به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمانرباعی هاشمارهٔ ۱۴۶: آنان که سر نشاط عالم دارند

1000عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

آنان که سر نشاط عالم دارند

پیوسته بنای طبع خرم دارند

ای نای ز تو همه جهان غم دارند

تو آن نایی کز پی ماتم دارند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۴۵: در عشق تو جانم انده ناب خورد 2شمارهٔ ۱۴۶: آنان که سر نشاط عالم دارند 3شمارهٔ ۱۴۷: خون در تن من که اصل نیروست نماند 4شمارهٔ ۱۴۸: تا خط چو دود تو دل از من بربود 5شمارهٔ ۱۴۹: آن بت که دل مرا فرا چنگ آورد 6شمارهٔ ۱۵۰: با من فلک از خشم همی دندان زد 7شمارهٔ ۱۵۱: ای شاه فلک متابع کام تو باد 8شمارهٔ ۱۵۲: در باغ هنر تخم وفا کاشت خرد 9شمارهٔ ۱۵۳: صالح تن من ز عشق دامن بفشاند 10شمارهٔ ۱۵۴: در محنت شو خوش و مکن نعمت یاد 11شمارهٔ ۱۵۵: دیدار تو از نعمت دو جهان خوشتر 12شمارهٔ ۱۵۶: یک بوسه زدم بر لب و بر چشم دگر 13شمارهٔ ۱۵۷: ز اول به میان ما به هنگام کنار 14شمارهٔ ۱۵۸: هر ابر که بنگرم غباری شده گیر 15شمارهٔ ۱۵۹: خورشید رخ تو تافت بر سایه عمر 16شمارهٔ ۱۶۰: تعریف مرا عشق تو ای ساده شکر 17شمارهٔ ۱۶۱: سلطان ملک است در دل سلطان نور 18شمارهٔ ۱۶۲: چاه ز نخ تو ای دلارام پسر 19شمارهٔ ۱۶۳: یک چشم تو گر تباه گشت ای دلبر 20شمارهٔ ۱۶۴: ای روی تو آفتاب و من نیلوفر 21شمارهٔ ۱۶۵: آمد به وداعم آن نگار دلبر 22شمارهٔ ۱۶۶: ز اندیشه هجران و ز نادیدن یار 23شمارهٔ ۱۶۷: در عشق تو همچو ابر می گریم زار 24شمارهٔ ۱۶۸: ای پیل سوار خسرو شیر شکار 25شمارهٔ ۱۶۹: پیوست فلک با من پیکار دگر 26شمارهٔ ۱۷۰: این ابر چراست روز وشب چشم تو تر 27شمارهٔ ۱۷۱: اکنون که شدی به بتکده عاشق زار 28شمارهٔ ۱۷۲: مشکین کله تو گر شبست ای دلدار 29شمارهٔ ۱۷۳: نا رفته هنوز بوی شیرت ز شکر 30شمارهٔ ۱۷۴: تا دیده ام آن روی چو خورشید انور 31شمارهٔ ۱۷۵: اندیشه مکن به کارها در بسیار 32شمارهٔ ۱۷۶: ای مهر تو چون چهار طبع اندر خور 33شمارهٔ ۱۷۷: اندک اثر آبله بر دو رخ یار 34شمارهٔ ۱۷۸: در زندان تا کرد مرا گردون پیر 35شمارهٔ ۱۷۹: سلطان ملک ای عزیز فرزند پدر 36شمارهٔ ۱۸۰: چون پیرهنت گرفته ام تنگ به بر 37شمارهٔ ۱۸۱: از سنگم یا ز چیستم جان پدر 38شمارهٔ ۱۸۲: بر مرگ تو چون نمویم ای جان پدر 39شمارهٔ ۱۸۳: می گویمت ای سعادت ای نیک پسر 40شمارهٔ ۱۸۴: در غور فلک تعبیه ای ساخت چو ابر 41شمارهٔ ۱۸۵: گویی که هوا به زیر گردست امروز 42شمارهٔ ۱۸۶: عشقت کشتم که غم درودم شب و روز 43شمارهٔ ۱۸۷: ای فقر بخاست روز بازار تو خیز 44شمارهٔ ۱۸۸: ای شاه علاء دولت ملک افروز 45شمارهٔ ۱۸۹: چرخ از دم کون برنمی گردد باز 46شمارهٔ ۱۹۰: خورشید رخا وصل تو جویم همه روز 47شمارهٔ ۱۹۱: ای سود و زیان عمر فرسوده بترس 48شمارهٔ ۱۹۲: ای یار چو صبر هیچ یاری مشناس 49شمارهٔ ۱۹۳: از بخشش دست من ز سیم و زر پرس 50شمارهٔ ۱۹۴: مسعود که بود سعد سلمان پدرش 51شمارهٔ ۱۹۵: مسعود که بود سعد سلمان پدرش 52شمارهٔ ۱۹۶: تا از من می جهی چو دود از آتش 53شمارهٔ ۱۹۷: معشوقه دلم به آتش انباشت چو شمع 54شمارهٔ ۱۹۸: آتش به سرم همی فرو ریزد عشق 55شمارهٔ ۱۹۹: ای چرخ مدور خسیس بی باک 56شمارهٔ ۲۰۰: گردون نکشد کمال مسعود ملک 57شمارهٔ ۲۰۱: من همت باز دارم و کبر پلنگ 58شمارهٔ ۲۰۲: من چون دل لاله ام تو چون رنگ به ر ...59شمارهٔ ۲۰۳: ای بدر شده من از غمان تو هلال 60شمارهٔ ۲۰۴: ای کلک ملک وصف تو گویم همه سال 61شمارهٔ ۲۰۵: عیبم که ز من زمانی ای مشکین خال 62شمارهٔ ۲۰۶: دل می ندهد که از تو بردارم دل 63شمارهٔ ۲۰۷: آن دل که نخواستت چه نامست آن دل 64شمارهٔ ۲۰۸: سرما چون شد ز دست صحرا شد گل 65شمارهٔ ۲۰۹: رویت بر من چنان که گل بر بلبل 66شمارهٔ ۲۱۰: نامد به کف آن زلف سمن مال به مال 67شمارهٔ ۲۱۱: بنگر که ز شاخ می چه گوید صلصل 68شمارهٔ ۲۱۲: چون روی بتان گشت به باغ اندر گل 69شمارهٔ ۲۱۳: خامش نشود همی ز غلغل بلبل 70شمارهٔ ۲۱۴: من ادهمم از خون دل ابرش گردم 71شمارهٔ ۲۱۵: در دولت شاه چون قوی شد رایم 72شمارهٔ ۲۱۶: غمهای تو از راندن خونها کارم 73شمارهٔ ۲۱۷: هر چند که این بند ز پای افکندم 74شمارهٔ ۲۱۸: من در عدم از جود تو موجود شدم 75شمارهٔ ۲۱۹: ای طبع بده ور ندهی بستانم 76شمارهٔ ۲۲۰: ای غمزه تو کشفته بنیاد دلم 77شمارهٔ ۲۲۱: ای طبع چو آتش از تو بس خوشنودم 78شمارهٔ ۲۲۲: گر من برم از مردم بد سازم برم 79شمارهٔ ۲۲۳: جان و دل و دین به وصلت ای مهر صنم 80شمارهٔ ۲۲۴: ای زرین نام لعبت سیم اندام 81شمارهٔ ۲۲۵: تن کوبم و سرپیچم و بر روی زنم 82شمارهٔ ۲۲۶: جان هر ساعت ز کار زاری دهدم 83شمارهٔ ۲۲۷: من دوش که از هجر تو در تاب شدم 84شمارهٔ ۲۲۸: تا کی غم یار و درد فرزند کشم 85شمارهٔ ۲۲۹: هر روز همی فلک به تیری زندم 86شمارهٔ ۲۳۰: گفتم که تو بی وفایی ای نامردم 87شمارهٔ ۲۳۱: ای فاخته دل چو من به رویت نگرم 88شمارهٔ ۲۳۲: بر بسته شد از بستن ماتم دستم 89شمارهٔ ۲۳۳: سروی خواهم ز چرخ داری زندم 90شمارهٔ ۲۳۴: همچون قلمم ز بیخ کندی به ستم 91شمارهٔ ۲۳۵: چون پیش دل از هجر تو هنگامه نهم 92شمارهٔ ۲۳۶: ای سرو سپاه خسرو ای ماه حشم 93شمارهٔ ۲۳۷: ای کرده مرا به عشق گمراه تمام 94شمارهٔ ۲۳۸: جستم از توبه بی زبانی جستم 95شمارهٔ ۲۳۹: شب زار به جای بستر آتش ریزم 96شمارهٔ ۲۴۰: گفتم کایندل به داغ نام تو کنم 97شمارهٔ ۲۴۱: ای چرخ ز هر گزند رنج تو کشم 98شمارهٔ ۲۴۲: وصف لب رنگین تو از دل جویم 99شمارهٔ ۲۴۳: چون از گل روی تو بهاری رسدم 100شمارهٔ ۲۴۴: تا چنگ به مهر آن دلارام زدم 101شمارهٔ ۲۴۵: بر آتش اگر بی تو نخفتم خفتم 102شمارهٔ ۲۴۶: کوهی که بر او بلا ببارند منم 103شمارهٔ ۲۴۷: امروز ز هر دوست گزندی دارم 104شمارهٔ ۲۴۸: از عشق تو در چشم خرد میل زدم 105شمارهٔ ۲۴۹: بونصر من ار عاشق ایام توام 106شمارهٔ ۲۵۰: گفتم شکرت به خلق کیهان گویم 107شمارهٔ ۲۵۱: جز در غم عشق تو سفر می نکنم 108شمارهٔ ۲۵۲: من به الم ای صنم گرفتار نیم 109شمارهٔ ۲۵۳: گر تیز به روی خوب تو درنگرم 110شمارهٔ ۲۵۴: هر یک چندی به قلعه ای آرندم 111شمارهٔ ۲۵۵: صالح دل اگر به جای جامه بدرم 112شمارهٔ ۲۵۶: بر روی تو مهربان و دلسوز منم 113شمارهٔ ۲۵۷: گنجی که ز پیش آن بجستند منم 114شمارهٔ ۲۵۸: نه از همه خلق حق گزاری دارم 115شمارهٔ ۲۵۹: گر حور بود بدان که نازش نکشم 116شمارهٔ ۲۶۰: از آتش دل همیشه اندر تابم 117شمارهٔ ۲۶۱: ای دشمن و دوست مر تو را یک عالم 118شمارهٔ ۲۶۲: هرگه که به پیراهن تو درنگرم 119شمارهٔ ۲۶۳: دلخسته چشم ناوک انداز توام 120شمارهٔ ۲۶۴: در خواب گه از دل به شب آتش بیزم 121شمارهٔ ۲۶۵: شب ز انده تو همی نیاید خوابم 122شمارهٔ ۲۶۶: دانم که ز چرخ بخش بیرون نکنم 123شمارهٔ ۲۶۷: من دوش که از هجر تو در تاب شدم 124شمارهٔ ۲۶۸: از بند رحم ببند مهد افتادم 125شمارهٔ ۲۶۹: شه پندارد که ما خردمندانیم 126شمارهٔ ۲۷۰: در آرزوی بوی گل نوروزم 127شمارهٔ ۲۷۱: لرزان ز بلا چو برگ داند یارم 128شمارهٔ ۲۷۲: تا روز همه شب از هوس بیدارم 129شمارهٔ ۲۷۳: بر دیده خیال دوست بنگاشته ام 130شمارهٔ ۲۷۴: امروز در این حبس من آن ممتحنم 131شمارهٔ ۲۷۵: از دل بدم آتشی برانگیخته ام 132شمارهٔ ۲۷۶: عمری بدو کف دو رخ نگارا خستم 133شمارهٔ ۲۷۷: گفتی خبرت کنم کسی بفرستم 134شمارهٔ ۲۷۸: آن مرد که در سخن جهانیست منم 135شمارهٔ ۲۷۹: هر جای که آتش نبردیست منم 136شمارهٔ ۲۸۰: هر جا که ز فضل پیشگاهی است منم 137شمارهٔ ۲۸۱: با ناله همی چو ابر بهمن گریم 138شمارهٔ ۲۸۲: از بلبل نالنده تر و زارترم 139شمارهٔ ۲۸۳: روزان و شبان در آن غم و تیمارم 140شمارهٔ ۲۸۴: ای جان جهان تا خبرت یافته ام 141شمارهٔ ۲۸۵: از خود به تو من بتا گمانها دارم 142شمارهٔ ۲۸۶: سیراب گلابی تو بر آتش خارم 143شمارهٔ ۲۸۷: از هر چه بگفته اند پندی دارم 144شمارهٔ ۲۸۸: من بستر برف و بالش یخ دارم 145شمارهٔ ۲۸۹: در تاریکی ز بس که می بنشینم 146شمارهٔ ۲۹۰: آنم که اگر به خلد جایی سازم 147شمارهٔ ۲۹۱: هر گه که تو را به رهگذاری بینم 148شمارهٔ ۲۹۲: دیده همه شب ز خواب خوش بردوزم 149شمارهٔ ۲۹۳: با خود گفتم که من عیال تو شدم 150شمارهٔ ۲۹۴: آنکو گوید هست قضا تیشه من 151شمارهٔ ۲۹۵: تا خسته دل مرا بریده ست ز تن 152شمارهٔ ۲۹۶: در سمجی چون توانم آرامیدن 153شمارهٔ ۲۹۷: هر شب که تو را نبینم ای شاخ سمن 154شمارهٔ ۲۹۸: چون گل ز غمت دریده ام پیراهن 155شمارهٔ ۲۹۹: سر کردمت ای نگار چون تو سر من 156شمارهٔ ۳۰۰: چنگم به چهار شاخ زد پیراهن 157شمارهٔ ۳۰۱: چون دانش بود مهربان دایه من 158شمارهٔ ۳۰۲: چشم و دهن آن صنم لاله رخان 159شمارهٔ ۳۰۳: با کس غم تو بیش نخواهم گفتم 160شمارهٔ ۳۰۴: این دیبه دو روی به کلک دو زبان 161شمارهٔ ۳۰۵: تا نسبت کرد اخوت شعر به من 162شمارهٔ ۳۰۶: آنکو دارد چو سیم و شر لب و تن 163شمارهٔ ۳۰۷: از چشم من ار سرشک بتوان رفتن 164شمارهٔ ۳۰۸: از کفر کشد زریر شیبانی کین 165شمارهٔ ۳۰۹: ای برتر من کرده هزاران احسان 166شمارهٔ ۳۱۰: در خدمت طاهر علی بارم جان 167شمارهٔ ۳۱۱: ایزد که همی کرد مرکب تن و جان 168شمارهٔ ۳۱۲: ای پای برنجن من ای بند گران 169شمارهٔ ۳۱۳: چون قمری زار زار می نالم من 170شمارهٔ ۳۱۴: ای شاه به بیشه عزم ناگاهان کن 171شمارهٔ ۳۱۵: زنده به تو مانده ام من ای جان جها ...172شمارهٔ ۳۱۶: انده چه خورم چراست اندر خوردن 173شمارهٔ ۳۱۷: صد بار به نیکی هنرم کرد ضمان 174شمارهٔ ۳۱۸: گر خسته شوم ز تیر پیکار تو من 175شمارهٔ ۳۱۹: نه روزم هیزم است و نه شب روغن 176شمارهٔ ۳۲۰: ای روز مرا جز شب دیجور مدان 177شمارهٔ ۳۲۱: کس را چو بنفشه سر فرو نارم من 178شمارهٔ ۳۲۲: از چنگ قضا همی چو نتوان جستن 179شمارهٔ ۳۲۳: گردنده چو روز نوبهاری با من 180شمارهٔ ۳۲۴: ای چون گل نوشکفته بر طرف چمن 181شمارهٔ ۳۲۵: چرخم چو بخواست کشت بی هیچ گمان 182شمارهٔ ۳۲۶: امروز منم تفته دل و رفته روان 183شمارهٔ ۳۲۷: بگشای چو گل به وعده راست دهن 184شمارهٔ ۳۲۸: مشک از سر زلفین تو بویم پس ازین 185شمارهٔ ۳۲۹: زاری و دعا کن به سحرگاه ای تن 186شمارهٔ ۳۳۰: دیدی که غلام داشتم چندان من 187شمارهٔ ۳۳۱: روزم تیره ست از آن رخ مهوش تو 188شمارهٔ ۳۳۲: دل بست شود چو سرفرازد با تو 189شمارهٔ ۳۳۳: آنی که بری دست نیازد با تو 190شمارهٔ ۳۳۴: هر جان که بود برتر از آن باشی تو 191شمارهٔ ۳۳۵: نورست ای ماه حسن سرمایه تو 192شمارهٔ ۳۳۶: ای نای تو را نقل و می روشن کو 193شمارهٔ ۳۳۷: ای شاه بترس از آنکه پرسند از تو 194شمارهٔ ۳۳۸: سلطان ملک اقبال عنان داد به تو 195شمارهٔ ۳۳۹: صالح پس ازین طرب نباید بی تو 196شمارهٔ ۳۴۰: ای شمع شدم به عشق پروانه تو 197شمارهٔ ۳۴۱: ای نای ندیده ام دلی شاد از تو 198شمارهٔ ۳۴۲: مادر که مرا بزاد زاد از پی تو 199شمارهٔ ۳۴۳: هرگز نرسد به لطف در مهر چو تو 200شمارهٔ ۳۴۴: خوردم همه زهر عشق تو شکر کو 201شمارهٔ ۳۴۵: روی و بر من تا بشدم از بر تو 202شمارهٔ ۳۴۶: از کوفتن پای تو و گشتن تو 203شمارهٔ ۳۴۷: با من به میان رسول باید با تو 204شمارهٔ ۳۴۸: ای ملک به دولت تو دارا گشته 205شمارهٔ ۳۴۹: آنی که ز فالها همه فال تو به 206شمارهٔ ۳۵۰: از هر جنسم چو شاه بگشادی راه 207شمارهٔ ۳۵۱: چندان داری ز حسن و خوبی مایه 208شمارهٔ ۳۵۲: هر چند که بر کوهم در شب ز اندوه 209شمارهٔ ۳۵۳: آمد بر من به چشمکان خواب زده 210شمارهٔ ۳۵۴: چون دولت تو جهان جوانست ای شاه 211شمارهٔ ۳۵۵: این خوشرویان که ایستادند همه 212شمارهٔ ۳۵۶: امروز منم چو ماری اندر سله ای 213شمارهٔ ۳۵۷: دانم که وفا ز دل برانداخته ای 214شمارهٔ ۳۵۸: ای ابر ز بحر تا هوایی شده ای 215شمارهٔ ۳۵۹: بر شعر مرا دلیست ای بار خدای 216شمارهٔ ۳۶۰: ای غم سختی تو ای دل از غم نرمی 217شمارهٔ ۳۶۱: روزی که چو باد پیش من برگذری 218شمارهٔ ۳۶۲: مفروق دو دیده ای و مقرون دلی 219شمارهٔ ۳۶۳: مرهم گفتم تو با دل ریش همی 220شمارهٔ ۳۶۴: دولت ز علاء دولت عالی رای 221شمارهٔ ۳۶۵: از شیرینی چون به سخن بنشینی 222شمارهٔ ۳۶۶: با هر تاری ساخته چون پود شوی 223شمارهٔ ۳۶۷: ای گل نه ز گل ز دل همی بر رویی 224شمارهٔ ۳۶۸: آخر نگذاردم فلک چون زاری 225شمارهٔ ۳۶۹: ای دولت هند را جمالی دادی 226شمارهٔ ۳۷۰: شوخی صنمی خوشی کشی خندانی 227شمارهٔ ۳۷۱: عشق آتشی افروخت که از بسیاری 228شمارهٔ ۳۷۲: ای بخت مرا سوخته خرمن کردی 229شمارهٔ ۳۷۳: در پیش گل وصال ما را بویی 230شمارهٔ ۳۷۴: گر چه کندت مساعدت روز بهی 231شمارهٔ ۳۷۵: فر ابدی و نعمت جاویدی 232شمارهٔ ۳۷۶: ای حورا زاده لعبت نوشادی 233شمارهٔ ۳۷۷: بنمودی مقنعی مهی ناگاهی 234شمارهٔ ۳۷۸: ای نای هوا بریدم از نای دمی 235شمارهٔ ۳۷۹: عشوه دهیم همی سرابی گویی 236شمارهٔ ۳۸۰: ای راوه اگر بهشت پیداست تویی 237شمارهٔ ۳۸۱: ای شاه عدو بندی و هم قلعه گشای 238شمارهٔ ۳۸۲: چون بلبل داریم برای رازی 239شمارهٔ ۳۸۳: امید به زندگانیم نیست بسی 240شمارهٔ ۳۸۴: مسعود چو دربند گرفتار شدی 241شمارهٔ ۳۸۵: نالنده تر از نایم در قلعه نای 242شمارهٔ ۳۸۶: ای شاه جهان ز ملک باقی شادی 243شمارهٔ ۳۸۷: بر شاهان جمله پادشاهی داری 244شمارهٔ ۳۸۸: آمد بر من خیال زیبا یاری 245شمارهٔ ۳۸۹: ای چرخ همه کار به پرگار زدی 246شمارهٔ ۳۹۰: از غنچه ناشکفته مستورتری 247شمارهٔ ۳۹۱: از بلبل بر سرو طربناک تری 248شمارهٔ ۳۹۲: ای قلعه نای مادر ملک تویی 249شمارهٔ ۳۹۳: ای تن تو به طبع بار بیمار کشی 250شمارهٔ ۳۹۴: چون موی شدم رنج هر بیدادی 251شمارهٔ ۳۹۵: ای تن چه تنی که تا شدی فرهنگی 252شمارهٔ ۳۹۶: چون دید که بر عزم سفر دارم رای 253شمارهٔ ۳۹۷: این چرخ بسی بدل کند نوها را

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ