کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شیرم ولی اسیر به دام غزال دوست
    چون نی تهی ز خویشم و پر از مقال دوست
    در روی خلق دیدهٔ حیرت گشوده‌ام
    بینم مگر جمال عدیم المثال دوست
    منعم مکن که خاک ره دشمنان شدم
    گشتم چنین مگر که شوم پایمال دوست
    از بار غم بود الف قامتم چو دال
    در آرزوی قامت با اعتدال دوست
    صد زخم خار هجر بخوردیم و عاقبت
    یک گل نچیده‌ایم ز باغ وصال دوست
    دارند مردمان به دل خود بسی خیال
    در دل صغیر را نبود جز خیال دوست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha