کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ستم ار بناتوانان ز ستمگری رسانی
    بستم دچار گردی تو بوقت ناتوانی
    عجب است اگر ز چشمت نفشاند آسمان خون
    چو تو اشک چشم مظلوم بخاک ره فشانی
    عجب است اگر نخیزند بکینت اهل عالم
    که تو شادمان نشینی دگری بغم نشانی
    عمل تو همچو فرزند بدامن تو پیچد
    اگرش ز پیش رانی وگرش بخویش خوانی
    بنهادت این چه خصمی است که با دل خلایق
    نگهت کند خدنگی سخنت کند سنانی
    بدلی که از تو لرزد بخدا که می‌نیرزد
    همه عمر اگر نشینی بسریر کامرانی
    ز چه غره ای ببازو که ز صاحبان نیرو
    بشکست پنجه‌ام د چوقضای آسمانی
    تو پلنگ خو چه لافی ز مقام آدمیت
    که بجز ز نقش و ترکیب بآدمی نمانی
    ز معاد برحذر شو صفت سبع رها کن
    که بهر صفت فزونی تو بصورت همانی
    ز جهان صغیر بگذر غم عاقبت همی خور
    که بهر طریق باشد گذرد جهان فانی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha