کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جان بتنگ آمدم از غصهٔ بی همنفسی
    آخر ای همنفس از چیست بدادم نرسی
    جمع خلقی بتماشای من انگشت گزان
    تو نپرسی که بدین حال پریشان چه کسی
    حال آن خستهٔ واماندهٔ افتاده ز پای
    تو چه دانی که بصد ناز سوار فرسی
    باختم دل بنظر بازی و غافل بودم
    که بدین روز کشد عاقبت بوالهوسی
    در هوایی که ز پرواز بماند جبریل
    بچه منظور رسم من ز عروج مگسی
    در محیطی که شود فلک فلک طوفانی
    کی در از قعر بدامان کند این خوی خسی
    گر بمنزل نرسیدی تو صغیر اینت بس
    که در این قافله نالان همه دم چون جرسی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha