کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از آن ندیده کسی آفتاب روی تو را
    که پرده گشته تجلی رخ نکوی تو را
    توان گذشت ز هر آرزو ولی هرگز
    ز دل بدر نتوان کرد آرزوی تو را
    کسی که نیست اسیر تو کو که من بجهان
    بگردن همه بینم کمند موی تو را
    مراد رهرو دیر و کنشت و کعبه توئی
    که جمله در طلب افتاده اند کوی تو را
    کجا بغیر دهد فتنه جهان نسبت
    کسی که دیده چو من چشم فتنه جوی ترا
    سواد چین و ختا را دهم بشکرانه
    بچنگ آرم اگر زلف مشگبوی ترا
    چنان که بلبل شوریده وصف گل گوید
    صغیر ورد زبان کرده گفتگوی ترا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha