به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمانرباعی هاشمارهٔ ۱۸۶: عشقت کشتم که غم درودم شب و روز

960عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

عشقت کشتم که غم درودم شب و روز

جان کاستم و رنج فزودم شب و روز

دل را به هوا بیازمودم شب و روز

بی دل بودم که بی تو بودم شب و روز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۸۵: گویی که هوا به زیر گردست امروز 2شمارهٔ ۱۸۶: عشقت کشتم که غم درودم شب و روز 3شمارهٔ ۱۸۷: ای فقر بخاست روز بازار تو خیز 4شمارهٔ ۱۸۸: ای شاه علاء دولت ملک افروز 5شمارهٔ ۱۸۹: چرخ از دم کون برنمی گردد باز 6شمارهٔ ۱۹۰: خورشید رخا وصل تو جویم همه روز 7شمارهٔ ۱۹۱: ای سود و زیان عمر فرسوده بترس 8شمارهٔ ۱۹۲: ای یار چو صبر هیچ یاری مشناس 9شمارهٔ ۱۹۳: از بخشش دست من ز سیم و زر پرس 10شمارهٔ ۱۹۴: مسعود که بود سعد سلمان پدرش 11شمارهٔ ۱۹۵: مسعود که بود سعد سلمان پدرش 12شمارهٔ ۱۹۶: تا از من می جهی چو دود از آتش 13شمارهٔ ۱۹۷: معشوقه دلم به آتش انباشت چو شمع 14شمارهٔ ۱۹۸: آتش به سرم همی فرو ریزد عشق 15شمارهٔ ۱۹۹: ای چرخ مدور خسیس بی باک 16شمارهٔ ۲۰۰: گردون نکشد کمال مسعود ملک 17شمارهٔ ۲۰۱: من همت باز دارم و کبر پلنگ 18شمارهٔ ۲۰۲: من چون دل لاله ام تو چون رنگ به ر ...19شمارهٔ ۲۰۳: ای بدر شده من از غمان تو هلال 20شمارهٔ ۲۰۴: ای کلک ملک وصف تو گویم همه سال 21شمارهٔ ۲۰۵: عیبم که ز من زمانی ای مشکین خال 22شمارهٔ ۲۰۶: دل می ندهد که از تو بردارم دل 23شمارهٔ ۲۰۷: آن دل که نخواستت چه نامست آن دل 24شمارهٔ ۲۰۸: سرما چون شد ز دست صحرا شد گل 25شمارهٔ ۲۰۹: رویت بر من چنان که گل بر بلبل 26شمارهٔ ۲۱۰: نامد به کف آن زلف سمن مال به مال 27شمارهٔ ۲۱۱: بنگر که ز شاخ می چه گوید صلصل 28شمارهٔ ۲۱۲: چون روی بتان گشت به باغ اندر گل 29شمارهٔ ۲۱۳: خامش نشود همی ز غلغل بلبل 30شمارهٔ ۲۱۴: من ادهمم از خون دل ابرش گردم 31شمارهٔ ۲۱۵: در دولت شاه چون قوی شد رایم 32شمارهٔ ۲۱۶: غمهای تو از راندن خونها کارم 33شمارهٔ ۲۱۷: هر چند که این بند ز پای افکندم 34شمارهٔ ۲۱۸: من در عدم از جود تو موجود شدم 35شمارهٔ ۲۱۹: ای طبع بده ور ندهی بستانم 36شمارهٔ ۲۲۰: ای غمزه تو کشفته بنیاد دلم 37شمارهٔ ۲۲۱: ای طبع چو آتش از تو بس خوشنودم 38شمارهٔ ۲۲۲: گر من برم از مردم بد سازم برم 39شمارهٔ ۲۲۳: جان و دل و دین به وصلت ای مهر صنم 40شمارهٔ ۲۲۴: ای زرین نام لعبت سیم اندام 41شمارهٔ ۲۲۵: تن کوبم و سرپیچم و بر روی زنم 42شمارهٔ ۲۲۶: جان هر ساعت ز کار زاری دهدم 43شمارهٔ ۲۲۷: من دوش که از هجر تو در تاب شدم 44شمارهٔ ۲۲۸: تا کی غم یار و درد فرزند کشم 45شمارهٔ ۲۲۹: هر روز همی فلک به تیری زندم 46شمارهٔ ۲۳۰: گفتم که تو بی وفایی ای نامردم 47شمارهٔ ۲۳۱: ای فاخته دل چو من به رویت نگرم 48شمارهٔ ۲۳۲: بر بسته شد از بستن ماتم دستم 49شمارهٔ ۲۳۳: سروی خواهم ز چرخ داری زندم 50شمارهٔ ۲۳۴: همچون قلمم ز بیخ کندی به ستم 51شمارهٔ ۲۳۵: چون پیش دل از هجر تو هنگامه نهم 52شمارهٔ ۲۳۶: ای سرو سپاه خسرو ای ماه حشم 53شمارهٔ ۲۳۷: ای کرده مرا به عشق گمراه تمام 54شمارهٔ ۲۳۸: جستم از توبه بی زبانی جستم 55شمارهٔ ۲۳۹: شب زار به جای بستر آتش ریزم 56شمارهٔ ۲۴۰: گفتم کایندل به داغ نام تو کنم 57شمارهٔ ۲۴۱: ای چرخ ز هر گزند رنج تو کشم 58شمارهٔ ۲۴۲: وصف لب رنگین تو از دل جویم 59شمارهٔ ۲۴۳: چون از گل روی تو بهاری رسدم 60شمارهٔ ۲۴۴: تا چنگ به مهر آن دلارام زدم 61شمارهٔ ۲۴۵: بر آتش اگر بی تو نخفتم خفتم 62شمارهٔ ۲۴۶: کوهی که بر او بلا ببارند منم 63شمارهٔ ۲۴۷: امروز ز هر دوست گزندی دارم 64شمارهٔ ۲۴۸: از عشق تو در چشم خرد میل زدم 65شمارهٔ ۲۴۹: بونصر من ار عاشق ایام توام 66شمارهٔ ۲۵۰: گفتم شکرت به خلق کیهان گویم 67شمارهٔ ۲۵۱: جز در غم عشق تو سفر می نکنم 68شمارهٔ ۲۵۲: من به الم ای صنم گرفتار نیم 69شمارهٔ ۲۵۳: گر تیز به روی خوب تو درنگرم 70شمارهٔ ۲۵۴: هر یک چندی به قلعه ای آرندم 71شمارهٔ ۲۵۵: صالح دل اگر به جای جامه بدرم 72شمارهٔ ۲۵۶: بر روی تو مهربان و دلسوز منم 73شمارهٔ ۲۵۷: گنجی که ز پیش آن بجستند منم 74شمارهٔ ۲۵۸: نه از همه خلق حق گزاری دارم 75شمارهٔ ۲۵۹: گر حور بود بدان که نازش نکشم 76شمارهٔ ۲۶۰: از آتش دل همیشه اندر تابم 77شمارهٔ ۲۶۱: ای دشمن و دوست مر تو را یک عالم 78شمارهٔ ۲۶۲: هرگه که به پیراهن تو درنگرم 79شمارهٔ ۲۶۳: دلخسته چشم ناوک انداز توام 80شمارهٔ ۲۶۴: در خواب گه از دل به شب آتش بیزم 81شمارهٔ ۲۶۵: شب ز انده تو همی نیاید خوابم 82شمارهٔ ۲۶۶: دانم که ز چرخ بخش بیرون نکنم 83شمارهٔ ۲۶۷: من دوش که از هجر تو در تاب شدم 84شمارهٔ ۲۶۸: از بند رحم ببند مهد افتادم 85شمارهٔ ۲۶۹: شه پندارد که ما خردمندانیم 86شمارهٔ ۲۷۰: در آرزوی بوی گل نوروزم 87شمارهٔ ۲۷۱: لرزان ز بلا چو برگ داند یارم 88شمارهٔ ۲۷۲: تا روز همه شب از هوس بیدارم 89شمارهٔ ۲۷۳: بر دیده خیال دوست بنگاشته ام 90شمارهٔ ۲۷۴: امروز در این حبس من آن ممتحنم 91شمارهٔ ۲۷۵: از دل بدم آتشی برانگیخته ام 92شمارهٔ ۲۷۶: عمری بدو کف دو رخ نگارا خستم 93شمارهٔ ۲۷۷: گفتی خبرت کنم کسی بفرستم 94شمارهٔ ۲۷۸: آن مرد که در سخن جهانیست منم 95شمارهٔ ۲۷۹: هر جای که آتش نبردیست منم 96شمارهٔ ۲۸۰: هر جا که ز فضل پیشگاهی است منم 97شمارهٔ ۲۸۱: با ناله همی چو ابر بهمن گریم 98شمارهٔ ۲۸۲: از بلبل نالنده تر و زارترم 99شمارهٔ ۲۸۳: روزان و شبان در آن غم و تیمارم 100شمارهٔ ۲۸۴: ای جان جهان تا خبرت یافته ام 101شمارهٔ ۲۸۵: از خود به تو من بتا گمانها دارم 102شمارهٔ ۲۸۶: سیراب گلابی تو بر آتش خارم 103شمارهٔ ۲۸۷: از هر چه بگفته اند پندی دارم 104شمارهٔ ۲۸۸: من بستر برف و بالش یخ دارم 105شمارهٔ ۲۸۹: در تاریکی ز بس که می بنشینم 106شمارهٔ ۲۹۰: آنم که اگر به خلد جایی سازم 107شمارهٔ ۲۹۱: هر گه که تو را به رهگذاری بینم 108شمارهٔ ۲۹۲: دیده همه شب ز خواب خوش بردوزم 109شمارهٔ ۲۹۳: با خود گفتم که من عیال تو شدم 110شمارهٔ ۲۹۴: آنکو گوید هست قضا تیشه من 111شمارهٔ ۲۹۵: تا خسته دل مرا بریده ست ز تن 112شمارهٔ ۲۹۶: در سمجی چون توانم آرامیدن 113شمارهٔ ۲۹۷: هر شب که تو را نبینم ای شاخ سمن 114شمارهٔ ۲۹۸: چون گل ز غمت دریده ام پیراهن 115شمارهٔ ۲۹۹: سر کردمت ای نگار چون تو سر من 116شمارهٔ ۳۰۰: چنگم به چهار شاخ زد پیراهن 117شمارهٔ ۳۰۱: چون دانش بود مهربان دایه من 118شمارهٔ ۳۰۲: چشم و دهن آن صنم لاله رخان 119شمارهٔ ۳۰۳: با کس غم تو بیش نخواهم گفتم 120شمارهٔ ۳۰۴: این دیبه دو روی به کلک دو زبان 121شمارهٔ ۳۰۵: تا نسبت کرد اخوت شعر به من 122شمارهٔ ۳۰۶: آنکو دارد چو سیم و شر لب و تن 123شمارهٔ ۳۰۷: از چشم من ار سرشک بتوان رفتن 124شمارهٔ ۳۰۸: از کفر کشد زریر شیبانی کین 125شمارهٔ ۳۰۹: ای برتر من کرده هزاران احسان 126شمارهٔ ۳۱۰: در خدمت طاهر علی بارم جان 127شمارهٔ ۳۱۱: ایزد که همی کرد مرکب تن و جان 128شمارهٔ ۳۱۲: ای پای برنجن من ای بند گران 129شمارهٔ ۳۱۳: چون قمری زار زار می نالم من 130شمارهٔ ۳۱۴: ای شاه به بیشه عزم ناگاهان کن 131شمارهٔ ۳۱۵: زنده به تو مانده ام من ای جان جها ...132شمارهٔ ۳۱۶: انده چه خورم چراست اندر خوردن 133شمارهٔ ۳۱۷: صد بار به نیکی هنرم کرد ضمان 134شمارهٔ ۳۱۸: گر خسته شوم ز تیر پیکار تو من 135شمارهٔ ۳۱۹: نه روزم هیزم است و نه شب روغن 136شمارهٔ ۳۲۰: ای روز مرا جز شب دیجور مدان 137شمارهٔ ۳۲۱: کس را چو بنفشه سر فرو نارم من 138شمارهٔ ۳۲۲: از چنگ قضا همی چو نتوان جستن 139شمارهٔ ۳۲۳: گردنده چو روز نوبهاری با من 140شمارهٔ ۳۲۴: ای چون گل نوشکفته بر طرف چمن 141شمارهٔ ۳۲۵: چرخم چو بخواست کشت بی هیچ گمان 142شمارهٔ ۳۲۶: امروز منم تفته دل و رفته روان 143شمارهٔ ۳۲۷: بگشای چو گل به وعده راست دهن 144شمارهٔ ۳۲۸: مشک از سر زلفین تو بویم پس ازین 145شمارهٔ ۳۲۹: زاری و دعا کن به سحرگاه ای تن 146شمارهٔ ۳۳۰: دیدی که غلام داشتم چندان من 147شمارهٔ ۳۳۱: روزم تیره ست از آن رخ مهوش تو 148شمارهٔ ۳۳۲: دل بست شود چو سرفرازد با تو 149شمارهٔ ۳۳۳: آنی که بری دست نیازد با تو 150شمارهٔ ۳۳۴: هر جان که بود برتر از آن باشی تو 151شمارهٔ ۳۳۵: نورست ای ماه حسن سرمایه تو 152شمارهٔ ۳۳۶: ای نای تو را نقل و می روشن کو 153شمارهٔ ۳۳۷: ای شاه بترس از آنکه پرسند از تو 154شمارهٔ ۳۳۸: سلطان ملک اقبال عنان داد به تو 155شمارهٔ ۳۳۹: صالح پس ازین طرب نباید بی تو 156شمارهٔ ۳۴۰: ای شمع شدم به عشق پروانه تو 157شمارهٔ ۳۴۱: ای نای ندیده ام دلی شاد از تو 158شمارهٔ ۳۴۲: مادر که مرا بزاد زاد از پی تو 159شمارهٔ ۳۴۳: هرگز نرسد به لطف در مهر چو تو 160شمارهٔ ۳۴۴: خوردم همه زهر عشق تو شکر کو 161شمارهٔ ۳۴۵: روی و بر من تا بشدم از بر تو 162شمارهٔ ۳۴۶: از کوفتن پای تو و گشتن تو 163شمارهٔ ۳۴۷: با من به میان رسول باید با تو 164شمارهٔ ۳۴۸: ای ملک به دولت تو دارا گشته 165شمارهٔ ۳۴۹: آنی که ز فالها همه فال تو به 166شمارهٔ ۳۵۰: از هر جنسم چو شاه بگشادی راه 167شمارهٔ ۳۵۱: چندان داری ز حسن و خوبی مایه 168شمارهٔ ۳۵۲: هر چند که بر کوهم در شب ز اندوه 169شمارهٔ ۳۵۳: آمد بر من به چشمکان خواب زده 170شمارهٔ ۳۵۴: چون دولت تو جهان جوانست ای شاه 171شمارهٔ ۳۵۵: این خوشرویان که ایستادند همه 172شمارهٔ ۳۵۶: امروز منم چو ماری اندر سله ای 173شمارهٔ ۳۵۷: دانم که وفا ز دل برانداخته ای 174شمارهٔ ۳۵۸: ای ابر ز بحر تا هوایی شده ای 175شمارهٔ ۳۵۹: بر شعر مرا دلیست ای بار خدای 176شمارهٔ ۳۶۰: ای غم سختی تو ای دل از غم نرمی 177شمارهٔ ۳۶۱: روزی که چو باد پیش من برگذری 178شمارهٔ ۳۶۲: مفروق دو دیده ای و مقرون دلی 179شمارهٔ ۳۶۳: مرهم گفتم تو با دل ریش همی 180شمارهٔ ۳۶۴: دولت ز علاء دولت عالی رای 181شمارهٔ ۳۶۵: از شیرینی چون به سخن بنشینی 182شمارهٔ ۳۶۶: با هر تاری ساخته چون پود شوی 183شمارهٔ ۳۶۷: ای گل نه ز گل ز دل همی بر رویی 184شمارهٔ ۳۶۸: آخر نگذاردم فلک چون زاری 185شمارهٔ ۳۶۹: ای دولت هند را جمالی دادی 186شمارهٔ ۳۷۰: شوخی صنمی خوشی کشی خندانی 187شمارهٔ ۳۷۱: عشق آتشی افروخت که از بسیاری 188شمارهٔ ۳۷۲: ای بخت مرا سوخته خرمن کردی 189شمارهٔ ۳۷۳: در پیش گل وصال ما را بویی 190شمارهٔ ۳۷۴: گر چه کندت مساعدت روز بهی 191شمارهٔ ۳۷۵: فر ابدی و نعمت جاویدی 192شمارهٔ ۳۷۶: ای حورا زاده لعبت نوشادی 193شمارهٔ ۳۷۷: بنمودی مقنعی مهی ناگاهی 194شمارهٔ ۳۷۸: ای نای هوا بریدم از نای دمی 195شمارهٔ ۳۷۹: عشوه دهیم همی سرابی گویی 196شمارهٔ ۳۸۰: ای راوه اگر بهشت پیداست تویی 197شمارهٔ ۳۸۱: ای شاه عدو بندی و هم قلعه گشای 198شمارهٔ ۳۸۲: چون بلبل داریم برای رازی 199شمارهٔ ۳۸۳: امید به زندگانیم نیست بسی 200شمارهٔ ۳۸۴: مسعود چو دربند گرفتار شدی 201شمارهٔ ۳۸۵: نالنده تر از نایم در قلعه نای 202شمارهٔ ۳۸۶: ای شاه جهان ز ملک باقی شادی 203شمارهٔ ۳۸۷: بر شاهان جمله پادشاهی داری 204شمارهٔ ۳۸۸: آمد بر من خیال زیبا یاری 205شمارهٔ ۳۸۹: ای چرخ همه کار به پرگار زدی 206شمارهٔ ۳۹۰: از غنچه ناشکفته مستورتری 207شمارهٔ ۳۹۱: از بلبل بر سرو طربناک تری 208شمارهٔ ۳۹۲: ای قلعه نای مادر ملک تویی 209شمارهٔ ۳۹۳: ای تن تو به طبع بار بیمار کشی 210شمارهٔ ۳۹۴: چون موی شدم رنج هر بیدادی 211شمارهٔ ۳۹۵: ای تن چه تنی که تا شدی فرهنگی 212شمارهٔ ۳۹۶: چون دید که بر عزم سفر دارم رای 213شمارهٔ ۳۹۷: این چرخ بسی بدل کند نوها را

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ