به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمانرباعی هاشمارهٔ ۱۷۹: سلطان ملک ای عزیز فرزند پدر

990عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

سلطان ملک ای عزیز فرزند پدر

ای شاه پدر شیر کمربند پدر

شایسته و هشیار و هنرمند پدر

ای نازش و فخر نسل و پیوند پدر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۷۸: در زندان تا کرد مرا گردون پیر 2شمارهٔ ۱۷۹: سلطان ملک ای عزیز فرزند پدر 3شمارهٔ ۱۸۰: چون پیرهنت گرفته ام تنگ به بر 4شمارهٔ ۱۸۱: از سنگم یا ز چیستم جان پدر 5شمارهٔ ۱۸۲: بر مرگ تو چون نمویم ای جان پدر 6شمارهٔ ۱۸۳: می گویمت ای سعادت ای نیک پسر 7شمارهٔ ۱۸۴: در غور فلک تعبیه ای ساخت چو ابر 8شمارهٔ ۱۸۵: گویی که هوا به زیر گردست امروز 9شمارهٔ ۱۸۶: عشقت کشتم که غم درودم شب و روز 10شمارهٔ ۱۸۷: ای فقر بخاست روز بازار تو خیز 11شمارهٔ ۱۸۸: ای شاه علاء دولت ملک افروز 12شمارهٔ ۱۸۹: چرخ از دم کون برنمی گردد باز 13شمارهٔ ۱۹۰: خورشید رخا وصل تو جویم همه روز 14شمارهٔ ۱۹۱: ای سود و زیان عمر فرسوده بترس 15شمارهٔ ۱۹۲: ای یار چو صبر هیچ یاری مشناس 16شمارهٔ ۱۹۳: از بخشش دست من ز سیم و زر پرس 17شمارهٔ ۱۹۴: مسعود که بود سعد سلمان پدرش 18شمارهٔ ۱۹۵: مسعود که بود سعد سلمان پدرش 19شمارهٔ ۱۹۶: تا از من می جهی چو دود از آتش 20شمارهٔ ۱۹۷: معشوقه دلم به آتش انباشت چو شمع 21شمارهٔ ۱۹۸: آتش به سرم همی فرو ریزد عشق 22شمارهٔ ۱۹۹: ای چرخ مدور خسیس بی باک 23شمارهٔ ۲۰۰: گردون نکشد کمال مسعود ملک 24شمارهٔ ۲۰۱: من همت باز دارم و کبر پلنگ 25شمارهٔ ۲۰۲: من چون دل لاله ام تو چون رنگ به ر ...26شمارهٔ ۲۰۳: ای بدر شده من از غمان تو هلال 27شمارهٔ ۲۰۴: ای کلک ملک وصف تو گویم همه سال 28شمارهٔ ۲۰۵: عیبم که ز من زمانی ای مشکین خال 29شمارهٔ ۲۰۶: دل می ندهد که از تو بردارم دل 30شمارهٔ ۲۰۷: آن دل که نخواستت چه نامست آن دل 31شمارهٔ ۲۰۸: سرما چون شد ز دست صحرا شد گل 32شمارهٔ ۲۰۹: رویت بر من چنان که گل بر بلبل 33شمارهٔ ۲۱۰: نامد به کف آن زلف سمن مال به مال 34شمارهٔ ۲۱۱: بنگر که ز شاخ می چه گوید صلصل 35شمارهٔ ۲۱۲: چون روی بتان گشت به باغ اندر گل 36شمارهٔ ۲۱۳: خامش نشود همی ز غلغل بلبل 37شمارهٔ ۲۱۴: من ادهمم از خون دل ابرش گردم 38شمارهٔ ۲۱۵: در دولت شاه چون قوی شد رایم 39شمارهٔ ۲۱۶: غمهای تو از راندن خونها کارم 40شمارهٔ ۲۱۷: هر چند که این بند ز پای افکندم 41شمارهٔ ۲۱۸: من در عدم از جود تو موجود شدم 42شمارهٔ ۲۱۹: ای طبع بده ور ندهی بستانم 43شمارهٔ ۲۲۰: ای غمزه تو کشفته بنیاد دلم 44شمارهٔ ۲۲۱: ای طبع چو آتش از تو بس خوشنودم 45شمارهٔ ۲۲۲: گر من برم از مردم بد سازم برم 46شمارهٔ ۲۲۳: جان و دل و دین به وصلت ای مهر صنم 47شمارهٔ ۲۲۴: ای زرین نام لعبت سیم اندام 48شمارهٔ ۲۲۵: تن کوبم و سرپیچم و بر روی زنم 49شمارهٔ ۲۲۶: جان هر ساعت ز کار زاری دهدم 50شمارهٔ ۲۲۷: من دوش که از هجر تو در تاب شدم 51شمارهٔ ۲۲۸: تا کی غم یار و درد فرزند کشم 52شمارهٔ ۲۲۹: هر روز همی فلک به تیری زندم 53شمارهٔ ۲۳۰: گفتم که تو بی وفایی ای نامردم 54شمارهٔ ۲۳۱: ای فاخته دل چو من به رویت نگرم 55شمارهٔ ۲۳۲: بر بسته شد از بستن ماتم دستم 56شمارهٔ ۲۳۳: سروی خواهم ز چرخ داری زندم 57شمارهٔ ۲۳۴: همچون قلمم ز بیخ کندی به ستم 58شمارهٔ ۲۳۵: چون پیش دل از هجر تو هنگامه نهم 59شمارهٔ ۲۳۶: ای سرو سپاه خسرو ای ماه حشم 60شمارهٔ ۲۳۷: ای کرده مرا به عشق گمراه تمام 61شمارهٔ ۲۳۸: جستم از توبه بی زبانی جستم 62شمارهٔ ۲۳۹: شب زار به جای بستر آتش ریزم 63شمارهٔ ۲۴۰: گفتم کایندل به داغ نام تو کنم 64شمارهٔ ۲۴۱: ای چرخ ز هر گزند رنج تو کشم 65شمارهٔ ۲۴۲: وصف لب رنگین تو از دل جویم 66شمارهٔ ۲۴۳: چون از گل روی تو بهاری رسدم 67شمارهٔ ۲۴۴: تا چنگ به مهر آن دلارام زدم 68شمارهٔ ۲۴۵: بر آتش اگر بی تو نخفتم خفتم 69شمارهٔ ۲۴۶: کوهی که بر او بلا ببارند منم 70شمارهٔ ۲۴۷: امروز ز هر دوست گزندی دارم 71شمارهٔ ۲۴۸: از عشق تو در چشم خرد میل زدم 72شمارهٔ ۲۴۹: بونصر من ار عاشق ایام توام 73شمارهٔ ۲۵۰: گفتم شکرت به خلق کیهان گویم 74شمارهٔ ۲۵۱: جز در غم عشق تو سفر می نکنم 75شمارهٔ ۲۵۲: من به الم ای صنم گرفتار نیم 76شمارهٔ ۲۵۳: گر تیز به روی خوب تو درنگرم 77شمارهٔ ۲۵۴: هر یک چندی به قلعه ای آرندم 78شمارهٔ ۲۵۵: صالح دل اگر به جای جامه بدرم 79شمارهٔ ۲۵۶: بر روی تو مهربان و دلسوز منم 80شمارهٔ ۲۵۷: گنجی که ز پیش آن بجستند منم 81شمارهٔ ۲۵۸: نه از همه خلق حق گزاری دارم 82شمارهٔ ۲۵۹: گر حور بود بدان که نازش نکشم 83شمارهٔ ۲۶۰: از آتش دل همیشه اندر تابم 84شمارهٔ ۲۶۱: ای دشمن و دوست مر تو را یک عالم 85شمارهٔ ۲۶۲: هرگه که به پیراهن تو درنگرم 86شمارهٔ ۲۶۳: دلخسته چشم ناوک انداز توام 87شمارهٔ ۲۶۴: در خواب گه از دل به شب آتش بیزم 88شمارهٔ ۲۶۵: شب ز انده تو همی نیاید خوابم 89شمارهٔ ۲۶۶: دانم که ز چرخ بخش بیرون نکنم 90شمارهٔ ۲۶۷: من دوش که از هجر تو در تاب شدم 91شمارهٔ ۲۶۸: از بند رحم ببند مهد افتادم 92شمارهٔ ۲۶۹: شه پندارد که ما خردمندانیم 93شمارهٔ ۲۷۰: در آرزوی بوی گل نوروزم 94شمارهٔ ۲۷۱: لرزان ز بلا چو برگ داند یارم 95شمارهٔ ۲۷۲: تا روز همه شب از هوس بیدارم 96شمارهٔ ۲۷۳: بر دیده خیال دوست بنگاشته ام 97شمارهٔ ۲۷۴: امروز در این حبس من آن ممتحنم 98شمارهٔ ۲۷۵: از دل بدم آتشی برانگیخته ام 99شمارهٔ ۲۷۶: عمری بدو کف دو رخ نگارا خستم 100شمارهٔ ۲۷۷: گفتی خبرت کنم کسی بفرستم 101شمارهٔ ۲۷۸: آن مرد که در سخن جهانیست منم 102شمارهٔ ۲۷۹: هر جای که آتش نبردیست منم 103شمارهٔ ۲۸۰: هر جا که ز فضل پیشگاهی است منم 104شمارهٔ ۲۸۱: با ناله همی چو ابر بهمن گریم 105شمارهٔ ۲۸۲: از بلبل نالنده تر و زارترم 106شمارهٔ ۲۸۳: روزان و شبان در آن غم و تیمارم 107شمارهٔ ۲۸۴: ای جان جهان تا خبرت یافته ام 108شمارهٔ ۲۸۵: از خود به تو من بتا گمانها دارم 109شمارهٔ ۲۸۶: سیراب گلابی تو بر آتش خارم 110شمارهٔ ۲۸۷: از هر چه بگفته اند پندی دارم 111شمارهٔ ۲۸۸: من بستر برف و بالش یخ دارم 112شمارهٔ ۲۸۹: در تاریکی ز بس که می بنشینم 113شمارهٔ ۲۹۰: آنم که اگر به خلد جایی سازم 114شمارهٔ ۲۹۱: هر گه که تو را به رهگذاری بینم 115شمارهٔ ۲۹۲: دیده همه شب ز خواب خوش بردوزم 116شمارهٔ ۲۹۳: با خود گفتم که من عیال تو شدم 117شمارهٔ ۲۹۴: آنکو گوید هست قضا تیشه من 118شمارهٔ ۲۹۵: تا خسته دل مرا بریده ست ز تن 119شمارهٔ ۲۹۶: در سمجی چون توانم آرامیدن 120شمارهٔ ۲۹۷: هر شب که تو را نبینم ای شاخ سمن 121شمارهٔ ۲۹۸: چون گل ز غمت دریده ام پیراهن 122شمارهٔ ۲۹۹: سر کردمت ای نگار چون تو سر من 123شمارهٔ ۳۰۰: چنگم به چهار شاخ زد پیراهن 124شمارهٔ ۳۰۱: چون دانش بود مهربان دایه من 125شمارهٔ ۳۰۲: چشم و دهن آن صنم لاله رخان 126شمارهٔ ۳۰۳: با کس غم تو بیش نخواهم گفتم 127شمارهٔ ۳۰۴: این دیبه دو روی به کلک دو زبان 128شمارهٔ ۳۰۵: تا نسبت کرد اخوت شعر به من 129شمارهٔ ۳۰۶: آنکو دارد چو سیم و شر لب و تن 130شمارهٔ ۳۰۷: از چشم من ار سرشک بتوان رفتن 131شمارهٔ ۳۰۸: از کفر کشد زریر شیبانی کین 132شمارهٔ ۳۰۹: ای برتر من کرده هزاران احسان 133شمارهٔ ۳۱۰: در خدمت طاهر علی بارم جان 134شمارهٔ ۳۱۱: ایزد که همی کرد مرکب تن و جان 135شمارهٔ ۳۱۲: ای پای برنجن من ای بند گران 136شمارهٔ ۳۱۳: چون قمری زار زار می نالم من 137شمارهٔ ۳۱۴: ای شاه به بیشه عزم ناگاهان کن 138شمارهٔ ۳۱۵: زنده به تو مانده ام من ای جان جها ...139شمارهٔ ۳۱۶: انده چه خورم چراست اندر خوردن 140شمارهٔ ۳۱۷: صد بار به نیکی هنرم کرد ضمان 141شمارهٔ ۳۱۸: گر خسته شوم ز تیر پیکار تو من 142شمارهٔ ۳۱۹: نه روزم هیزم است و نه شب روغن 143شمارهٔ ۳۲۰: ای روز مرا جز شب دیجور مدان 144شمارهٔ ۳۲۱: کس را چو بنفشه سر فرو نارم من 145شمارهٔ ۳۲۲: از چنگ قضا همی چو نتوان جستن 146شمارهٔ ۳۲۳: گردنده چو روز نوبهاری با من 147شمارهٔ ۳۲۴: ای چون گل نوشکفته بر طرف چمن 148شمارهٔ ۳۲۵: چرخم چو بخواست کشت بی هیچ گمان 149شمارهٔ ۳۲۶: امروز منم تفته دل و رفته روان 150شمارهٔ ۳۲۷: بگشای چو گل به وعده راست دهن 151شمارهٔ ۳۲۸: مشک از سر زلفین تو بویم پس ازین 152شمارهٔ ۳۲۹: زاری و دعا کن به سحرگاه ای تن 153شمارهٔ ۳۳۰: دیدی که غلام داشتم چندان من 154شمارهٔ ۳۳۱: روزم تیره ست از آن رخ مهوش تو 155شمارهٔ ۳۳۲: دل بست شود چو سرفرازد با تو 156شمارهٔ ۳۳۳: آنی که بری دست نیازد با تو 157شمارهٔ ۳۳۴: هر جان که بود برتر از آن باشی تو 158شمارهٔ ۳۳۵: نورست ای ماه حسن سرمایه تو 159شمارهٔ ۳۳۶: ای نای تو را نقل و می روشن کو 160شمارهٔ ۳۳۷: ای شاه بترس از آنکه پرسند از تو 161شمارهٔ ۳۳۸: سلطان ملک اقبال عنان داد به تو 162شمارهٔ ۳۳۹: صالح پس ازین طرب نباید بی تو 163شمارهٔ ۳۴۰: ای شمع شدم به عشق پروانه تو 164شمارهٔ ۳۴۱: ای نای ندیده ام دلی شاد از تو 165شمارهٔ ۳۴۲: مادر که مرا بزاد زاد از پی تو 166شمارهٔ ۳۴۳: هرگز نرسد به لطف در مهر چو تو 167شمارهٔ ۳۴۴: خوردم همه زهر عشق تو شکر کو 168شمارهٔ ۳۴۵: روی و بر من تا بشدم از بر تو 169شمارهٔ ۳۴۶: از کوفتن پای تو و گشتن تو 170شمارهٔ ۳۴۷: با من به میان رسول باید با تو 171شمارهٔ ۳۴۸: ای ملک به دولت تو دارا گشته 172شمارهٔ ۳۴۹: آنی که ز فالها همه فال تو به 173شمارهٔ ۳۵۰: از هر جنسم چو شاه بگشادی راه 174شمارهٔ ۳۵۱: چندان داری ز حسن و خوبی مایه 175شمارهٔ ۳۵۲: هر چند که بر کوهم در شب ز اندوه 176شمارهٔ ۳۵۳: آمد بر من به چشمکان خواب زده 177شمارهٔ ۳۵۴: چون دولت تو جهان جوانست ای شاه 178شمارهٔ ۳۵۵: این خوشرویان که ایستادند همه 179شمارهٔ ۳۵۶: امروز منم چو ماری اندر سله ای 180شمارهٔ ۳۵۷: دانم که وفا ز دل برانداخته ای 181شمارهٔ ۳۵۸: ای ابر ز بحر تا هوایی شده ای 182شمارهٔ ۳۵۹: بر شعر مرا دلیست ای بار خدای 183شمارهٔ ۳۶۰: ای غم سختی تو ای دل از غم نرمی 184شمارهٔ ۳۶۱: روزی که چو باد پیش من برگذری 185شمارهٔ ۳۶۲: مفروق دو دیده ای و مقرون دلی 186شمارهٔ ۳۶۳: مرهم گفتم تو با دل ریش همی 187شمارهٔ ۳۶۴: دولت ز علاء دولت عالی رای 188شمارهٔ ۳۶۵: از شیرینی چون به سخن بنشینی 189شمارهٔ ۳۶۶: با هر تاری ساخته چون پود شوی 190شمارهٔ ۳۶۷: ای گل نه ز گل ز دل همی بر رویی 191شمارهٔ ۳۶۸: آخر نگذاردم فلک چون زاری 192شمارهٔ ۳۶۹: ای دولت هند را جمالی دادی 193شمارهٔ ۳۷۰: شوخی صنمی خوشی کشی خندانی 194شمارهٔ ۳۷۱: عشق آتشی افروخت که از بسیاری 195شمارهٔ ۳۷۲: ای بخت مرا سوخته خرمن کردی 196شمارهٔ ۳۷۳: در پیش گل وصال ما را بویی 197شمارهٔ ۳۷۴: گر چه کندت مساعدت روز بهی 198شمارهٔ ۳۷۵: فر ابدی و نعمت جاویدی 199شمارهٔ ۳۷۶: ای حورا زاده لعبت نوشادی 200شمارهٔ ۳۷۷: بنمودی مقنعی مهی ناگاهی 201شمارهٔ ۳۷۸: ای نای هوا بریدم از نای دمی 202شمارهٔ ۳۷۹: عشوه دهیم همی سرابی گویی 203شمارهٔ ۳۸۰: ای راوه اگر بهشت پیداست تویی 204شمارهٔ ۳۸۱: ای شاه عدو بندی و هم قلعه گشای 205شمارهٔ ۳۸۲: چون بلبل داریم برای رازی 206شمارهٔ ۳۸۳: امید به زندگانیم نیست بسی 207شمارهٔ ۳۸۴: مسعود چو دربند گرفتار شدی 208شمارهٔ ۳۸۵: نالنده تر از نایم در قلعه نای 209شمارهٔ ۳۸۶: ای شاه جهان ز ملک باقی شادی 210شمارهٔ ۳۸۷: بر شاهان جمله پادشاهی داری 211شمارهٔ ۳۸۸: آمد بر من خیال زیبا یاری 212شمارهٔ ۳۸۹: ای چرخ همه کار به پرگار زدی 213شمارهٔ ۳۹۰: از غنچه ناشکفته مستورتری 214شمارهٔ ۳۹۱: از بلبل بر سرو طربناک تری 215شمارهٔ ۳۹۲: ای قلعه نای مادر ملک تویی 216شمارهٔ ۳۹۳: ای تن تو به طبع بار بیمار کشی 217شمارهٔ ۳۹۴: چون موی شدم رنج هر بیدادی 218شمارهٔ ۳۹۵: ای تن چه تنی که تا شدی فرهنگی 219شمارهٔ ۳۹۶: چون دید که بر عزم سفر دارم رای 220شمارهٔ ۳۹۷: این چرخ بسی بدل کند نوها را

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ