کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون بت من شانه بر زلف چلیپائی کشد
    دل عنانم از مسلمانی بترسائی کشد
    بار عشقی را که من در ناتوانی میکشم
    کی تواند آسمان با آن توانائی کشد
    حاصلش جز لغزش پا نیست اندر راه عشق
    آنکه هنگام بلا دست از شکیبائی کشد
    عاشقی نازم که بعد از مرک مجنون نام او
    تا قیامت بهر لیلی بار رسوائی کشد
    خاک بوسد پای یار و خلق عالم خاک را
    بندگی کن خواهی ار کارت بمولائی کشد
    تا بود جان بر لب جانان هوس دارم بلی
    کی مگس پا از در دکان حلوائی کشد
    در جهان هر کس ز مینای قناعت مست شد
    همتش کی منت از این چرخ مینائی کشد
    صحبت تنها ملال آرد صغیرا سعی کن
    حالتی جو تا مگر رختت به تنهائی کشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha