمان پدرش 23شمارهٔ ۱۹۶: تا از من می جهی چو دود از آتش 24شمارهٔ ۱۹۷: معشوقه دلم به آتش انباشت چو شمع 25شمارهٔ ۱۹۸: آتش به سرم همی فرو ریزد عشق 26شمارهٔ ۱۹۹: ای چرخ مدور خسیس بی باک 27شمارهٔ ۲۰۰: گردون نکشد کمال مسعود ملک 28شمارهٔ ۲۰۱: من همت باز دارم و کبر پلنگ 29شمارهٔ ۲۰۲: من چون دل لاله ام تو چون رنگ به ر ...30شمارهٔ ۲۰۳: ای بدر شده من از غمان تو هلال 31شمارهٔ ۲۰۴: ای کلک ملک وصف تو گویم همه سال 32شمارهٔ ۲۰۵: عیبم که ز من زمانی ای مشکین خال 33شمارهٔ ۲۰۶: دل می ندهد که از تو بردارم دل 34شمارهٔ ۲۰۷: آن دل که نخواستت چه نامست آن دل 35شمارهٔ ۲۰۸: سرما چون شد ز دست صحرا شد گل 36شمارهٔ ۲۰۹: رویت بر من چنان که گل بر بلبل 37شمارهٔ ۲۱۰: نامد به کف آن زلف سمن مال به مال 38شمارهٔ ۲۱۱: بنگر که ز شاخ می چه گوید صلصل 39شمارهٔ ۲۱۲: چون روی بتان گشت به باغ اندر گل 40شمارهٔ ۲۱۳: خامش نشود همی ز غلغل بلبل 41شمارهٔ ۲۱۴: من ادهمم از خون دل ابرش گردم 42شمارهٔ ۲۱۵: در دولت شاه چون قوی شد رایم 43شمارهٔ ۲۱۶: غمهای تو از راندن خونها کارم 44شمارهٔ ۲۱۷: هر چند که این بند ز پای افکندم 45شمارهٔ ۲۱۸: من در عدم از جود تو موجود شدم 46شمارهٔ ۲۱۹: ای طبع بده ور ندهی بستانم 47شمارهٔ ۲۲۰: ای غمزه تو کشفته بنیاد دلم 48شمارهٔ ۲۲۱: ای طبع چو آتش از تو بس خوشنودم 49شمارهٔ ۲۲۲: گر من برم از مردم بد سازم برم 50شمارهٔ ۲۲۳: جان و دل و دین به وصلت ای مهر صنم 51شمارهٔ ۲۲۴: ای زرین نام لعبت سیم اندام 52شمارهٔ ۲۲۵: تن کوبم و سرپیچم و بر روی زنم 53شمارهٔ ۲۲۶: جان هر ساعت ز کار زاری دهدم 54شمارهٔ ۲۲۷: من دوش که از هجر تو در تاب شدم 55شمارهٔ ۲۲۸: تا کی غم یار و درد فرزند کشم 56شمارهٔ ۲۲۹: هر روز همی فلک به تیری زندم 57شمارهٔ ۲۳۰: گفتم که تو بی وفایی ای نامردم 58شمارهٔ ۲۳۱: ای فاخته دل چو من به رویت نگرم 59شمارهٔ ۲۳۲: بر بسته شد از بستن ماتم دستم 60شمارهٔ ۲۳۳: سروی خواهم ز چرخ داری زندم 61شمارهٔ ۲۳۴: همچون قلمم ز بیخ کندی به ستم 62شمارهٔ ۲۳۵: چون پیش دل از هجر تو هنگامه نهم 63شمارهٔ ۲۳۶: ای سرو سپاه خسرو ای ماه حشم 64شمارهٔ ۲۳۷: ای کرده مرا به عشق گمراه تمام 65شمارهٔ ۲۳۸: جستم از توبه بی زبانی جستم 66شمارهٔ ۲۳۹: شب زار به جای بستر آتش ریزم 67شمارهٔ ۲۴۰: گفتم کایندل به داغ نام تو کنم 68شمارهٔ ۲۴۱: ای چرخ ز هر گزند رنج تو کشم 69شمارهٔ ۲۴۲: وصف لب رنگین تو از دل جویم 70شمارهٔ ۲۴۳: چون از گل روی تو بهاری رسدم 71شمارهٔ ۲۴۴: تا چنگ به مهر آن دلارام زدم 72شمارهٔ ۲۴۵: بر آتش اگر بی تو نخفتم خفتم 73شمارهٔ ۲۴۶: کوهی که بر او بلا ببارند منم 74شمارهٔ ۲۴۷: امروز ز هر دوست گزندی دارم 75شمارهٔ ۲۴۸: از عشق تو در چشم خرد میل زدم 76شمارهٔ ۲۴۹: بونصر من ار عاشق ایام توام 77شمارهٔ ۲۵۰: گفتم شکرت به خلق کیهان گویم 78شمارهٔ ۲۵۱: جز در غم عشق تو سفر می نکنم 79شمارهٔ ۲۵۲: من به الم ای صنم گرفتار نیم 80شمارهٔ ۲۵۳: گر تیز به روی خوب تو درنگرم 81شمارهٔ ۲۵۴: هر یک چندی به قلعه ای آرندم 82شمارهٔ ۲۵۵: صالح دل اگر به جای جامه بدرم 83شمارهٔ ۲۵۶: بر روی تو مهربان و دلسوز منم 84شمارهٔ ۲۵۷: گنجی که ز پیش آن بجستند منم 85شمارهٔ ۲۵۸: نه از همه خلق حق گزاری دارم 86شمارهٔ ۲۵۹: گر حور بود بدان که نازش نکشم 87شمارهٔ ۲۶۰: از آتش دل همیشه اندر تابم 88شمارهٔ ۲۶۱: ای دشمن و دوست مر تو را یک عالم 89شمارهٔ ۲۶۲: هرگه که به پیراهن تو درنگرم 90شمارهٔ ۲۶۳: دلخسته چشم ناوک انداز توام 91شمارهٔ ۲۶۴: در خواب گه از دل به شب آتش بیزم 92شمارهٔ ۲۶۵: شب ز انده تو همی نیاید خوابم 93شمارهٔ ۲۶۶: دانم که ز چرخ بخش بیرون نکنم 94شمارهٔ ۲۶۷: من دوش که از هجر تو در تاب شدم 95شمارهٔ ۲۶۸: از بند رحم ببند مهد افتادم 96شمارهٔ ۲۶۹: شه پندارد که ما خردمندانیم 97شمارهٔ ۲۷۰: در آرزوی بوی گل نوروزم 98شمارهٔ ۲۷۱: لرزان ز بلا چو برگ داند یارم 99شمارهٔ ۲۷۲: تا روز همه شب از هوس بیدارم 100شمارهٔ ۲۷۳: بر دیده خیال دوست بنگاشته ام 101شمارهٔ ۲۷۴: امروز در این حبس من آن ممتحنم 102شمارهٔ ۲۷۵: از دل بدم آتشی برانگیخته ام 103شمارهٔ ۲۷۶: عمری بدو کف دو رخ نگارا خستم 104شمارهٔ ۲۷۷: گفتی خبرت کنم کسی بفرستم 105شمارهٔ ۲۷۸: آن مرد که در سخن جهانیست منم 106شمارهٔ ۲۷۹: هر جای که آتش نبردیست منم 107شمارهٔ ۲۸۰: هر جا که ز فضل پیشگاهی است منم 108شمارهٔ ۲۸۱: با ناله همی چو ابر بهمن گریم 109شمارهٔ ۲۸۲: از بلبل نالنده تر و زارترم 110شمارهٔ ۲۸۳: روزان و شبان در آن غم و تیمارم 111شمارهٔ ۲۸۴: ای جان جهان تا خبرت یافته ام 112شمارهٔ ۲۸۵: از خود به تو من بتا گمانها دارم 113شمارهٔ ۲۸۶: سیراب گلابی تو بر آتش خارم 114شمارهٔ ۲۸۷: از هر چه بگفته اند پندی دارم 115شمارهٔ ۲۸۸: من بستر برف و بالش یخ دارم 116شمارهٔ ۲۸۹: در تاریکی ز بس که می بنشینم 117شمارهٔ ۲۹۰: آنم که اگر به خلد جایی سازم 118شمارهٔ ۲۹۱: هر گه که تو را به رهگذاری بینم 119شمارهٔ ۲۹۲: دیده همه شب ز خواب خوش بردوزم 120شمارهٔ ۲۹۳: با خود گفتم که من عیال تو شدم 121شمارهٔ ۲۹۴: آنکو گوید هست قضا تیشه من 122شمارهٔ ۲۹۵: تا خسته دل مرا بریده ست ز تن 123شمارهٔ ۲۹۶: در سمجی چون توانم آرامیدن 124شمارهٔ ۲۹۷: هر شب که تو را نبینم ای شاخ سمن 125شمارهٔ ۲۹۸: چون گل ز غمت دریده ام پیراهن 126شمارهٔ ۲۹۹: سر کردمت ای نگار چون تو سر من 127شمارهٔ ۳۰۰: چنگم به چهار شاخ زد پیراهن 128شمارهٔ ۳۰۱: چون دانش بود مهربان دایه من 129شمارهٔ ۳۰۲: چشم و دهن آن صنم لاله رخان 130شمارهٔ ۳۰۳: با کس غم تو بیش نخواهم گفتم 131شمارهٔ ۳۰۴: این دیبه دو روی به کلک دو زبان 132شمارهٔ ۳۰۵: تا نسبت کرد اخوت شعر به من 133شمارهٔ ۳۰۶: آنکو دارد چو سیم و شر لب و تن 134شمارهٔ ۳۰۷: از چشم من ار سرشک بتوان رفتن 135شمارهٔ ۳۰۸: از کفر کشد زریر شیبانی کین 136شمارهٔ ۳۰۹: ای برتر من کرده هزاران احسان 137شمارهٔ ۳۱۰: در خدمت طاهر علی بارم جان 138شمارهٔ ۳۱۱: ایزد که همی کرد مرکب تن و جان 139شمارهٔ ۳۱۲: ای پای برنجن من ای بند گران 140شمارهٔ ۳۱۳: چون قمری زار زار می نالم من 141شمارهٔ ۳۱۴: ای شاه به بیشه عزم ناگاهان کن 142شمارهٔ ۳۱۵: زنده به تو مانده ام من ای جان جها ...143شمارهٔ ۳۱۶: انده چه خورم چراست اندر خوردن 144شمارهٔ ۳۱۷: صد بار به نیکی هنرم کرد ضمان 145شمارهٔ ۳۱۸: گر خسته شوم ز تیر پیکار تو من 146شمارهٔ ۳۱۹: نه روزم هیزم است و نه شب روغن 147شمارهٔ ۳۲۰: ای روز مرا جز شب دیجور مدان 148شمارهٔ ۳۲۱: کس را چو بنفشه سر فرو نارم من 149شمارهٔ ۳۲۲: از چنگ قضا همی چو نتوان جستن 150شمارهٔ ۳۲۳: گردنده چو روز نوبهاری با من 151شمارهٔ ۳۲۴: ای چون گل نوشکفته بر طرف چمن 152شمارهٔ ۳۲۵: چرخم چو بخواست کشت بی هیچ گمان 153شمارهٔ ۳۲۶: امروز منم تفته دل و رفته روان 154شمارهٔ ۳۲۷: بگشای چو گل به وعده راست دهن 155شمارهٔ ۳۲۸: مشک از سر زلفین تو بویم پس ازین 156شمارهٔ ۳۲۹: زاری و دعا کن به سحرگاه ای تن 157شمارهٔ ۳۳۰: دیدی که غلام داشتم چندان من 158شمارهٔ ۳۳۱: روزم تیره ست از آن رخ مهوش تو 159شمارهٔ ۳۳۲: دل بست شود چو سرفرازد با تو 160شمارهٔ ۳۳۳: آنی که بری دست نیازد با تو 161شمارهٔ ۳۳۴: هر جان که بود برتر از آن باشی تو 162شمارهٔ ۳۳۵: نورست ای ماه حسن سرمایه تو 163شمارهٔ ۳۳۶: ای نای تو را نقل و می روشن کو 164شمارهٔ ۳۳۷: ای شاه بترس از آنکه پرسند از تو 165شمارهٔ ۳۳۸: سلطان ملک اقبال عنان داد به تو 166شمارهٔ ۳۳۹: صالح پس ازین طرب نباید بی تو 167شمارهٔ ۳۴۰: ای شمع شدم به عشق پروانه تو 168شمارهٔ ۳۴۱: ای نای ندیده ام دلی شاد از تو 169شمارهٔ ۳۴۲: مادر که مرا بزاد زاد از پی تو 170شمارهٔ ۳۴۳: هرگز نرسد به لطف در مهر چو تو 171شمارهٔ ۳۴۴: خوردم همه زهر عشق تو شکر کو 172شمارهٔ ۳۴۵: روی و بر من تا بشدم از بر تو 173شمارهٔ ۳۴۶: از کوفتن پای تو و گشتن تو 174شمارهٔ ۳۴۷: با من به میان رسول باید با تو 175شمارهٔ ۳۴۸: ای ملک به دولت تو دارا گشته 176شمارهٔ ۳۴۹: آنی که ز فالها همه فال تو به 177شمارهٔ ۳۵۰: از هر جنسم چو شاه بگشادی راه 178شمارهٔ ۳۵۱: چندان داری ز حسن و خوبی مایه 179شمارهٔ ۳۵۲: هر چند که بر کوهم در شب ز اندوه 180شمارهٔ ۳۵۳: آمد بر من به چشمکان خواب زده 181شمارهٔ ۳۵۴: چون دولت تو جهان جوانست ای شاه 182شمارهٔ ۳۵۵: این خوشرویان که ایستادند همه 183شمارهٔ ۳۵۶: امروز منم چو ماری اندر سله ای 184شمارهٔ ۳۵۷: دانم که وفا ز دل برانداخته ای 185شمارهٔ ۳۵۸: ای ابر ز بحر تا هوایی شده ای 186شمارهٔ ۳۵۹: بر شعر مرا دلیست ای بار خدای 187شمارهٔ ۳۶۰: ای غم سختی تو ای دل از غم نرمی 188شمارهٔ ۳۶۱: روزی که چو باد پیش من برگذری 189شمارهٔ ۳۶۲: مفروق دو دیده ای و مقرون دلی 190شمارهٔ ۳۶۳: مرهم گفتم تو با دل ریش همی 191شمارهٔ ۳۶۴: دولت ز علاء دولت عالی رای 192شمارهٔ ۳۶۵: از شیرینی چون به سخن بنشینی 193شمارهٔ ۳۶۶: با هر تاری ساخته چون پود شوی 194شمارهٔ ۳۶۷: ای گل نه ز گل ز دل همی بر رویی 195شمارهٔ ۳۶۸: آخر نگذاردم فلک چون زاری 196شمارهٔ ۳۶۹: ای دولت هند را جمالی دادی 197شمارهٔ ۳۷۰: شوخی صنمی خوشی کشی خندانی 198شمارهٔ ۳۷۱: عشق آتشی افروخت که از بسیاری 199شمارهٔ ۳۷۲: ای بخت مرا سوخته خرمن کردی 200شمارهٔ ۳۷۳: در پیش گل وصال ما را بویی 201شمارهٔ ۳۷۴: گر چه کندت مساعدت روز بهی 202شمارهٔ ۳۷۵: فر ابدی و نعمت جاویدی 203شمارهٔ ۳۷۶: ای حورا زاده لعبت نوشادی 204شمارهٔ ۳۷۷: بنمودی مقنعی مهی ناگاهی 205شمارهٔ ۳۷۸: ای نای هوا بریدم از نای دمی 206شمارهٔ ۳۷۹: عشوه دهیم همی سرابی گویی 207شمارهٔ ۳۸۰: ای راوه اگر بهشت پیداست تویی 208شمارهٔ ۳۸۱: ای شاه عدو بندی و هم قلعه گشای 209شمارهٔ ۳۸۲: چون بلبل داریم برای رازی 210شمارهٔ ۳۸۳: امید به زندگانیم نیست بسی 211شمارهٔ ۳۸۴: مسعود چو دربند گرفتار شدی 212شمارهٔ ۳۸۵: نالنده تر از نایم در قلعه نای 213شمارهٔ ۳۸۶: ای شاه جهان ز ملک باقی شادی 214شمارهٔ ۳۸۷: بر شاهان جمله پادشاهی داری 215شمارهٔ ۳۸۸: آمد بر من خیال زیبا یاری 216شمارهٔ ۳۸۹: ای چرخ همه کار به پرگار زدی 217شمارهٔ ۳۹۰: از غنچه ناشکفته مستورتری 218شمارهٔ ۳۹۱: از بلبل بر سرو طربناک تری 219شمارهٔ ۳۹۲: ای قلعه نای مادر ملک تویی 220شمارهٔ ۳۹۳: ای تن تو به طبع بار بیمار کشی 221شمارهٔ ۳۹۴: چون موی شدم رنج هر بیدادی 222شمارهٔ ۳۹۵: ای تن چه تنی که تا شدی فرهنگی 223شمارهٔ ۳۹۶: چون دید که بر عزم سفر دارم رای 224شمارهٔ ۳۹۷: این چرخ بسی بدل کند نوها را

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ