کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    من و خاک سر آنکوی که دلدار آنجاست
    راحت جان و تن آرام دل زار آنجاست
    با رخ یار مرا حاجت گلشن نبود
    هر کجا یار بود گلشن و گلزار آنجاست
    گر کنم خاک در میکده را کحل بصر
    نکنم عیب که نقش قدم یار آنجاست
    روز و شب حلقه صفت بر در آن عیسی دم
    چون ننالم که دوای دل بیمار آنجاست
    گر گشایش طلبی جو ز در پیر مغان
    کانکه لطفش بگشاید گره از کار آنجاست
    همچو خورشید که نورش همه جا جلوه گر است
    هر کجا میروم آن دلبر عیار آنجاست
    یوسفا حسن تو را مردم کنعان نخرند
    جانب مصر روان شو که خریدار آنجاست
    نیست از کعبهٔ گل ره بمقام مقصود
    رهرو کعبهٔ دل باش که دلدار آنجاست
    داشت اندیشه صغیر از صف حشر و خردش
    گفت تشویش مکن حیدر کرار آنجاست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha