به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانیغزل ها نا تمامشمارهٔ ۹: الهی آشنا کن ساقی بیگانه ما را

2400عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

الهی آشنا کن ساقی بیگانه ما را
که از زهر نگاهی پر کند پیمانه ما را
دل از بی دردی آمد در فغان سودای عشقی کو
که در زنجیر خاموشی کشد دیوانه ما را
حدیث درد عشق ما به نام دیگران گویید
به این تقریب شاید بشنود افسانه ما را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸: جنون که کرد به دیوانگی مثل ما را 2شمارهٔ ۹: الهی آشنا کن ساقی بیگانه ما را 3شمارهٔ ۱۰: من که گشتم خاک ره پروای افلاکم چرا 4شمارهٔ ۱۱: اگر دانم که عشقت گرمتر خواهد تب خو ...5شمارهٔ ۱۲: ز بی سرمایگی دادم سرانجامی سر خود ...6شمارهٔ ۱۳: بسکه بر هم زد ز ترکش خانه زنبور را 7شمارهٔ ۱۴: رخصت طوفان دهم گر اشک عالمگیر را 8شمارهٔ ۱۵: پیش می میرم به راهت نقش پای خویش ر ...9شمارهٔ ۱۶: غم عشقت زده ره خواب مرا 10شمارهٔ ۱۷: دلیل بادیه دیوانگی بس است مرا 11شمارهٔ ۱۸: حیرت آبادی که او پهلو نشین باشد مر ...12شمارهٔ ۱۹: به آفتاب برابر مساز یار مرا 13شمارهٔ ۲۰: نیست در سر هوس جوش خریدار مرا 14شمارهٔ ۲۱: نسیم بی نیازی کرد تا روشن چراغم را 15شمارهٔ ۲۲: صبح بیدار ندارد نظر پاک مرا 16شمارهٔ ۲۳: کرده ای لبریز می جام مرا 17شمارهٔ ۲۴: گشته سودای غمش هم درد و هم درمان م ...18شمارهٔ ۲۵: ز پرده های خموشی شنو فغان مرا 19شمارهٔ ۲۶: کرده ام مرغی سبکروحی امید و بیم را 20شمارهٔ ۲۷: باشد خطر ز وصل جدایی کشیده را 21شمارهٔ ۲۸: کرده ام از غیر خیال دوست خالی سینه ...22شمارهٔ ۲۹: صبح شد ساقی بده جام می دیرینه را 23شمارهٔ ۳۰: دیده آشوب نگاه فتنه پرداز تو را 24شمارهٔ ۳۱: بیا که فال جنون کرده ایم جنگ تو را 25شمارهٔ ۳۲: زمین که گنج روان گفته خاک راه تو ر ...26شمارهٔ ۳۳: چه داد شکر دهم شوق آرزوی تو را 27شمارهٔ ۳۴: به عالمی ندهم ذوق می پرستی را 28شمارهٔ ۳۵: از سر بگذار خودنمایی را 29شمارهٔ ۳۶: ز عندلیب چه پرسی نشان خانه ما 30شمارهٔ ۳۷: گل غم داغ جنون سوخته تا بر سر ما 31شمارهٔ ۳۸: عهد تمکین با دل دیوانه بستن کار ما 32شمارهٔ ۳۹: شد فزون بیغم شکست خاطر دلگیر ما 33شمارهٔ ۴۰: بهر پاس عشق خاموشی نشد دمساز ما 34شمارهٔ ۴۱: تا کی نشوی گوش بر آواز دل ما 35شمارهٔ ۴۲: عقد گوهر چون صدف در آستین داریم ما 36شمارهٔ ۴۳: حرف عشق دوست را افسانه می دانیم ما 37شمارهٔ ۴۴: ویران ز چشمی شد خانه ما 38شمارهٔ ۴۵: می کند مشق تپیدن دل دیوانه ما 39شمارهٔ ۴۶: سینه صافند به هم عاقل و دیوانه ما 40شمارهٔ ۴۷: گرد فتادگی شده بال همای ما 41شمارهٔ ۴۸: گر به ما فاش شود معنی نادانی ما 42شمارهٔ ۴۹: ای نگاهت از شوخی محشر تغافلها 43شمارهٔ ۵۰: الفت نمی کنند به کس دل دویده ها 44شمارهٔ ۵۱: بسکه دارد دل توکل بر هوا 45شمارهٔ ۵۲: ناله از تاثیر هویی در کمین دارم بی ...46شمارهٔ ۵۳: چون دل ز وصل تو مایوس می کند مهتاب 47شمارهٔ ۵۴: چراغم روشن است از روی آتشپاره ای ا ...48شمارهٔ ۵۵: نوروز شد که گردد باغ از سمن لبالب 49شمارهٔ ۵۶: کسی که در قدح دیگران بهار گداخت 50شمارهٔ ۵۷: بسکه نظاره ز تاب رخ جانان افروخت 51شمارهٔ ۵۸: به یاد روی تو از تاب ناله ام گل سو ...52شمارهٔ ۵۹: ناله در بزم دل سوخته ام ساز آموخت 53شمارهٔ ۶۰: چشمت به جام هر که شراب نگاه ریخت 54شمارهٔ ۶۱: مست می آمد و آیینه به دست 55شمارهٔ ۶۲: جام لاله پر می شد وقت باده نوشیهاس ...56شمارهٔ ۶۳: مرا به میکده صد منت از می ناب است 57شمارهٔ ۶۴: دلم در اضطراب اضطراب است 58شمارهٔ ۶۵: معنی غالب حریفی بی شماتت همت است 59شمارهٔ ۶۶: داغ مهر دوستانم کینه دشمن کجاست 60شمارهٔ ۶۷: امشب از پرتو روی تو گلستان اینجاست 61شمارهٔ ۶۸: هر طرف فتنه ای از گرد سواری برخاست 62شمارهٔ ۶۹: جز آه و ناله از دل دیوانه برنخاست 63شمارهٔ ۷۰: چون دلم دیوانه عاقل نمایی برنخاست 64شمارهٔ ۷۱: سیر باغ او خیال خاطر شاد خود است 65شمارهٔ ۷۲: ز چشم پاکدلان معنی حیا پیداست 66شمارهٔ ۷۳: شرح سودای تو از گریه زارم پیداست 67شمارهٔ ۷۴: نشان زخم که جویی سوار بسیار است 68شمارهٔ ۷۵: از می تجربه میخانه افلاک پر است 69شمارهٔ ۷۶: خون دل خوردن به بزمش از شراب آسانت ...70شمارهٔ ۷۷: دل داغ در آستین بهتر است 71شمارهٔ ۷۸: بزم خاموشی است مطرب را نوای دیگر ا ...72شمارهٔ ۷۹: پاس ادب یاد تو بسیار ضرور است 73شمارهٔ ۸۰: نقل بزم ما حدیثی زان لب شیرین بس ا ...74شمارهٔ ۸۱: سرنوشتم چون تمنا چین ابرویی بس است 75شمارهٔ ۸۲: خار وگل از هوای تو دمساز آتش است 76شمارهٔ ۸۳: در گلستان محبت سایه گل آتش است 77شمارهٔ ۸۴: عالم چمن جوش بهار دم فیض است 78شمارهٔ ۸۵: تا عارض نسرین تو رشک گل باغ است 79شمارهٔ ۸۶: نگاهش از سر مژگان به جنگ است 80شمارهٔ ۸۷: بهار و گریه صید تو صبح اقبال است 81شمارهٔ ۸۸: عالم تمام شرح جگر خواری دل است 82شمارهٔ ۸۹: در بزم وفا یاد لب یار حرام است 83شمارهٔ ۹۰: با تماشای تو سیر گل و گلشن ستم است 84شمارهٔ ۹۱: بعد از این در بزم او دانسته آهی لا ...85شمارهٔ ۹۲: شهید دوستی گشتن فن ماست 86شمارهٔ ۹۳: خاکساری بزم عیش خاطر آگاه ماست 87شمارهٔ ۹۴: پی گم گشتگی ستاره ماست 88شمارهٔ ۹۵: محبت خانه زاد سینه ماست 89شمارهٔ ۹۶: بهار رفته گل باغ جانفشانی ماست 90شمارهٔ ۹۷: دلیل شوق به رهزن درست پیمان است 91شمارهٔ ۹۸: قفل کتابخانه حیرت دل من است 92شمارهٔ ۹۹: یاد روی تو نور چشم من است 93شمارهٔ ۱۰۰: بیاض ساده دیوانگی کتاب من است 94شمارهٔ ۱۰۱: شراب لعل که سرمایه حیات من است 95شمارهٔ ۱۰۲: خوابهای بی اثر تأثیر فریاد من است 96شمارهٔ ۱۰۳: دمید سبزه دگر عید انتعاش من است 97شمارهٔ ۱۰۴: درد دوا فروش طبیب دل من است 98شمارهٔ ۱۰۵: ضعف بازوی من کمان من است 99شمارهٔ ۱۰۶: دل به راحت ندهم پاس محبت این است 100شمارهٔ ۱۰۷: فتاده ایم ز پا در ره تو کام این ا ...101شمارهٔ ۱۰۸: ز جلوه تو زمین چون نگار رنگین است 102شمارهٔ ۱۰۹: ببالد دیده حیرانی پناه است 103شمارهٔ ۱۱۰: سرو دلجوی قیامت اعتدالی داشته است 104شمارهٔ ۱۱۱: تا دلت مایل شکار صید صحرا گشته اس ...105شمارهٔ ۱۱۲: بس که در بزمش نگه سرمشق حیرت گشته ...106شمارهٔ ۱۱۳: مژگان او به دام نگاهم گرفته است 107شمارهٔ ۱۱۴: بس که مژگان کجت عربده ناک افتاده ...108شمارهٔ ۱۱۵: تا همتم به راه طلب پا نهاده است 109شمارهٔ ۱۱۶: چون غبارم جلوه بیباکی از جا برده ...110شمارهٔ ۱۱۷: سرگشتگی نشستنم از یاد برده است 111شمارهٔ ۱۱۸: دل با خیال لعل تو پیوند کرده است 112شمارهٔ ۱۱۹: گرد جولان تو چشمم را بهاری کرده ا ...113شمارهٔ ۱۲۰: شوخی دیوانه آب از شبنم گل خورده ا ...114شمارهٔ ۱۲۱: مزه عمر جنون بوی بهار آمده است 115شمارهٔ ۱۲۲: چون گل آشفته و چون شعله سوار آمده ...116شمارهٔ ۱۲۳: کشت جهان ز نشو و نما پاک مانده اس ...117شمارهٔ ۱۲۴: سربلندیها غباری بوده است 118شمارهٔ ۱۲۵: چون دور ز وصل یار می بوده است 119شمارهٔ ۱۲۶: خط او دام هوش گردیده است 120شمارهٔ ۱۲۷: گر چه ساقی صرفه در خون خوردن من د ...121شمارهٔ ۱۲۸: باغها از سایه ابر بهاری دیده است 122شمارهٔ ۱۲۹: درد می دردی به ایاغت نرسیده است 123شمارهٔ ۱۳۰: طراوت چمن از خون دل فشانیهاست 124شمارهٔ ۱۳۱: شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است 125شمارهٔ ۱۳۲: آهم ز لخت دل فلک گل ستاره ای است 126شمارهٔ ۱۳۳: می کشی درد ته جام کسی است 127شمارهٔ ۱۳۴: سرنوشتم چون تمنا چین ابروی کسی اس ...128شمارهٔ ۱۳۵: جلوه سرو روان قافله بیهوشی است 129شمارهٔ ۱۳۶: گلی که رنگ فروشد به شعله می نوشی ...130شمارهٔ ۱۳۷: کلید زبانم به دست خاموشی است 131شمارهٔ ۱۳۸: در حقیقت عاشق و معشوق را دلها یکی ...132شمارهٔ ۱۳۹: تماشا باز در چشمم نهانی است 133شمارهٔ ۱۴۰: خسته جور تو با ناله و افغان ننشست 134شمارهٔ ۱۴۱: دامان فتنه گل به میان سخن شکست 135شمارهٔ ۱۴۲: دل از خواری ببالد عزتش هست 136شمارهٔ ۱۴۳: خط یار گرچه سر زد نگه ستمگرش هست 137شمارهٔ ۱۴۴: به زیان کوش گرت گرمی بازاری هست 138شمارهٔ ۱۴۵: عالم شکار فتنه چشم سیاه اوست 139شمارهٔ ۱۴۶: گل خانه زاد خاک ره انتظار کیست 140شمارهٔ ۱۴۷: چرایی سرگران تقصیر ما چیست 141شمارهٔ ۱۴۸: ای که می پرسی که آرامت چه شد آرام ...142شمارهٔ ۱۴۹: وصل تو برازنده حسن طلب کیست 143شمارهٔ ۱۵۰: گریه می گوید که عالم کشت بی انباز ...144شمارهٔ ۱۵۱: ظلمت شب پردگی راز کیست 145شمارهٔ ۱۵۲: گلشن تویی بهار شکفتن به کام کیست 146شمارهٔ ۱۵۳: دل ما سوخت دود گلخن کیست 147شمارهٔ ۱۵۴: دوری گل بال مرغان قفس را عار نیست 148شمارهٔ ۱۵۵: هر کس از خیال نگاه تو دور نیست 149شمارهٔ ۱۵۶: یک شب که اشک تشنه افشای راز نیست 150شمارهٔ ۱۵۷: زبان ساختگیهای خاص و عامم نیست 151شمارهٔ ۱۵۸: راست رو را غمی از عربده دشمن نیست 152شمارهٔ ۱۵۹: هلاک توبه پیمانه ام که خالی نیست 153شمارهٔ ۱۶۰: به نکهت چمنم بی تو آشنایی نیست 154شمارهٔ ۱۶۱: محشر نمک از غبار ما داشت 155شمارهٔ ۱۶۲: دل در قدح ز شوق لبت آفتاب داشت 156شمارهٔ ۱۶۳: منزل آوارگی شأن نشان ما نداشت 157شمارهٔ ۱۶۴: شهرت مجنون بهاری غیر رسوایی نداشت 158شمارهٔ ۱۶۵: کار اشکم بی تو از صحرا گذشت 159شمارهٔ ۱۶۶: در غمش از خویش چون سیماب می باید ...160شمارهٔ ۱۶۷: دمی که مست حیا از من آن غزال گذشت 161شمارهٔ ۱۶۸: حرف شمع رخ او دوش در این خانه گذش ...162شمارهٔ ۱۶۹: شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت 163شمارهٔ ۱۷۰: یا برای چشم بد تعویذ می باید نوشت 164شمارهٔ ۱۷۱: آنکه برات چمن برگل و سنبل نوشت 165شمارهٔ ۱۷۲: دل که عمری داشت در خاطر تمنای خطت 166شمارهٔ ۱۷۳: چو نقد هستی ما سکه وجود گرفت 167شمارهٔ ۱۷۴: درس بی آرامی از سیلاب می باید گرف ...168شمارهٔ ۱۷۵: عقل از دیوانگی ارشاد می باید گرفت 169شمارهٔ ۱۷۶: در شب آدینه بزم حال می باید گرفت 170شمارهٔ ۱۷۷: رخ تو نسخه خوبی زلاله زار گرفت 171شمارهٔ ۱۷۸: افسون غم ز خاطر من می توان گرفت 172شمارهٔ ۱۷۹: یاد او کرد ز دل تا چشم حیران گل ش ...173شمارهٔ ۱۸۰: هوا را سرافرازی می دهد نخل خرامان ...174شمارهٔ ۱۸۱: چو گل بر غنچه می خندد دهانت 175شمارهٔ ۱۸۲: ساقی مرا به باده بیغش چه احتیاج 176شمارهٔ ۱۸۳: می کند در بیضه مرغ از یاد دام اند ...177شمارهٔ ۱۸۴: یک سخن دارم دو عالم گوش باد 178شمارهٔ ۱۸۵: بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد 179شمارهٔ ۱۸۶: دل ز سودای کسی بی غم مباد 180شمارهٔ ۱۸۷: می گریزم سایه الفت شکاران کم مباد 181شمارهٔ ۱۸۸: رنگ شکسته از گل رویش عیان مباد 182شمارهٔ ۱۸۹: سودای عقل موی دماغ کسی مباد 183شمارهٔ ۱۹۰: دوستی پیش رخت ارزان باد 184شمارهٔ ۱۹۱: سینه ام قاب گل روی تو باد 185شمارهٔ ۱۹۲: که داغ عاشق ناکام می تواند داد 186شمارهٔ ۱۹۳: غبار ما به او گل می فرستد 187شمارهٔ ۱۹۴: اگر یک دم خیال سرش از دل دور می ا ...188شمارهٔ ۱۹۵: نگاهش از دل ما بر سر نابود می رنج ...189شمارهٔ ۱۹۶: سرم در محشر سودا نگنجد 190شمارهٔ ۱۹۷: حرفی است محبت که به گفتار نگنجد 191شمارهٔ ۱۹۸: عکس تو در آیینه ادراک نگنجد 192شمارهٔ ۱۹۹: به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد 193شمارهٔ ۲۰۰: شهید خوی گرمش مهر را در کینه می پ ...194شمارهٔ ۲۰۱: گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گ ...195شمارهٔ ۲۰۲: دل اگر شیفته موجه ساغر گردد 196شمارهٔ ۲۰۳: دل اگر صیقلی اشک دمادم گردد 197شمارهٔ ۲۰۴: تا کی از عکس تو آیینه گلستان گردد 198شمارهٔ ۲۰۵: با عشق توام ناله فراموش نگردد 199شمارهٔ ۲۰۶: عشق تو چراغ دل هر خام نگردد 200شمارهٔ ۲۰۷: غمش از دل الهی کم نگردد 201شمارهٔ ۲۰۸: ز لعلت شور بلبل تازه گردد 202شمارهٔ ۲۰۹: ز تاب روی تو اشکم گلاب می گردد 203شمارهٔ ۲۱۰: وطنم بی تو سفر می گردد 204شمارهٔ ۲۱۱: اگر آهی کشم افشاگر صد راز می گردد 205شمارهٔ ۲۱۲: دلی کز بیخودی گرم سراغ عشق می گرد ...206شمارهٔ ۲۱۳: دلی به خاک ره انتظار می بندد 207شمارهٔ ۲۱۴: نوبهار آمد که رسوایی به زهد ما بخ ...208شمارهٔ ۲۱۵: فلک بر کاردانیهای اهل هوش می خندد 209شمارهٔ ۲۱۶: یار با ما سر وفا دارد 210شمارهٔ ۲۱۷: عیشم از دولت بیدار اثرها دارد 211شمارهٔ ۲۱۸: در صف زنده دلان عزت دیگر دارد 212شمارهٔ ۲۱۹: بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دا ...213شمارهٔ ۲۲۰: لب از تبسم و چشم از ادا خبر دارد 214شمارهٔ ۲۲۱: گرد جولان تو را گل به جبین بر دار ...215شمارهٔ ۲۲۲: اگر امروز دل در سینه پرواز دگر دا ...216شمارهٔ ۲۲۳: دردی که می کشد جان منت به خویش دا ...217شمارهٔ ۲۲۴: دلم به لاله و گل بی رخت جدل دارد 218شمارهٔ ۲۲۵: سیرگل زیر پیرهن دارد 219شمارهٔ ۲۲۶: سرشته ایم به دل درد را گلاب ندارد 220شمارهٔ ۲۲۷: کدامین جلوه یارب اختیار این چمن د ...221شمارهٔ ۲۲۸: مهر کوته نظران خصمی دیرین دارد 222شمارهٔ ۲۲۹: تغافل در نگه پنهان که دارد 223شمارهٔ ۲۳۰: دور از تو قدح شکوه صراحی گله دارد 224شمارهٔ ۲۳۱: بوی گل و رنگ لاله دارد 225شمارهٔ ۲۳۲: ز مژگان می کند رم چشم آهویی که او ...226شمارهٔ ۲۳۳: ز بیداد تو عاشق خاطر بی کینه ای د ...227شمارهٔ ۲۳۴: عالم از گریه من بزم شرابی دارد 228شمارهٔ ۲۳۵: دل دشمن نصیحتی دارد 229شمارهٔ ۲۳۶: چو گل از اختلاطم سنگ طفلان تازگی ...230شمارهٔ ۲۳۷: زبان ناصح اگر زهر قاتلی دارد 231شمارهٔ ۲۳۸: نیاز عشق پیش از آشتی رنجیدنی دارد 232شمارهٔ ۲۳۹: دل قبله ای از طرف کلاهی دارد 233شمارهٔ ۲۴۰: ز چشم فتنه ات محشر غم پنهانیی دار ...234شمارهٔ ۲۴۱: گرفتم او گذاری بر سر بیمار می آرد 235شمارهٔ ۲۴۲: کو قاصدی که نامه به باد صبا برد 236شمارهٔ ۲۴۳: کی چو بیدردان نوید وصلم از جا می ...237شمارهٔ ۲۴۴: آنکه لعلش بیشتر از نیشتر دل می بر ...238شمارهٔ ۲۴۵: بی هوش تر ز خوابم و خوابم نمی برد 239شمارهٔ ۲۴۶: بس که بیگانگی از خاطر آن گل گذرد 240شمارهٔ ۲۴۷: دل کسی که به این ترکتاز می گذرد 241شمارهٔ ۲۴۸: ز تیغ او گل زخمی شکار خواهم کرد 242شمارهٔ ۲۴۹: چشمت از هر گردشی بزم دگر آماده کر ...243شمارهٔ ۲۵۰: دلم در آتش رشک چراغ می سوزد 244شمارهٔ ۲۵۱: آتش عشق نه تنها دل و دین می سوزد 245شمارهٔ ۲۵۲: جان سختی دلم را بیداد می شناسد 246شمارهٔ ۲۵۳: گریختم که به گرد ره تو کس نرسد 247شمارهٔ ۲۵۴: دل ز تاراج نگاه شعله بازش می رسد 248شمارهٔ ۲۵۵: هستیم از بس غبار خاطر احباب شد 249شمارهٔ ۲۵۶: از کدوی باده کی باشد که گلها بشکف ...250شمارهٔ ۲۵۷: دل افسرده هر خام جوش ما نمی داند 251شمارهٔ ۲۵۸: ز خمار عضو عضوم به شکسته خار ماند 252شمارهٔ ۲۵۹: غمت به راحت وصلت به جنگ می ماند 253شمارهٔ ۲۶۰: یکدلم گرچه پریشان نظرم ساخته اند 254شمارهٔ ۲۶۱: هر که را چیزی به قدر ظرف همت داده ...255شمارهٔ ۲۶۲: درها به روی ناز و تماشا گشاده اند 256شمارهٔ ۲۶۳: در این مکتب کتاب عقل را دیوانه می ...257شمارهٔ ۲۶۴: عشق اول بر دل غم پرور آتش می زند 258شمارهٔ ۲۶۵: نو بهار آمد دلم فال شکفتن می زند 259شمارهٔ ۲۶۶: چند غفلت صید ایمانم کند 260شمارهٔ ۲۶۷: به زنده کرده سوز نهان قبا چه کند 261شمارهٔ ۲۶۸: کی سر شوریده من فکر سامان می کند 262شمارهٔ ۲۶۹: بس که گلگون سرشکم جلوه رنگین می ک ...263شمارهٔ ۲۷۰: گاهی از نگه به رخم خنده می کند 264شمارهٔ ۲۷۱: خاکسترم را دود دل ابر بهاری می کن ...265شمارهٔ ۲۷۲: اگر به جانب من شعله خار می بیند 266شمارهٔ ۲۷۳: خدنگت مرا یار دیرینه بود 267شمارهٔ ۲۷۴: اشکم به گلشن دل صد پاره می رود 268شمارهٔ ۲۷۵: آشنایی نه چراغی است که خاموش شود 269شمارهٔ ۲۷۶: لب بگشا به گفتگو تا دل ما روا شود 270شمارهٔ ۲۷۷: عشق یک پرده از آن عاشق پر نور شود 271شمارهٔ ۲۷۸: آن را که از برای تو خاطر غمین شود 272شمارهٔ ۲۷۹: سرو از چمنت پای به زنجیر برآید 273شمارهٔ ۲۸۰: هر خار که از چمن برآید 274شمارهٔ ۲۸۱: چه شرم است اینکه سویم ننگرد چون م ...275شمارهٔ ۲۸۲: مرا از صحبت زاهد غم دیرینه باز آی ...276شمارهٔ ۲۸۳: شبی کز دیده سیل لاله گون بیرون نم ...277شمارهٔ ۲۸۴: چند منعم ز کوی یار کنید 278شمارهٔ ۲۸۵: تو را که از لب چون پسته قند می رو ...279شمارهٔ ۲۸۶: نگاهش آشنا شد آشناتر 280شمارهٔ ۲۸۷: شبنم اشکی به دل دارم ثمرها بیشتر 281شمارهٔ ۲۸۸: گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر 282شمارهٔ ۲۸۹: دل ندارم بیقراری بیشتر 283شمارهٔ ۲۹۰: سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان ...284شمارهٔ ۲۹۱: مگریز ای گل رعنا مگریز 285شمارهٔ ۲۹۲: خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس 286شمارهٔ ۲۹۳: ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس 287شمارهٔ ۲۹۴: سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس 288شمارهٔ ۲۹۵: آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک با ...289شمارهٔ ۲۹۶: ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش 290شمارهٔ ۲۹۷: در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط 291شمارهٔ ۲۹۸: عالم از رنگینی پرواز ما داغ است د ...292شمارهٔ ۲۹۹: چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ا ...293شمارهٔ ۳۰۰: کوه صبرم کی ز فرمان تو سر پیچیده ...294شمارهٔ ۳۰۱: در بزم تواضع طلبی سخت غریبم 295شمارهٔ ۳۰۲: رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم 296شمارهٔ ۳۰۳: می ننوشم تشنه خون تحمل نیستم 297شمارهٔ ۳۰۴: یاد او کردم دل اندوهگینی یافتم 298شمارهٔ ۳۰۵: از تمنای تو سرگرم تمنای خودم 299شمارهٔ ۳۰۶: که دید از غم شناسان خاطر شادی که ...300شمارهٔ ۳۰۷: پرورده عشقم دل بی ریش ندارم 301شمارهٔ ۳۰۸: ملامت می کنند از شورش حالی که من ...302شمارهٔ ۳۰۹: کجا از تنگدستی خاطر اندوهگین دارم 303شمارهٔ ۳۱۰: دانه ای نمی کارم اشک آتشین دارم 304شمارهٔ ۳۱۱: نیم گلچین که از مرغ چمن یا باغبان ...305شمارهٔ ۳۱۲: نظاره شیفته ما را به خط و خال قسم 306شمارهٔ ۳۱۳: دل نیستم که منتی از آرزو کشم 307شمارهٔ ۳۱۴: بیش از این بی دوست بودن نیست در ش ...308شمارهٔ ۳۱۵: چون غبار آیینه دار آن سیه پیراهنم 309شمارهٔ ۳۱۶: چه رنگ و بو ز خزان و بهار می چینم 310شمارهٔ ۳۱۷: دوست گر منت گذارد سوی دشمن می روم 311شمارهٔ ۳۱۸: دل به زلف او چو بندم بر سر دل چون ...312شمارهٔ ۳۱۹: دردیم و از دیار هوس کم گذشته ایم 313شمارهٔ ۳۲۰: عاشق و شیدا و مست و لاابالی گشته ...314شمارهٔ ۳۲۱: نیست بیحاصل که خون از چشم تر افشا ...315شمارهٔ ۳۲۲: مجنون دشت گریه مستانه خودیم 316شمارهٔ ۳۲۳: جز عشق میی در خم افلاک ندیدیم 317شمارهٔ ۳۲۴: ای آنکه دل ربوده ای از دلربای ما 318شمارهٔ ۳۲۵: از بسکه سوخت بی تو دل بیقرار من 319شمارهٔ ۳۲۶: ز دشمن می گریزم دوست می آید به جن ...320شمارهٔ ۳۲۷: خنده شیشه رساند زغم آواز به من 321شمارهٔ ۳۲۸: باده در میکده گشت آیینه 322شمارهٔ ۳۲۹: نخورد به بزم مستان لب شیشه آب بی ...323شمارهٔ ۳۳۰: از گلشن زمانه چه گلدسته بسته ای 324شمارهٔ ۳۳۱: سرو بر خویش ببالد که تو رعنا شده ...325شمارهٔ ۳۳۲: دلت خندان تر از گل چشم گریانم چه ...326شمارهٔ ۳۳۳: نازکی سیر بناگوشی کسی 327شمارهٔ ۳۳۴: ساقی سحر است شبچراغی 328شمارهٔ ۳۳۵: در سر هر مویم از جوش خیالت غلغلی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ