کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مردم چشم تو نازیم که در پرده درند
    واندر آن پرده ز مردم بملا پرده درند
    دهنت هیچ و از آن هیچ بعشاق چنان
    کار تنک است که از هستی خود بیخبرند
    رسته گرد لب شیرین تو خط مشگین
    یا که موران سیه جمع بدور شکرند
    رنج خود کم کن و عشاقت از این بیش مکش
    زانکه این طایفه را هر چه کشی بیشترند
    وادی عشق تو را بی سر و پا باید رفت
    زین سبب جملهٔ عشاق تو بی پا و سرند
    چون بخوبان نشوم رام که از گندم خال
    این بهشتی پسران راه زنان پدرند
    همه چشمی نبود در خور آنروی صغیر
    قابل دیدن رخسار وی اهل نظرند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha