کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا نگوئی بجهان دوست مرا بسیار است
    دوست اکسیر بود این سخن از اسرار است
    راستی ز اهل صفا دوست بدست آوردن
    آید آسان بنظر لیک بسی دشوار است
    آنکه دارد بنظر نفع خود از صحبت دوست
    دوست نبود ز حریفان سر بازار است
    ای بسا دوست نما دشمن جانی که تمام
    در تظاهر پی منظور خود آن مکار است
    ای بسا دوست که با دوست زند لاف وفا
    لیک گاه عمل از وی بری و بیزار است
    ای بسا دوست که ازابلهی و نادانی
    دوست را مایهٔ صدگونه غم و آزار است
    جذب گفتار مشو دوست مدان آنکس را
    که نه گفتار وی‌ام یخته با کردار است
    دوست آنست که هنگام گرفتاری دوست
    از طریق عمل آن غمزده را غمخوار است
    دوستی خود ثمر نخل وجود من و تست
    سوختن در خور نخل است اگر بی بار است
    اثر دوستی و مهر و محبت باشد
    آنچه در دهر ز صاحب اثران آثار است
    بهتر آنست کزین مسئلهٔ دور و دراز
    رشته کوتاه کنم ورنه سخن بسیار است
    چون کنایت ز صراحت بود اولی اینجا
    با همه بی نظری ها نظری در کار است
    مختصر شرحی اگر گفته‌ام از مهر و وفا
    پی به مقصود برد آنکه دلش بیدار است
    با خدا باش و بپوش از همه کس دیده صغیر
    فارغست از همه کس آنکه خدایش یار است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha