کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    غیر آن سر که سری با کف پایی دارد
    نتوان گفت سری قدر و بهایی دارد
    سر که بی گوهر عشق است به دریای وجود
    هست کمتر ز حبابی که هوایی دارد
    تا دم از شکر و شکایت زنی از عشق ملاف
    عاشق آن نیست که از خود من و مایی دارد
    حال آن خوش که پی ماضی و مستقبل نیست
    نی مه و سالی و نی صبح و مسایی دارد
    منگر جز ز مؤثر اثر اشیا را
    نی ز نائیست اگر شور و نوایی دارد
    از دم پیر مغان باز شود عقدهٔ دل
    راستی خوش نفس عقده گشایی دارد
    غم خاطر نزداید ز تماشای چمن
    خاطری را بکف آور که صفایی دارد
    کی رخ شاهد مقصود به بیند در خواب
    آنکه از غیر خدا چشم عطایی دارد
    در رحمت نشود بسته که در دوزخ نیز
    گر رود بنده به حق باز رجایی دارد
    همه بر وحدت او قائل و لطفش همه راست
    شامل آنگونه که هر بنده خدایی دارد
    ناله از درد مکن در طلب درمان کوش
    زانکه هر درد طبیبی و دوایی دارد
    نکند چشم تمنا بکسی باز صغیر
    لیک از اهل دل‌ امید دعایی دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha