کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بندهٔ پادشهی باش که درویش بود
    پا بدنیا زده و عاقبت اندیش بود
    نیست هرگز خبری پیش ز خود باخبران
    کانکه دارد خبری بی خبر از خویش بود
    گر خدا می‌طلبی از دل درویش طلب
    بخدا عرش الهی دل درویش بود
    پس از این راست رو و پیش رو قافله باش
    راست رو در همه جا از همه کس پیش بود
    پیش بدگو منشین تا نشوی رنجه از او
    روش و عادت کژدم زدن نیش بود
    چه ستمها که ز بوجهل رسید احمد(ص) را
    خویش را دشمن نزدیک همان خویش بود
    اهل هر کیش که هستی ز من این نکته شنو
    کان پسندیدهٔ هر ملت و هر کیش بود
    مکن آزار دل خلق که سنجیده صغیر
    این گناهی است که از هر گنهی بیش بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha