کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز پرده گر کنی ایماه وش عیان عارض
    کند ز شرم تو ماه فلک نهان عارض
    بهر کجا گذرم شرح عارض تو بود
    بحالتی که ندادی بکس نشان عارض
    شگفت نیست گر از آسمان بخاک افتد
    نمائی ار تو بخورشید آسمان عارض
    بدیده روز مرا همچو شام تار کنی
    دمی که زلف پریشان کنی بر آن عارض
    مگر تو حور بهشتی بدین جمال که ما
    چو عارض تو ندیدیم در جهان عارض
    ندیده روی قرار و سکون دگر همه عمر
    هر آنکه دید چو من از تو دلستان عارض
    صغیر گرد جهان گشت و همچو عارض تو
    ندید درهمهٔ ماه طلعتان عارض

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha